به گزارش حلقه وصل، چهل و دومین شب شاعر ویژه «ایرج قنبری» شاعر و ترانهسرای معاصر روز یکشنبه ساعت 15 در سازمان هنری رسانهای اوج برگزار خواهد شد.
به همین جهت «کامران شرفشاهی»، از شاعرانِ کشورمان یادداشتی را منتشر کرده است که در لدامه می آید.
«از یادداشتی که اواخر دههی شصت بر مجموعه شعر «راه دریا» سرودهی ایرج قنبری نوشتم و در آن روزگار در مطبوعات چاپ و منتشر شد، سالها میگذرد و اکنون در یادداشتی دیگر به مرور زمانی نشستهام که مثل برق و باد گذشت. هرچند رفاقت ما همچنان بر پا و استوار باقی مانده است.
ایرج قنبری از معدود دوستان شاعر است که در گذر زمان، هنوز رنگ عوض نکرده و هرگاه فرصت دیداری پیش میآید احساس میکنم که همان شاعر صمیمی و مهربان سالهای خوب گذشته را ملاقات میکنم.
بدون تعارف و اغراق، قنبری شاعری بیشیله پیله است و همانند همیشه محبوب و کم حرف و بیریا که البته چنین صفاتی در زمانهی ما حکم کیمیا را دارد و مفهوم این سخن را تنها کسانی میتوانند عمیقاً درک کنند که در جریان گذر زمان، دیروز و امروز رفقا را خوب دیدهاند و میدانند که من چه میگویم!
مراد از «من» در این نوشته نگاه و اجماع جامعهی ادبی نسبت به کسانی است که در رهگذر زمان نتوانستند مرتبه و منزلت خویش را حفظ کنند و راه را از بیراهه باز نشناختند و اندک موفقیتی و یا توهم پیشکسوت شدن، آنان را آنچنان فریفت که دچار غروری کاذب شدند و خود را در قله ادبیات دیدند!
قنبری به عنوان شاعر ترانهسرایی که سرودههایش با اقبال عمومی روبرو شده، در همهی احوال شاعری متواضع و بیادعا و گریزان از جنجال و موج سواریهای رایج بوده و بیتردید سکوت فروتنانه او جلوهی دلپذیر دیگری از شخصیت و منش شاعرانهی اوست.
فضای شعرهای قنبری همواره مرا به یاد همولایتی سفرکردهی او زندهیاد سلمان هراتی میاندازد. فضایی سرشار از رنگهای آبی و سبز که تداعی کننده جغرافیای زادگاه او تنکابن و شمال ایران است با دریا و چشم اندازهای دلنواز جنگل و کشتزارهای سرسبز. بههمین لحاظ طراوتی که در شعر او جریان دارد طراوتی مصنوعی نیست و همراه با احساس وجد و نشاط است، چنانکه در ترانهی معروف او «بهار آمد و شمشادها جوان شدهاند» مخاطب به آسانی با فضایی که از سوی شاعر ترسیم شده است ارتباط برقرار کرده و از آن محظوظ میگردد.
قنبری از جمله شاعرانی است که در سرودن، مشکلی با قالبها ندارد. او در هر دو شیوه شعر کلاسیک و نو دارای تبحر و توانمندی اوست به همین واسطه میتوان گفت که آفرینشهای او با اجبار و اکراه بیگانه است. به عبارت دیگر احاطهی ادبی او این امکان را فراهم کرده است که مضامین در قالبهای مناسب خود امکان حضور پیدا کنند و تحمیلی از این نظر در آثار او وجود ندارد.
به لحاظ زبان، اشعار سرایندهی مجموعههای «بیقراریها» و «یاسهای سرگردان» دارای زبانی سلیس، روان و امروزی است و به سبب همین ویژگیها قنبری در شعر کودک و نوجوان و همچنین ترانه که نیازمند بیانی ساده و همه فهم است، موفق کرده است.
کارنامه ادبی قنبری نشانگر این واقعیت غیرقابل انکار است که او شاعری باورمند است و در بسیاری از سرودههای خویش کوشیده است تا این باور زلال را در آینه اشعارش منعکس کند.
علاوه بر شعرهای آیینی بخش قابل ملاحظهای از شعرهای قنبری به حماسهی هشت سال دفاع مقدس اختصاص دارد که ادای دین او به شهدا، رزمندگان سلحشور و مقاومت جانانه مردم این دیار درد دشوارترین برههی تاریخ این سرزمین مجسوب میشود.
کتاب «شرح عاشقی» گزیدهای از شعرهای قنبری در خصوص جنگ تحمیلی است که حکایت از حضور عاشقانهی او در سنگر دفاع از آرمانها و ارزشهای والای حماسه جاودانه دارد.
در کنار همهی این گفتنیها که ناگفتههای بسیاری دارد نباید از ارزش حضور قنبری در عرصههای گوناگون اجرایی و رسانهای غافل شد. او در تمام این سالها در سمتهای گوناگونی به عنوان کارشناس ادبی و فرهنگی منشاء خدمات فراوانی بوده و به ویژه در بخش شعر و موسیقی صدا و سیما فعالیتهای چشمگیری داشته است که شایان تقدیر و تحسین است.
شاعر مجموعه شعر «باغ ترانه» هنوز هم نفسش گرم است و قلمش هرگاه بر صفحه سپید کاغذ مینشیند، آبستن شعر تازهای است که رنگ و بوی فرهنگ اصیل این مرز و بوم را دارد.
بیگمان ایرج عزیز را باید قدر دانست و تکریم چنین عزیزانی وظیفهای است بر همه اقشار جامعهی ما که همواره دوستداران حقیقی خدمتگزاران راستین ادب و فرهنگ این سامان بودهاند و از ستودن سزاواران این طریق مقدس مضایقهای نداشتهاند.