به گزارش حلقه وصل، بسیارند آن کشورهایی که شهروندانشان دوره بازنشستگی را به دور از بیم و اضطراب برای معیشت و نیازهای مالی از سر میگذرانند و حتی خود را در معرض موقعیتی چشمگیر از نظر منزلت اجتماعی میبینند. اما روزگار سپری شده برای بازنشستگان ایرانی انگار مقرر شده تا طوری رقم بخورد که این جماعتِ دست از کار شسته به تافتههایی جدا بافته از همقطارانشان در دیگر اقصای جهان بدل شوند. چرا که کلاف به هم پیچیده مشکلات مالی بازنشستگان ایرانی ورطهای را پیش پای آنان گذاشته تا این دورانِ دست شستن از کار و دامن چیدن از بساط عمل و اشتغال هم برایشان جز دلهره تامین مخارج و مایحتاج، رهاورد دیگری در بر نداشته باشد.
همین وضع و حال بسیاری از اینان را واداشته تا در این برهه از زندگی که باید فارغ از رنج کار در گوشهای آسوده و ایمن و برکنار از تلاطم روزگار باشند هم به تکاپوی یافتن شغل و پیشهای بیفتند تا بلکه از این رهگذر عایدی تازه تری برای گذران زندگی دست و پا کنند. از این هم نباید گذشت که بازنشستگی خود در حکم دوره سربالایی زندگانی است که با تن و پای فرسوده باید پیموده شود. از همین هم ضرورت در امان نگاهداشتن این گروه از خیزابههای ناداری و تنگدستی بیش از پیش به چشم میآید. چرا که قرار گرفتن بر پلههای رو به پایان عمر یا از سر گذراندن دوره طولانی خدمت وقتی با خانه نشینی و دگرگونی در شیوه زیستن همراه باشد، دور نیست که ترسها و اضطرابهای رنگ به رنگی را هم دامنگیر آدمی کند. پس نباید از ذهن دور داشت که دوره بازنشستگی ایرانیان تنها به نیازها و تنگناهای مالی مجال بروز نمیدهد. بلکه هم قدم با آن ملالت روحی و آشفته سریهای آن هم بروزی ناگزیر خواهد داشت.
اما پی ریختن و به سامان کردن طرح و الگویی که رفاه و معاش کارکنان بازنشسته از قِبَل آن مایه و نوایی به خود بگیرد خود در حکم الزامی بایسته است. شاید تصمیم و اقدام برای پرداختن تسهیلات در قالب وام برای بازنشستگان هم از همین احساسِ نیاز مایه میگیرد. اتفاقی که تحققش میتواند آرام و قراری به وضع معیشت بازنشستگان بدهد.
علی دهقان کیا رئیس کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی استان تهران، اما انگار بیش از همیشه از آشفته بازار مشکلات معیشتی بازنشستگان مکدر و پریشان است. وقتی از شرایط پرداخت وام و تسهیلات مالی به بازنشستگان میپرسیم از بی حاصلی مبالغ این وامها خبر میدهد: درباره این وامی که صندوق بازنشستگی پرداخت خواهد کرد باید این نکته را متذکر بشوم که این تسهیلات مربوط به سازمان تامین اجتماعی نیست. این مبلغ دوازده میلیون تومان مربوط به بازنشستگان کشوری و لشکری است.
اما واقعیت این است که چنین مبالغی نمیتواند پاسخگوی نیازهای مالی بازنشستگان باشد. در سازمان تامین اجتماعی هم یک وام هفت میلیون تومانی برای بازنشستهها در نظر گرفته شده است. اما نه این مبلغ هفت میلیونی، نه آن وام دوازده میلیونی و نه مبالغ بیشتر از این واقعا جوابگوی نیازهای بازنشستهها نیست.
مشکل پرداخت وام به بازنشستهها آن زمانی صورت حاد به خود میگیرد که دستگاهها و نهادهایی حاضر به همکاری نمیشوند. اما باز نباید دست روی دست گذاشت: بانک رفاه امکاناتی را در اختیار دارد که برای امسال البته مسوولان بانک رفاه اعلام کردند مبلغی را برای بازنشستگان اختصاص نخواهند داد. با این حال مسوولان سابق و فعلی سازمان تامین اجتماعی پیگیر این مساله شدند و توانستند حدود دو هزار و ششصد میلیارد تومان از بانک رفاه پول دریافت کنند تا تامین اجتماعی بتواند برای چهارصدهزار نفر از بازنشستگان تحت پوشش خود وام هفت میلیون تومانی را تامین کند. واقعیت این است که پرداخت وام به بازنشستگان به سادگی اتفاق نمیافتد.
البته مسوولان صندوق بازنشستگی برای تامین آن وام دوازده میلیون تومانی پشتشان به بانک و دولت و درآمدهای نفتی گرم است و میتوانند وام دوازده میلیون تومانی پرداخت کنند. اما ما در سازمان تامین اجتماعی بیشتر از مبلغ هفت میلیون تومان را نتوانسته ایم تامین کنیم.
خود بازنشستگان چه نقطه نظراتی درباره تسهیلات مالی دارند؟ آیا آنها نیاز و مطالبهی ناگفتهای دارند: بازنشستگان درباره نیازها و مطالباتشان با ما صحبت هایشان را مطرح میکنند. ما هم نقطه نظرات آنها را هم در رابطه با موضوع پرداخت وام و هم در رابطه با بیمه تکمیلی و بیمه عمر در نظر داریم و تلاشمان هم پیگیری همین مطالبات و خواسته هاست.
اما واقعا شرایط لازم برای تحقق این خواستهها وجود ندارد که ما بتوانیم این نیازها را برآورده بکنیم. همین چیزی که ما توانسته ایم برای بازنشستهها انجام بدهیم درواقع خیرالموجودینی است که با توجه به شرایط فعلی حاصل شده است. وگرنه انتقادها درباره جوابگو نبودن این اقدامات کاملا درست است. یک فرد بازنشسته با مبلغ هفت میلیون تومان نمیتواند حتی مثلا یک بخش کوچک از جهیزیه دخترش را تامین کند.
از رئیس کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی تهران درباره معطل ماندن لایحه متناسبسازی حقوق بازنشستگان که میپرسیم دوچندان آشفته میشود: حدود پنجاه نفر از نمایندگان مجلس با تصویب این لایحه مخالفت کردند. اما صد نفر دیگر از این نمایندگان در نامهای که برای ریاست مجلس نوشته اند خواستار تصویب این لایحه شده اند. اما آن چیزی که برای بنده اهمیت دارد این است که بدانم واقعا مسوولان ما چه هدفی را دنبال میکنند. اینکه وقت و سرمایه صرف شود و تقاضای تصویب این لایحه مطرح بشود واقعا برای رسیدن به چه هدفی است؟
نارضایتیهای دهقان کیا یقه دولت قبلی را میچسبد. او با تلخ کامی برای نیفتادن در راهی که دولت قبل رفته انذار میدهد: دولت گذشته مرتکب یک اشتباه اساسی شد و در سال نود و هشت پنجاه درصد حقوق شاغلان کشوری و لشکری را افزایش داد. بعد سال نود و نه باز یک افزایش دوبارهای را اعمال کرد که حدود هفتاد تا هشتاد درصد نسبت به بازنشستگان جلو افتادند. بعد هم قرار شد متناسب سازیها به انجام برسد تا نود درصد از شاغلان کشوری و لشکری به حقوقشان برسند.
ما هم گفتیم باید به همان نسبت، حقوق بازنشستگان تحت پوشش تامین اجتماعی هم افزایش پیدا کند. این نسبتها تقریبا رعایت شد و به انجام رسید. درحال حاضر اگر دوباره اشتباه دولت گذشته تکرار شود و مبلغی به حقوق کارمندان دولت اضافه بشود دوباره شاهد بالارفتن تورم خواهیم شد.