به گزارش حلقه وصل، حجت الاسلام و المسلمین معین شرافتی سخنران و کارشناس مذهبی در گفتوگویی مطرح کرد: با کمی سیر در تاریخ عاشورای سال ۶۱ هجری قمری مشاهده میکنیم از خیل کثیر امت اسلامی و افرادی که خود را مسلمان میدانستند، تنها عده کمی خود را متصل به امام زمان خویش کردند و به یاری او شتافتند و به فیض سعادت نائل شدند. اباعبدالله الحسین (ع) از آغاز حرکت و قیام آغوش خویش را باز کردند و از افراد مختلف حتی با عقائد گوناگون دعوت میکنند تا به او بپیوندند این را میتوان در نامه به عبیدالله بن حر تا دعوت از زهیر بن قین و وهب نصرانی یا عمرو بن قیس مشاهده کرد.
وی ادامه داد: البته از بین این دعوتها تنها جناب وهب و زهیر پاسخ مثبت به امام دادند و او را یاری کردند، در این میان حتی امام حسین (ع) در روز عاشورا نیز دست از دعوت به هدایت بر نداشتند و از آغاز جنگ تا لحظاتی قبل از شهادت به نوعی که لشکریان بشنوند اقدام به دعوت کرده است. در تاریخ ذکر شده که امام در آغاز نبرد فرمودند «آیا دادرسی نیست که برای رضای خدا به داد ما برسد؟ آیا دفاعکنندهای نیست که از حریم رسول خدا (ص) دفاع کند؟». حال سوال اینجاست که چرا تنها عده کمی به این دعوتهای متعدد پاسخ مثبت دادند؟، چه مانعهایی باعث عدم اجابت، ولی خدا شد؟ و عوامل یزیدی شدن یا یزیدی ماندن چیست؟
این کارشناس مذهبی ادامه داد: در پاسخ به سوال فوق باید گفت یک عامل ریشهای این مسئله عدم وجود ایمان حقیقی و کامل است. ایمانی که تمام دلبستگیهای مادی و دنیوی را کنار بزند تا فرد بتواند مسیر حمایت از حجت خدا را انتخاب کرده و به یاری او بشتابد حتی اگر آخر کارش به شهادت ختم شود. اتفاقاً امام حسین (ع) نیز از همان ابتدا دنبال چنین افرادی بود. حضرت در لحظات ترک مکه مکرمه اینگونه اعلام داشتند «هر کس میخواهد جانش را در راه ما تقدیم کند و در لقای خداوند وطن گزیند، با ما همراه شود».
حجت الاسلام شرافتی تصریح کرد: در نتیجه کسی که دست از جان شسته و اهل ایثار و فداکاری نیست، نمیتواند حسینی شود. از طرف دیگر میبینیم عموم مردم که از جمله یزیدیان شمرده میشوند دچار دنیا زدگی هستند، امام حسین (ع) نیز مردم آن زمان را اینگونه معرفی میکنند که آنها عبد دنیا هستند و یک دینداری حداقلی دارند در حد زبانی و حرفی و اگر دچار امتحان شوند دینداران خیلی کم هستند.
وی اظهار کرد: دیگر عامل یزیدی ماندن مردمان زمان اباعبدالله (ع) عدم شناخت مقام امام است. اهل معرفت به مقام امام و امام شناسان خود را به هر طریقی بود به امام رساندند. حبیب بن مظاهر و مسلم بن عوسجه از این دست هستند. با آنکه در کوفه بودند و تهدیدات و تطمیعهای ابن زیاد را میدیدند، اما خود را رساندند، چون اهمیت یاری امام را درک کرده بودند.
این پژوهشگر مذهبی ادامه داد: در طرف مقابل ابن حر بیرون از کوفه است و امکان یاری امام حسین (ع) را دارد امام هم شخصا از او استمداد میطلبد و حتی گفتار پیامبر (ص) را برایش یادآوری میکند که فرمودند: «هر کس فریاد استغاثه اهل بیت مرا بشنود و به یاریشان نشتابد خداوند وی را به رو در آتش دوزخ اندازد»؛ ولی با این حال باز یاری امام را رها کرد؛ زیرا معرفت به مقام امام ندارد و دغدغه و مسئولیت امام را در هدایت و سعادت بشریت قبول نکرده است.
حجت ااسلام شرافتی افزود: علت دیگر انتخاب و همراهی با یزید عدم درک درست خطر گناهان کوچک و بزرگ است. اینکه افراد در ارتکاب گناه جرأت پیدا کرده باشند و بی محابا اقدام به گناه آلوده شوند، کم کم و قدم قدم چشمها و گوشهای آنها کارایی خود را در شناخت حقیقت از دست میدهد و توفیق همراهی با امام رمان خویش را از دست میدهند.
وی توضیح داد: در احادیث داریم که هر گناهی یک نقطه سیاه و تاریک در دل ایجاد میکند و با فراگیر شدن ارتکاب معاصی، قلب سخت شده و دیگر تحت تأثیر حرف، نگاه و نفس امام هم قرار نگرفته و حتی اقدام به جنگ و قتل امام زمان خویش هم مینماید. در طرف مقابل اگر افراد برکات زندگی معصومانه و در سایه تقوا را مطلع باشند به هیچ قیمتی حاضر نمیشوند خویش را به سیاهی و تباهی گناهان آلوده سازند.
این کارشناس مذهبی در ادامه مطرح کرد: امام حسین (ع) در حدیثی نکته مهم در همراهی شیعیان با خویش را تبعیت بر شمرده و تا اینکه فرد در اعمال و رفتار خویش تابع آنها نباشد شیعه و حتی دوست ایشان هم شمرده نمیشود، فرمودند: «شِیعَتُنَا وَ هُمْ مَوَالِینَا وَ هُمْ مِنَّا وَ لِذَلِکَ قَالَ إِبْرَاهِیمُ فَمَنْ تَبِعَنِی فَإِنَّهُ مِنِّی»؛ شیعیان ما که دوستان ما هستند از ما شمرده میشوند همچنانکه حضرت ابراهیم بیان کرده که هرکس از من تبعیت کند از من است.
حجت الاسلام شرافتی در پایان گفت: در اهمیت زندگی در سایه تقوا همین بس که پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «کُلُّ تَقِیٍّ وَ نَقِیٍّ آلی»؛ یعنی هر فرد متقی و پرهیزگار از آل و خاندان من است؛ بنابراین زندگی همراه با تقوا سبب همراهی با امام زمان است و ترک آن خطر دشمنی با ایشان را دارد در نتیجه با شناخت کامل عوامل ترک امام از طرف مردمان آن روزگار باید خود را از خطر ترک یاری امام زمان خویش حفظ کنیم، خطری که خسران کامل است و نابودی دنیا و آخرت ما را تهدید میکند.