به گزارش حلقه وصل، نقل و انتقالات تابستانی فوتبال ایران مدتی است که آغاز شده و تقریبا همه تیمهای لیگ برتری در حال جذب بازیکنان مدنظرشان هستند. در این بین اما موردی عجیب به چشم میخورد که چند سالی است در بازار فوتبال ایران ظهور کرده و در حال رشد است. پدیده قارچگونهای به نام «رفت و برگشت بازیکن در مارکت ایران».
در این گزارش به ضرری که کل فوتبال ایران از این ناحیه متحمل میشود، نگاهی جامع داریم و نام بردن از بازیکنان و باشگاهها صرفا جهت ذکر مثال و درک بهتر موضوع است.
باشگاه سپاهان اخیرا از دریافت رضایتنامه شهریار مغانلو از باشگاه سانتاکلارا پرتغال و جذب این بازیکن با عنوان «پروژه متفاوت در نقل و انتقالات فوتبال ایران» یاد کرد. پروژهای که در ازای جذب این مهاجم، محمد محبی وینگر سپاهانیها به این تیم پرتغالی داده شده است اما اصل ماجرا چیست و چرا لژیونر شدن بازیکنان ایرانی به این شکل باعث نگرانی است؟
مغانلو فصل پیش با قرار گرفتن در رده دوم جدول گلزنان برتر لیگ، مورد توجه باشگاه پرتغالی قرار گرفت و تقریبا مفت و مجانی از پیکان جدا شد و با امضای یک قرارداد سفت و سخت برای سه فصل به خدمت سانتاکلارا درآمد. در ادامه به این نکته اشاره میکنیم که چگونه باشگاه پرتغالی بدون پرداخت هزینهای چندان، از یک بازیکن ایرانی چندین بار درآمدزایی میکند و در آن سوی ماجرا فوتبال ایران برای بازگشت یک بازیکن وطنی چگونه چندین بار محتمل ضرر میشود.
کاری به اینکه تیم پرتغالی، مهاجم جوان ایرانی را تقریبا رایگان یا احتمالا با مبلغی خیلی ناچیزتر از ارزش واقعی او جذب کرده و سودی که از ناحیه نصیبش شده، نداریم. بحث اصلی مربوط به بعد از پیوستن این بازیکن به باشگاه جدیدش است. مغانلو بعد از تنها نیم فصل حضور در پرتغال با پیشنهاد پرسپولیس برای نیم فصل به طور قرضی به ایران برمیگردد (درآمدزایی اول برای سانتاکلارا)، بعد از پایان فصل نیز باشگاه سانتاکلارا این بازیکن را به سپاهان میفروشد (درآمدزایی دوم برای سانتاکلارا) و در ازای این انتقال محمد محبی دیگر بازیکن آماده ایرانی را رایگان به خدمت میگیرد و این چرخه پولساز با انتقال محبی به پرتغال کماکان ادامه دارد (درآمدزایی سوم برای سانتاکلارا).
این روندی است که قبلا نیز بر سر بازگشت امید نورافکن برای همین سپاهان تکرار شده بود. باشگاه شارلوا دو بار با انتقال قرضی این بازیکن به استقلال و سپاهان سود برده بود و بار سوم نیز با انتقال قطعی به سپاهان یک بازیکن ایرانی را چند بار به خودمان فروخت.
این اتفاق با ابعاد مشابه در موارد متعددی در فوتبال ایران تکرار شده است. از جمله رفت و برگشتهایی که اخیر صورت گرفته میتوان به بازیکنانی چون محمدمهدی مهدیخانی، محمد نادری، ایمان سلیمی و همین اخیرا محمدرضا آزادی و خیلیهای دیگر اشاره کرد. در این انتقالات هرچند ممکن است در مواردی نادر پولی برای رضایتنامه از سوی باشگاه ایرانی پرداخت نشده باشد اما به هر ترتیب روی این بازیکنان برچسب لژیونر خورده و این بازیکنان با قراردادهایی سنگین به ایران بازگشتهاند. یعنی اگر این روند برای باشگاهای اروپایی درآمدی هم نداشته برای فوتبال ایران باعث ضرر بوده است.
این داستان تکراری برای بازگشت جعفر سلمانی و رضا اسدی نیز تکرار شد و میشود. سناریوهایی که میتوان در سطح و عمق آن نقش منفعتطلبان را به وضوح دید. بله؛ این داستان حقیقت دارد و فوتبال ایران در ادامه ضعفهای قراردادی و حقوقیاش حالا اینطور در زمین دلالان بازی میخورد. مدیران باشگاههای ایرانی در تب داغ این بازار، سراسیمه هرچه که به دستشان میرسد را با هر قیمت و شرایطی میخرند و به هیچ وجه توجهای به استراتژی بازار و اینکه با این شرایط چه بلایی به سر کل این بازار میآید ندارند.
با این فضا یاد بازار اقتصادی کشورمان میافتیم که برخی اجناس به خارج از کشور صادر میشوند و بعد از بسته بندی شکیل و به اصلاح لاکچری شده، تحت عنوان کالای لوکس دوباره به ایران فروخته میشوند! اتفاقی که دقیقا در بازار فوتبال ایران نیز در حال رقم خوردن و مصداقش همین پدیده خام فروشی است. در این فوتبال عدهای زیره به کرمان میبرند و در کمال تعجب عدهای هم خریدار هستند!
درست است که خاصیت بازار، به آزاد بودنش است. نقل و انتقالات و درآمدزایی از بازیکنان پازل مهمی از فوتبال است ولی این پازل برای فوتبال ایران بیشتر ضرر به همراه دارد تا سود. درست یا غلط فصل گذشته ورود بازیکنان خارجی به لیگ ایران ممنوع شده بود، اما حالا با این وضعیت به نظر میرسد باید برای خروج بازیکنان از ایران نیز محدودیت، شروط و چارچوبهایی لحاظ شود، وگرنه این چرخه کماکان باعث میشود سرمایههای فوتبال کشور یکباره به دلیل عدم بسته شدن قرارداد درست و حسابی و با از دست دادن بازیکنان از بین برود و بار دیگر با بازگشت چندباره همانها به ایران.