به گزارش حلقه وصل، علیرضا قزوه، شاعر و مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری در شعری تازه به ماجراهای برجام، فروش اسلحه از سوی آمریکا به عربستان سعودی و تهدیدهای گاه و بیگاه ترامپ، رئیس جمهور آمریکا پاسخ داده است.
شعر قزوه را بخوانید:
تو لامپ شکستهای
که سنگ خورده به جمجمهاش
و میگوید: ترامپ!
تو حتی جان کری هم نمیتوانی باشی
اوباما هرگز!
بوش کوچک کوچک: شاید!
تو شامپاینی هستی،
در شیشهای به شکل انسان و خوک
موشی،
در لباس شامپانزه زرد!
که فکر میکند
دنیا روی کاکل طلایی او میچرخد!
و پایتخت شما
چه در قدس باشد چه تل حبیب
بر روی شانه باد است
بروی جارو میشوی!
نروی پارو!
و چشم ما به توافقات تو نیست
برجام نه آب است نه نان
آب هویجی است!
نباشد هم اتفاق عجیبی نمیافتد
چای سردی است که از دهان و چشم همه
افتاده است!
ای شومن کشتیهای کچ!
که شپش از صندلی بن سلمان پاک میکنی
و شورههای سر پاریس را میتکانی
و هر ماه فاحشهای
به یاد خاطرات قدیم و جدیدش با تو
دادخواست میدهد به محکمهای
تا تلکهات کند و دنیا بخندد
به نطقهای بچهگانهات:
- من جلوی «مرگ بر آمریکا»ی مردم ایران را گرفتهام!
- من جلوی قایقهای تندرو را گرفتهام...
تو فقط جلوی باد خودت را گرفتهای!
برو کنار که باد این همه تلوتلو نخورد
آقای باد!
ما توافقی با تو نداریم
برای خوردن قهوهات با فرانسه مشورت کن!
که ما آبمان هنوز از آسمان میآید
و نانمان هنوز از خاک!
اصلا آن چند غیر دلواپس وطنی هم مال خودت
اصلا هفت تریلیون دیگر دود کن
که از قدیم گفتهاند:
سگی که پارس میکند گاز نمیگیرد!
صبح از برجام خارج شو!
شب مثل یک دارو
تمام بندهایش را استعمال کن!
تو چه بمانی، چه نمانی
نمیمانی!
که در محاصره مایی
که ما گرای صندلی بن سلمان را هم داریم
درست مثل گرای کاکل تو!
سعی کن آن قدر قوی شوی که بتوانی دست زنت را بگیری
آن قدر آدم شوی که دیگر فاحشهای از تو شکایت نکند
برجام هم فرقی نمیکند،
امضا کنی کشک میخوریم
امضا نکنی دوغ
برجام اسباببازی بچههای سیاست ماست
باشد ماست میخوریم
نباشد شیر
فرقی نمیکند که باشد یا نباشد
که باشی یا نباشی
که باشند یا نباشند!
برای ما تو همان لامپ سوختهای
و با شکستن تو
جهان تاریک نمیشود
فقط یکی از اتاقهای کوچک ایالات متحده
میگوید ترامپ...
و خاموش میشود!