به گزارش حلقه وصل، ، محمود محمدی سخنگوی پیشین دستگاه دیپلماسی درباره جایگاه شبکه پرستیوی به عنوان تنها شبکه انگلیسیزبان تلویزیون توضیح داد: عملکرد خوب پرستیوی در طی این سالها با واکنش قهرآمیز آمریکا و اسرائیل مواجه شده است و محدودیتهایی برای فعالیتهای این شبکه اتفاق افتاد. اکنون نیز با علم به اینکه نه تنها در موضوع مذاکرات هستهای بلکه به طورکلی پرستیوی رقبای رسانهای بسیار قوی در جهان دارد، زیرا آنان ایرانهراسی را تبلیغ و پرستیوی روشنگری میکند و تضاد و تعارض در افکار مخاطبان جهان نسبت به شبکههای شایعهپراکن آنها اتفاق میافتد. با علم به این واقعیت رسالت صداوسیما در این مقطع بسیار حائز اهمیت است و نیازمند سیاستگذاری علمی و تخصصیتر برای دو اقدام مهم یعنی «خنثیسازی» و «روشنگری» است، آن هم در میدان نابرابری نظیر مذاکره که حتی روسیه و چین هم نمیخواهند رقیب داشته باشند.
وی با بیان اینکه ادامه مذاکرات و نتیحه آن بستگی به شیوه و انتظارات طرفین و سپس مهارتهای دیپلماتیکی دارد، گفت: هدف و خواست ایران به طور واضح توسط مسئول تیم مذاکرهکننده، لغو تحریمها، آزادی دارایی ما و راستیآزمایی، اعلام شده است. اگر سیاست آمریکا ادامه اعلام آمادگی اما با حداکثر سختگیری و استفاده از عملیات روانی و تهدید اسرائیل باشد که هست، مذاکرات بینتیجه خواهد بود، زیرا با منطق و خواست ایران و روحیه و مأموریت تیم مذاکرهکننده، سازگاری ندارد از طرفی ما نیز اگر بدون اطلاع از کف و سقف انتظار آمریکا بر مطالبات حداکثری با تضمین و زمانبندی تأکید داشته باشیم، آن هم بدون اعطاء تضمین انجام تعهدات جدید که انتظار طرفهای مقابل است، باز هم مذاکرات بینتیجه خواهد بود، هرچند میانجیگری توسط سایر اعضاء وجود دارد و تداوم مذاکرات را ترغیب میکند که خواست دوطرفه است. اما عوامل تأثیرگذار دیگری لازم است پشتوانه تیم مذاکرهکننده ما باشد تا برای آنان موازنه قدرت و چانهزنی در مذاکرات ایجاد کند و طرف مقابل را متقاعد کند که برای توفیق در مذاکرات، انجام توافق از سقف پیشبینی شده به بالا و نه از کف به بالا، لازم است.
سخنگوی پیشین وزارت خارجه با اشاره بر بازتاب مذاکرات در رسانههای خارجی، گفت: فضای رسانهای با مصاحبه مکرون در امارات و بازتابش در رسانههای خارجی و فارسیزبان، منفی و ناامیدکننده بود و اثر خود را در بازار ارز و بورس ما نشان داد. متأسفانه آثار ضعف و شیوه عمل تیم قبل در فقدان سیاست تبلیغاتی فعال در مذاکرات دیده میشود، این سیاست تبلیغاتی با وجود مصاحبههای هدفمند مسئولان سیاست خارجی، همچنان وجود دارد. این امر موجب شده رسانههای خارجی و حتی فارسیزبان افکار عمومی ایران و جهان را مدیریت کنند. بدیهی است در چنین شرایطی عملیات روانی، تهدیدها و امتناع آمریکا از نتیجه بخش بودن مذاکرات لطمه موردنظر آنان را به ما وارد خواهد کرد و با به هم ریختن روان، هرج و مرج در بازار و قیمتها روحیه ملی و در نتیجه توان ملی را تضعیف میکند. به منظور پیشگیری از عوامل تضعیفکننده روحیه ملی، کنترل بازار و پویایی در تولید، راهی جز توسل به برخی شاخصهای کمهزینه و مؤثر وجود ندارد، این شاخصها شامل رضایتمندی، اعتماد عمومی و حفظ کرامت انسانی مردم است که طبعاً زودتر از رشد اقتصادی جواب میدهد و در آرامش روان و همراهی با حاکمیت برای اداره بهتر کشور بسیار مؤثر است، روشی که ما در انقلاب، دفاع مقدس، دوران سازندگی و هستهای با حمایت مردم که آن را حق مسلم خود میدانستند تاکنون تجربه کرده و منتفع شدهایم.
وی ادامه داد: بدیهی است پیروی از این روش به تغییر رفتار ما با مردم و برقراری ارتباط دلسوزانه و پاسخگویی به درد دل آنان و همدردی اجتماعی -که خمیر مایه وفاق اجتماعی وانسجام ملی است- میانجامد. بنابراین مذاکره بدون انسجام و وفاق ملی به نتیجه مطلوب نمیرسد و عملیات روانی و تبلیغات گسترده پیرامونی و نابرابر علیه ما مخرب است که در بخش اول نیازمند تغییر در بینش و روش سیاسی است و در بخش دوم سیاست و مهارتهای مقابله با عملیات روانی و مدیریت روان و افکار عمومی ملی توسط دولت و رسانه ملی و طرفداران نظام در اقصی نقاط عالم نتیجهبخش خواهد بود.
سخنگوی اسبق دستگاه دیپلماسی به نقش پرستیوی به عنوان تنها شبکه انگلیسیزبان تلویزیون اشاره کرد و گفت: عملکرد خوب پرستیوی در طی این سالها با واکنش قهرآمیز آمریکا و اسرائیل مواجه شده و محدودیتهایی برای فعالیتهای این شبکه اتفاق افتاد. اکنون نیز با علم به اینکه نه تنها در موضوع مذاکرات هستهای بلکه به طور کلی پرستیوی رقبای رسانهای بسیار قوی در جهان دارد، زیرا آنان ایرانهراسی را تبلیغ میکنند و پرستیوی روشنگری میکند و تضاد و تعارض در افکار مخاطبان جهان نسبت به شبکههای شایعهپراکن آنها اتفاق میافتد. با علم به این واقعیت رسالت صداوسیما در این مقطع بسیار حائز اهمیت است و نیازمند سیاستگذاری علمی و تخصصیتر برای دو اقدام مهم یعنی «خنثیسازی» و «روشنگری» است، آن هم در میدان نابرابری نظیر مذاکره که حتی روسیه و چین هم نمیخواهند رقیب داشته باشند.
وی در این خصوص افزود: در چنین شرایطی لازم است سیاستگذاری تبلیغاتی صدا و سیما و پرستیوی رویکرد جدید و متفاوتی با پشتوانه قوی مطالعاتی، تخصصی و اعتباری در پیش گیرند و به طور مستقیم و غیرمستقیم بر افکار بینالمللی تأثیر بگذارند که اگر بخواهم خلاصه کنم، از آن به عنوان استراتژی «به حداکثر رساندن برد پرستیوی در جهان» باید یاد کنم. عالم رسانه در جهان امروز به دلیل کثرت، سرعت و تولید انبوه با مشارکت دادن درصد بالایی از جمعیت جهان که دسترسی به اینترنت و موبایل دارند، بسیار رقابتی و اثرگذار شده است، به همین دلیل است که از سه دهه قبل استراتژی آمریکا علیه ایران گسترش شبکههای فارسیزبان و همسو کردن شبکههای خبر پراکنی همپیمانانش بود. بنابراین پرستیوی در میدان نابرابر، اولاً نیازمند پشتوانه مالی و بعد تخصص و مهارتهای حرفهای، تولید محتوا متناسب با تنوع مخاطبان، انتشار گسترده و مستمر، ارزیابی و نظرسنجی از اثربخشی برنامههای خود برای پیشگیری از تبلیغات ایرانهراسی و متعاقب آن روشنگری نسبت به فریب افکار عمومی رسانههای رقیب در مورد ایران هست.
محمدی به برخی نقاط قوت پرستیوی اشاره کرد و گفت: از جمله نقطه قوت پرستیوی برای مخاطبان جهان این است که به زبان بینالمللی صدای ملت ایران است که همه رسانههای عالم کم و بیش از آن سخن میگویند و سپس چه گفتن و چگونه گفتن است که باید به لحاظ علم ارتباطات، روانشناسی، جامعهشناسی و مردمشناسی و به طور کلی مخاطبشناسی توجه شود و به هر میزان ادبیات قابل پذیرش و لحن و گفتار منطقی و مخاطبپذیر داشته باشد، بیشتر نفوذ میکند.
وی در پایان گفت: چنانچه موارد ذکر شده تحقق یابد و با توجه به ریاست جدید صدا و سیما که دانش ارتباطات، تجربه دیپلماتیک و فعالیت در برونمرزی سازمان داشته و با سیاست و تبلیغات بینالمللی آشنایی دارد، اگر از همه ظرفیتهای حوزه مأموریت خود در کشور که ظرف بیش از چهار دهه با عملیات روانی غرب مقابله کردهاند، استفاده کند، آینده بهتری برای رسانه ملی در داخل و پرستیوی در خارج پیشبینی میکنم. در آخر پیشنهادم شناخت بیشتر و دقیقتر افکار عمومی و تولید محتوا براساس شناخت مخاطبان است.