حلقه وصل: حسین حسننژاد/
آسیبهای جامعه مدرن یکی دوتا نیست خصوصاً اینکه در حوزه خانواده، علایق، کنشها و احساسات افراد، تغییرات ماهوی ایجاد کرده است. میل به تنها زیستن، فرار از پذیرش مسئولیتهای اجتماعی در قالب خانواده، اهمیت یافتن بیش از پیش خوشگذرانی و تفریح خارج از قیود و آداب معروف جامعه و چندین موضوع و زیرموضوع دیگر، منظومه زیستی انسان مدرن را رقم میزند.
یکی از حاشیههای زندگی انفرادی بشر امروز، میل به استثمار حیوانات است. این نوع به خدمت گرفتن حیوان، غیر از مفهوم همزیستی و کمک به بهبود حیات آنهاست. شاید اگر روزی روانشناسی تطبیقی یا همان روانشناسی حیوانات به موجودات و رفتار آنان، فارغ از نگاه انسانی بنگرد میتواند به زجر و عذاب یک حیوان از مداخله رفتار انسانها در زندگیاش آگاه گردد.
واضح است که طبیعت و طراحی عالم تکوین به گونهای نقش بسته که میان زندگی انسان و سایر موجودات و بین اصناف مختلف جانوران، تمایز و جدایی برقرار کرده و به هم زدن این انفصال و نظم خلقتبنیان، زندگی انسان و حیوان را مختل خواهد کرد؛ از طرفی خداوند عالم، اینگونه تقدیر کرده که بعضی حیوانات در خدمت انسان باشند و زندگی او را تسهیل کنند و شریعت الهی نوع مواجهه با این موجودات را تبیین کرده است؛ مثلا رسیدگی به خوراک چهارپایان، بهرهگیری به اندازه از شیر و سواری آنان و لزوم عدم اختلاط با سگهای نگهبان، گله و شکاری از مسائل دارای احکام شرعی است و مغفول نمانده است. با این وجود به تبع سبک زندگی جوامع غربی، نگهداری سگ در خانه در میان کشورهای مسلمان هم فراگیر شده و به خاطر اختلاف در عقیده و سبک زندگی موافقان و مخالفان این کار، عملاً به یک شکاف اجتماعی تبدیل شده است؛ جوری که متدینین جامعه از سگبازان و سگگردانان با نفرت یاد میکنند. واضح است که وقتی یک حیوان با نیاز فعالیتی زیاد در خانه نگهداری میشود این جانور نیاز به گردش دارد و باید فضای مناسب برای آن فراهم شود که صرف بودجه از خزانه مسلمانان برای تأمین امکانات مقتضی نگهداری سگ با مخالفتهای جدی روبروست. اینجاست که لازم میآید قانونگذاران، قوانینی برای منع یا محدودیت نگهداری حیوانات وضع کنند و به اختلاف نگاهها در این زمینه پایان دهند.
ممکن است کسانی بگویند نظر اسلام بر مماشات و برخورد مناسب با سگهاست که در روایاتی مثل غذا دادن امام حسن علیهالسلام به سگ ولگرد و تأیید کار آب کشیدن از چاه توسط مرد اعرابی برای سگ بیابانی وارد شده است؛ اما باید توجه کرد که وجود مواردی از این دست که در تاریخ ائمه معصومین علیهمالسلام و عمل فقها و بزرگان دینی فراوان دیده میشود غیر از مخالطه، همخانگی و استثمار حیوانات است. اگر در عرصه حقوق بشر و حقوق حیوان دست پیش را داشتیم هماکنون در چنین شرایطی که موضوع سگهای خانگی داغ شده، فعالان مسلمان حقوق حیوانات در فضای مجازی و حقیقی غوغایی راه میانداختند که اساساً سلب زندگی آزادانه و حیوانی سگها و محصور کردن آنها در فضای زیست انسانی، نقض حقوق آنهاست و باید این موجودات به زندگی طبیعی خود برگردند. اما آن چیزی که مشاهده میشود برخورد انفعالی ماست. رسانه مشهوری که برای جلب مخاطب بیشتر و نه براساس مبانی صحیح اسلامی، مدام اخبار و گزارشهای مربوط به باران (بچه شامپانزهای که به ایران آمد و بعد از مدت کوتاهی از ایران رفت) را منتشر میکرد و برای درمان خانگی و اختلاط با انسان این حیوان، کمپین میزد؛ حالا در چرخشی دیگر برای مقابله با سگگردانی پویش راه میاندازد و قید مخاطب حرام خود را میزند.
کشور ما اگرچه هنوز به آن حد از معضلات اجتماعی نرسیده که وزارت تنهایی راه بیندازد و مجبور به هزینههای هنگفت برای آسیبهای مدرنیته شود اما جا انداختن حقایقی روشن و مناسب فطرت مانند این که «انسان، تنها با انسان آرام میگیرد» ضروری به نظر میرسد. باید پیش از آنکه دیر شود حقایق فطری و دینی خود را فریاد بزنیم.