به گزارش حلقه وصل، به مناسبت روز کارگر، مستند «زمستان یورت» به کارگردانی میلاد میرزاباقری در دانشکده معدن دانشگاه تهران اکران شد. پس از اکران این مستند، وحید جلیلی سخنرانی کرد.
جلیلی با اشاره به خطبه سوم نهج البلاغه گفت: امیرالمومنین میفرمایند که خداوند از عالمان و نخبگان پیمان گرفته است که در حوزه تخصصی خودشان غرق نشوند و نسبت به پرخوری ظالم و کم خوری مظلوم حساس باشند. یعنی بیقرار عدم توازنهایی باشند که در جامعه میبینند. یکی از مشکلات عمده و نواقصی که داریم این است که در فضای نخبگانی، رصد و پایش جدی نسبت به فضاهای اجتماعی انجام نمیشود. اگر فضاهای نخبگانی حساستر باشند و مسئولیتشناسی خود را در حوادث مختلف نشان بدهند، حتما گام بلندی به سوی آینده بهتر برخواهیم داشت. اگرچه معمول است در حوادثی چون «معدن یورت» یقه مسئولین را میگیریم و به آنها اعتراض می کنیم، اما از زاویه دیگر به نظر میرسد که امروز با یک جریان جدی برای تئوریزه کردن بیمسئولیتی مواجه هستیم.
اقامه قسط، دفاع از حقوق دیگران است
حتما و حتما انقلاب اسلامی اتفاق افتاده که حکومت، دولتمردان و مدیران را در ردههای گوناگون از صدر تا ذیل مسئول کند تا به مسئولیتهای قانونی، شرعی و انقلابی خود عمل کنند و پاسخگو باشند. اما یک نکته ظریفی اینجا وجود دارد. برخیها جوری قصه را طرح میکنند که انگار انقلاب آمده که نظامی تشکیل بدهد که همه مسئولیت را بر روی دوش مسئولان بگذارد و مردم را بازنشسته کند.
این مردم شامل تودهها و نخبگان میشوند. آنهایی که در مصادر امور رسمی نیستند، بازنشستهاند و انگار هیچ مسئولیتی متوجه آنها نیست. نکته ظریفی که باید به آن توجه کرد این است که آن کارگران معدن یورت خودشان راه میافتند که بروند و حق خود را بگیرند. حتما هر انسانی حق دارد وقتی حقش ضایع میشود برای احقاق حق خودش تلاش کند. اما این چیزی نیست که ما در اسلام به آن اقامه قسط میگوییم. خداوند در قرآن میفرمایند اگر پیامبران را فرستادیم و قرآن، این کتاب آسمانی را نازل کردیم هدفمان ایجاد یک خیزش فراگیر برای اقامه قسط در اجتماعات بشریت است. خداوند قسط را اینگونه تعریف کردند که قسط، دفاع از حق دیگران است. ویژگی جامعه انسانی این است که تا زمانی که ظلم در حق خودت نشده و در حق دیگری شده است احساس مسئولیت ما زنده باشد و کار کند. در این زمینه آیات متعددی در قرآن داریم.
وی اضافه کرد: اقامه قسط در قرآن و در معارف ما، دفاع از حقوق دیگران است. در مستند «زمستان یورت» میبینید که یک برادری که باید به صداقت او آفرین گفت نماینده یک خبرگزاری در آن منطقه است. صادقانه اعتراف میکند و میگوید شاید اگر من مسئله را رها نمیکردم و به جای اینکه به دنبال نتیجه بازی شموشک نوشهر با نساجی مازندران بروم مشکلات معدن یورت را برجسته میکردم و ضریب می دادم، قضایا به اینجا نمی رسید. این یک نمونه از غفلت هایی است که همه ما داریم.
بسیاری از ناکارآمدی ها محصول تنبلی خودمان است
مدیر دفتر مطالعات جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی بیان داشت: بسیاری از ناکارآمدیها و معایبی که امروز در حکومت خود داریم، بازتاب و انعکاسی از تنبلیها و ترک مسئولیتهای خودمان است. نهاد دیگری که در این جا بحث میشود، نماز جمعه است. میبینید یک امام جمعه جدیتر و دیگری محافظه کارتر است. در حقیقت زمانی که از لحاظ ساز و کاری نگاه میکنیم اینگونه نیست که ساز و کارهای آن در داخل کشور مفقود باشد بلکه موجود است. اما آن نهادهایی که بتوانند اقامه قسط را دنبال کنند وجود دارند ولی به اندازه کافی برای آنها نیرو گذاشته نمیشود. این نیرو یک نصابی لازم دارد و تا آن نصاب ایجاد نشود آن اتفاق رخ نمی دهد. خداوند میگوید که اگر از شما 20 آدم پای کار که محکم باشند و زود خسته نشوند و پیگیر باشند وجود داشته باشد من آنها را بر 200 نفر که در جبهه باطل هستند پیروز میکنم. ببینید اینجا به دو نکته اشاره می شود. نخست، به کیفیت مبارزه اشاره میکند و دوم، به آورده و نصابی که لازم است اشاره میشود. اما ما بدون اینکه آورده ای داشته باشیم از خداوند نصرت میخواهیم. بسیاری از معایب نظام ما ناشی از نواقص آن است. یعنی اگر یک توان عمومی و نخبگانی پشت سر همین قصه معدن یورت و موارد مشابه آن میآمد، آیا باز هم ماجرا به همینجا ختم می شد؟ استان گلستان این همه استاد دانشگاه، روحانی و پایگاههای بسیج دارد که اگر اینها به وقتش کار خود را انجام بدهند، با هم جمعی تصاعدی را تشکیل داده و آنهایی را که در مصدر امور بودند را تحت فشار قرار میداد.
در نظام ارزشی دستکاری شده، سلبریتی مهم میشود
وحید جلیلی بیان داشت: باید تلاش کنیم تا هوای هم را داشته باشیم و پایش درستتری نسبت به فضای اجتماعی داشته باشیم. مشکل عمده ما این است که فضای رسانهای، نسبت خود را تا حد زیادی با واقعیت جامعه از دست داده است. قصه حقوق کارگران که یک نمونه آن ماجرای کارگران معدن یورت است چقدر در سطح جامعه ضریب میگیرد. اگر دو خانم روسریهای خود را سر چوب کنند، از حزبالهی و سلطنتطلب گرفته تا اعتدالی و پایداری سر و صدای فراوانی روی این موضوع میکنند. ولی اگر 40 کارگر با این غربت در آن معدن دفن شوند شاید یک دهم آن مورد توجه نخبگان و فضای عمومی قرار نگرفته است. تمامی این مسائل را نمیتوان به گردن فلان مسئول دولتی انداخت. دیدید که در مستند زمستان یورت خبرنگار گفت تقصیر خود من بود زیرا خبرهای دیگر برای من جذابتر بود. زمانی که نظام ارزشی و منظومه فکری ما مقداری دستکاری میشود زندگی آن سلبریتی از حقوق کارگران برای ما ارزشمندتر میشود.اگر بخواهیم مسئولین را سرجای خودشان بنشانیم باید خودمان سر جای خود قرار بگیریم. اگر همه در میدان حاضر باشیم آن وقت است که اجزای دیگر پازل هم مجبور میشوند که درست کار کنند.
برای فرار از مسئولیت، تنبلی خودمان را تئوریزه میکنیم
وی تاکید کرد: ما یاد گرفتهایم برای فرار از میدان و برای توجیه کمکاری و بی مسئولیتیهای خودمان چگونه این تنبلیها را تئوریزه کنیم. اول انقلاب، رئیس دستگاه قضایی فردی بود به نام شهید بهشتی که امروز همه از او به عنوان یک الگو و اسوه تعریف میکنند. رئیس قوه مجریه هم فردی به نام شهید رجائی بود. که همه در اخلاص، مردمی و خدمتگذاری او هیچ شکی ندارند. در شرایطی که قوه قضائیه و قوه مجریه ما چنین بوده است فضای انقلابیها ما چه بوده است؟ آیا اینگونه بوده که دراز بکشند و چندتا توئیت بزنند و یا چند پست تلگرامی بگذارند و هشدار بدهند و اعتراض کنند؟ شما میدیدید که دانشجو های دانشگاه تهران، شریف یا امیرکبیر بلند میشدند و برای انجام کارهای جهادی به روستاهای جازموریان میرفتند. در دهه 60 نهضت سوادآموزی، سپاه و بسیج را قشر نخبه جوان انقلاب شکل دادند. حکومت و دولت به صورت کامل در اختیار تفکر مردمی و اینها بود، نه وزیر هزار میلیاردی در دولت داشتیم و نه خانه مسئولین، چند ده میلیاردی بود. در آن شرایط به این اکتفا نمیکردیم که از انقلابی بودن فقط بیانیه بدهیم. البته الان همین کار را هم انجام نمیدهیم. ما یا نباید ادعای حکومت دینی و انقلابی داشته باشیم و یا اگر این ادعا را داشتیم باید متناسب با آن کار و تلاش کنیم. خیلی وقت ها به دنبال نظام کوکی هستیم. پدیدههای انسانی مثل پدیدههای مهندسی نیستند که بگوییم یک مرتبه آن را کوک کنیم تا آخر برود. هیچ نظام کوکی در هیچ جای عالم وجود ندارد. هر ساختاری را که بچینیم، ساختار صد درصدی نیست. این موضوع به معنای این نیست که اگر یک قانون اساسی خوبی داشته باشیم به دنبال آن همه چیزها درست می شود. بسیاری اعتقاد دارند همه چیزها و مشکلات به ساختار و نظام برمیگردد اما این نظام همینجوری به وجود نیامده است. تبدیل شدن نظام 2500 ساله به یک نظام جمهوری به صورت آنی نبوده بلکه محصول یک خرد جمعی بوده است. به نظر من مجموعه تاریخ ما و افرادی که انقلاب کردند، خلاصه معرفت ایرانی و اسلامی بودند. امروز تا دلتان بخواهد اعتراض وجود دارد. شبکه های مجازی را نگاه کنید دولت تا آب میخورد مورد اعتراض دانشجویان و مردم قرار میگیرد. از آرمانهای انقلاب گرفته تا ساختارهای حکومت و مسئولین دولتی، به مجرد کوچکترین اتفاقی از صدر تا ذیل با تندترین تعابیر نقد میشوند. این نقد حتی در فضاهای دانشگاهی و رسمی کشور نیز وجود دارد.
جلیلی به ماجرای حضور الیور استون در جشنواره بینالمللی فجر اشاره کرد و گفت: چند روز الیور استون که بزرگترین فیلمسازی است که بعد از انقلاب وارد ایران شده است، در جمع فیلمسازان ایران سخنرانی کرد، یکی از فیلمسازانی که آنجا بوده گزارش نشست را نوشته که الیور استون شروع کرد از انقلاب اسلامی تعریف کردن و از آمریکا بد گفتن که آقایان سینما گفتند بس است ولش کن این موضوع را و به سینما بپرداز. چرا حرف سیاسی میزنید؟! این موضوع برای او تعجب انگیز بود. او به سینماگران گفت چرا انقلاب خود را به دنیا معرفی نمیکنید؟ شما خیلی حرف دارید. این حرف ها را الیور استون زد که هیچ آشنایی با انقلاب ندارد. او نه پسرخاله آقای طالب زاده است و نه قوم و خویشی با جمهوری اسلامی دارد. بلکه به عنوان یک فرد مستقل و آزاد این حرف ها را زد.
در استفاده از آزادی، دچار بی عدالتی شدیم
وحید جلیلی در ادامه در پاسخ به سوال یکی از دانشجویان درباره افول جنبش دانشجویی در واکنش به مسائل جامعه و اعتراض به آنها بیان داشت: اتفاقا حجم اعتراض در جامعه کم نیست. سر کلاسها ببینید که به هر بهانه ای چقدر حرف و اعتراض بیان میشود. تقریبا هر اتفاقی که در جامعه رخ میدهد آن را به انقلاب ربط میدهیم. ولی نکته این است که چرا این همه اعتراضی که در کشور است انرژی مثبتی ایجاد نمیکند که یک اتفاق اصلاحی در بسیاری از امور رخ بدهد؟ من به این نتیجه رسیدم که ما به یک بی عدالتی در استفاده از آزادی دچار هستیم. اعتقاد دارم که مسائل کشور باید طرح شود اما مسئله یعنی چی؟ در ریاضیات مسئله ترکیبی از معلومات و مجهولات است به شکلی که با معلومات، مجهولات خود را به دست بیاوریم. آن چیزی که امروز ما در سطح کشور داریم اصلا مسئله نیست. بلکه القای بن بست است. عده ای در عرصه هنر و سینما داریم که دائما میگویند یعنی شما میگوئید مسائل جامعه را نباید در سینما مطرح کنیم؟ من پاسخ می دهم بله. ولی مسائل جامعه فقط آفتها، آسیبها، ناهنجاریها و بدبختیها نیست. بلکه این جامعه معلومات و داشتههایی هم دارد.اگر اینها در کنار نداشتهها قرار گرفت طرح مسئله میشود. جنبش دانشجویی، رسانهها و نخبگان باید چنین کاری را انجام بدهد. ولی زمانی که شما از صبح تا شب شروع کردید به منهدم کردن هرگونه امیدی که در سطح جامعه است، در یک دور باطلی قرار می گیرید که نمیتوانید آن را جمع کنید. یک وقت است که میگویید اجازه حرف زدن و انتقاد کردن داشته باشید و یک بحث این است که چنین امکانی را داشه باشید. یک مثال میزنم اگر در تهران یک ساعت برق برود تیتر تمام روزنامههای فردا قطع برق است ولی اگر میلیون ها نفر از مردم ایران برای بیشتر از 30 سال برق نداشته باشند کسی کوچکترین حرفی هم نمی زند. این موضوع به معنی بی عدالتی در طرح مسائل کشور است. مسائل امروز کشور ما چیست؟ پیشرفت است. ما در کشور 20 روزنامه راجع به فوتبال داریم اما یک روزنامه راجع به علم نداریم. همه این پیشرفتها یک دهم گل صنعت نفت آبادان به سپاهان اصفهان ارزش ندارد و در این جامعه دیده نمیشود. صد البته و باید در نظام جمهوری اسلامی فضا برای آرمانخواهی و عدالتخواهی سهل باشد. اما بالاخره ارزش این میدان به هزینههایی که برای حضور در آن میدهیم است. در کنار اینکه همه مردم باید احساس مسئولیت کنند عده ای پیشرو باید باشند که به شکل منظم، دائم و شبانه روزی پیگیر بوده و دغدغه عدالت داشته باشند.