به گزارش حلقه وصل، محمدرضا خطیبیوالا(کارشناس مسئول توسعه روابط فرهنگی کشورهای جنوب شرق آفریقا): نیجریه با جمعیتی بالغ بر 180 میلیون نفر، پرجمعیتترین کشور قاره آفریقا و از نظر وسعت چهارمین کشور بزرگ قاره آفریقا محسوب میشود. این کشور با در اختیار داشتن سه عامل قدرت نظامی، ثروت و جمعیت در قاره آفریقا، بهویژه در منطقه غرب آفریقا از ویژگی خاصی برخوردار است و به «مادر آفریقا» مشهور است.
کشور نیجریه بیش از 60 درصد مردم آن مسلمان، 30 درصد مسیحی و 10 درصد بقیه هم پیروان باورهای آنیمیستی[4] هستند. در نیجریه بیش از 250 قبیله وجود دارد که مهمترین آنها هائوسا (29 درصد)، یوربا (21 درصد) و ایبو (18 درصد) هستند. بزرگترین آنها، هائوسا، با اکثریت مسلمان در شمال کشور زندگی می کنند.
نیجریه در تاریخ معاصر خود، به ویژه سالهای پس از استقلال، شاهد تحولات اجتماعی و فرهنگی فراوانی بوده است. آشنایی جوانان نیجریه با جریانات مذهبی دیگر کشورها، گرایشهای مذهبی آنان را متنوع ساخته است. در این نوشتار سعی شده با معرفی مختصری از فرق و طریقههای مختلف اسلامی به موضوع تحلیلی شیعه و ضد شیعه در نیجریه پرداخته و زمینههای مساعد کلامی و ریشههای تاریخی بعضی گروههای صوفیه در جهت تقویت و نهادینه شدن مذهب تشیع در این کشور، مورد بررسی قرار گیرد.
*فرقه مهدویه
این جنبش در قرن نوزدهم تأثیری عمیق بر شمال نیجریه گذاشت و عثمان دان فودیو شخصیت با نفوذ نیجریه و محبوب مسلمانان هوسا زبان این کشور معتقد به امام مهدی(عج) بودند. با توسعه عقاید مهدویت در شرق نیجریه مردی جنگاور به نام رابح به عثمان دان فودیو کمک کرد که یک حکومت از معتقدان به مهدویت تشکیل دهد. او همچنین توانست شخصی از مخالفان عثمان دان فودیو به نام هیاتو را که مدعی سلطنت سوکوتو بود، با خود متحد کند. امروزه نشانههایی از مهدویت در افکار مذهبی مردم شرق نیجریه باقی مانده است.
*طریقت اهل البیت(جماعة امام الکاظم)
جماعت امام الکاظم در نیجریه که خود را طریقت اهل البیت(ع) می نامند، کمتر از 10 سال قدمت دارد. لاگوس محل تأسیس این جماعت بود، رهبری جماعت در ملاء عام ظاهر نمیشود و هیچ کدام از افراد گروه او را معرفی نمیکردند. فقط گفته میشود که رهبر ما همیشه مخفی است و خداوند برای هدایت و ارشاد خلائق به وی الهام میکند. پیروان این طریقت اعتقاد داشتند، امام کاظم(ع) دوباره به دنیا بازگشته است! این گروه در منطقه بداگری لاگوس مسجد و محل تجمع دارند. این گروه دارای گرایشهای صوفی-عرفانی بوده و درباره امامت و رهبریت معتقد به تناسخ روح قدس حضرت امام موسی کاظم(ع) میباشند و بر این باورند که روح امام(ع) در شخصی که رهبر میدانند حلول کرده است.
*طریقه تیجانیه
احمد ابن محمد مختار ابن سلیم تیجانی معروف به شیخ احمد تیجانی، این فرقه را در سال 115 هجری و در صحرای جنوبی الجزایر به وجود آورد. طریقه تیجانیه معروفترین مسلک صوفیه در نیجریه است که مریدان و پیروان متشکلی در سراسر این کشور دارد. رواج آیین و تعلیم این طریقت در این سرزمین به دهه دوم قرن نوزدهم بر میگردد. شیخ عمر بن سعید التونسی مراسم و روشهای این طریقه را از یکی از شیوخ طریقت به نام محمد الغال پس از ملاقاتی در مکه مکرمه در سال 1820 میلادی فرا میگیرد و پس از بازگشت از حج در شهر برنو در شمال نیجریه در سال 1833 میلادی مستقر و در اشاعه آئین این طریقت میکوشد.
تیجانیها در شمال نیجریه قدرت عظیمی بودند و در حمله ارتش فرانسه به سال 1893 افراد این طریقه به سبب مقابله سختی که با کافران(فرانسوی) کردند که گر چه در آن شکست خوردند، ولی طریقت مذکور به عنوان یک فرقه مصالحهناپذیر و بیزار از بیگانگان مطرح شدند. از دیگر کسانی که در ترویج این طریقه در نیجریه نقش بسزائی دارد، شخصی به نام عمرتال میباشد. وی که قبلاً پیرو قادریه بوده، عنوان خلیفه را در این طریقه برای سرزمینهای سیاهان داشته، مدت پنج سال (1833 تا 1838) را در دربار سلطان سوکوتو، محمد بلو گذرانید. سلطان سوکوتو عضویت در طریقه تیجانیه را پذیرفت و با دختر عمر تال ازدواج کرد. در حال حاضر شیخ طاهر بائوچی، شیخ اسماعیل خلیفه، شیخ مقدم ابراهیم، شیخ محمد مرتضی و شیخ الشریف ابراهیم صالح التوی رهبری فرقه مذکور را در شهرهای مختلف نیجریه بر عهده دارند.
*طریقه قادریه
این فرقه از مشهورترین طرق صوفیه است که گسترش جهانی دارد و منسوب به شیخ غوث اعظم و قطب الاقطاب شیخ عبدالقادر گیلانی است. از لحاظ جغرافیایی این طریقت در شمال نیجریه پیروانی دارد که گستره آن به پنج میلیون نفر میرسد، در حال حاضراین فرقه نسبت به جمهوری اسلامی ایران نظر خصمانهای ندارد.
*فرقه احمدیه(قادیانیه)
شیخ عبدالله آلوری از علما مصلح و متعهد جنوب نیجریه، سال ورود نیاری را به نیجریه سال 1928 ذکر کرده است. این فرقه در شمال نیجریه در میان قبیله هوسا و فولانی موفقیت چشمگیری نداشت و دلیل عدم پیشرفت این گروه واضح بود، زیرا مسلمانان شمال نیجریه به تعالیم و افکار اسلامی آگاهی خوبی داشتند و انحراف گروه در وهله اول برای شمالیها آشکار بوده است. این فرقه در منطقه ایبادان یک مرکز قوی دارد و امروزه به سازمانی متشکل و قوی تبدیل شده است که در کنار مسیحیت و فرقه ضاله بهائیت به تبلیغات وسیع علیه اسلام و مسلمانان ادامه میدهد. اکنون اعضای این گروه صاحب نفوذ و جایگاه در جامعه نیجریه هستند و از سیاست دینزدایی دولت نیجریه حمایت میکنند. موضع این گروه نسبت به انقلاب اسلامی خصمانه است و با توجه به امکانات مالی که از طرف انگلستان در اختیارشان گذاشته می شود مدارس و مساجد فراوانی را در دست دارند.
در مبحث کلامی قیام حضرت مهدی(عج) که در مدارس قرآنی نیجریه تدریس و در مناسبتهای مختلف تبلیغ میشود زمینه مساعدی برای گسترش مذهب تشیع است.
*تاریخچه تاسیس مذهب تشیع در نیجریه
مذهب شیعه از 1979—1991 م از منطقه زاریا بعد از انقلاب اسلامی ایران صورت گرفت و با عزیمت متقاضیان تحصیل از انجمن دانشجویان مسلمان نیجریه به ایران زمینه تأسیس مذهبی جدید به نام تشیع در میان مسلمان نیجریه شد، راهاندازی مهد اهل بیت(ع) در 1991-1993 زیر نظر شیخ زکزاکی زمینه گسترش مذهب شیعه در میان مسلمانان شهرهای مختلف را ایجاد کرد. آغاز مبارزه با مذهب تشیع از سال 1993- 1994 توسط خوارج منطقه که در حرکت اسلامی شیعه شده بودند باعث شد تا نمایندگان رهبر حرکت اسلامی در شهرهای مختلف نیجریه آنها را اخراج و مطرود کنند.
در این هنگام بود که نمایندگان حرکت اسلامی در بعضی از شهرها که با تشیع دشمنی میکردند خود را در سال 1994 از حرکت اسلامی جدا کردند، و جنبشی به نام «جماعه التجدید الإسلامی» که مرکز آنان شهر کانو میباشد تاسیس کردند که دشمن اول آنان در نیجریه رهبر حرکت اسلامی شیخ زکزاکی بود و دشمن اول در مرکز شهر کانو شیخ حافظ محمد سعید بود. مردم نیجریه در 1994-1999 به علت دشمنی شدید با مذهب تشیع با مراجعه به مراکز شیعه اقدام به شناخت بیشتر این مذهب شدند. لذا ظهور تشیع در میان مردم به عنوان یک عقیده و مذهب اسلامی مستقل معرفی شد و این امر باعث گسترش مذهب تشیع در میان مسلمانان نیجریه شد.
شیخ زکزاکی به کسانی که میخواهند در مسیر صدور انقلاب اسلامی قدم گذارند بر این توصیه میباشد که: «این دوستان باید توجه داشته باشند که دعوت عمومی مسلمین و نه به طور خاص شیعیان را باید مدنظر قرار دهند و ارجحیت مستضعفین و مقابله با مستکبرین که از برجستهترین مؤلفههای انقلاب اسلامی است و در سراسر دنیا میتواند مردم را به سمت حق رهنمون شود را شعار حرکت خود قرار دهند» .
*مهد أهل البیت(ع)
تاسیس مهد أهل البیت(ع) توسط شیخ زکزاکی و با کمک مسلمانان نیجریهای در سال 1991، باعث شده افرادی مذهب تشیع را به عنوان یک مکتب و مذهب اسلامی بشناسند.
*مراکز پرورش مبلغان و مدرسان بومی
مذهب تشیع در نیجریه توسط رئیس مؤسسه حیدر با همکاری طلاب خود در سال 1994/ 1995 تأسیس شد، مهمترین آن عبارت از:
«المرکز التبلیغی لأهل البیت (ع)» در شهر کانو مرکز ایالت.
«سفینه النجاه» در شهر زاریا در ایالت کدونا.
«أبی تراب» در شهر کثینا مرکز ایالت.
«أهل بیت النبی(ع)» در شهر مینا مرکز ایالت نیجر.
*موسسات اهل بیت(ع) در نیجریه
مؤسسه الجواد الإسلامیه
مؤسسه المطهری
الهیئه الکاظمیه
هیئه فاطمه
الهیئه الجعفریه(سوکوتو)
الهیئه الجعفریه (غوسو)
اهل بیت امه الإسلام
الباقریه
مؤسسه الرحمه
أهل الکساء
شباب فاطمه
هیئه الإمام الرضا(ع)
مؤسسه الثقلین 2002
مؤسسه الرسول الأعظم سنه 2007
شایعترین و بحث برانگیزترین شکل شیعیان در کشور، جنبش اسلامی نیجریه(IMN) است که تحت رهبری شیخ ابراهیم زکزاکی است. علیرغم سرکوب پیروان مذهب تشییع توسط دولت و مخالفان سنی در منطقه شمال نیجریه، پیروان این مذهب روز به روز در حال گسترش است. اپوزیسیون این مذهب از جنبش سلفی بسیار قویتر است.
شیخ «ابراهیم الزکزاکی» با نام کامل «ابراهیم بن یعقوب بن علی بن تاج الدین بن حسین» ملقب به امام، فعال سیاسی و روحانی نیجریهای در می 1953 در شهر زاریا به دنیا آمد. حسین، جد و نیای شیخ «ابراهیم الزکزاکی» از فقهای عصر و زمانه خود بود و در صفوف مجاهدین و مبارزین وقت آفریقایی با استعمار مبارزه کرد. شیخ «ابراهیم الزکزاکی» تحصیلات خود را به غیر از فقه و عقیده در رشته علوم سیاسی در نیجریه و چند کشور دیگر به پایان رساند و تا پیش از شهادت رهبری «جنبش اسلامی» نیجریه را برعهده داشت.
خانواده و محیط اطراف و شهری که شیخ «ابراهیم الزکزاکی» در آن زندگی میکرد، تأثیر بسزایی بر جهتگیریهای فکری و اعتقادی وی داشت، به گونهای که شهر زاریا به شهر علم و دانش در نیجریه معروف است. از همان کودکی به صبر، سعه صدر، بردباری، عشق خدمت به خانواده و دوستان، پیشی گرفتن در اعمال خیر و غیور بودن معروف بود و از درک سریع، هوش، حافظه و دقت در امور بهره بسیار برده بود.
او و دوستانش به منظور ادامه راه شخصیتهایی مانند عثمان بن فودیو و با الگوگیری از حرکتها و گروههایی نظیر الاخوان المسلمون در مصر، یک انجمن و حرکت اسلامیِ دانشجویی به راه انداختند که آرام آرام فعالیت آن به بیرون از دانشگاه نیز گسترش یافت. یک سال پس از پیروزی انقلاب در ایران، شیخ زکزاکی که به مقام دوم حرکت و انجمن اسلامی رسیده بود به نمایندگی از آن به ایران اعزام شد.
شیخ زکزاکی در ملاقات با امام خمینی(ره) به شدت شیفته شخصیت و افکار وی میگردد. امام نیز یک جلد قرآن به او هدیه میکند و به او میگوید به کشورت برو و این کتاب را در میان مردمان نیجریه تبلیغ کن. شیخ زکزاکی پس از بازگشت به نیجریه و با معرفی مکتب اهل بیت(ع)، انقلاب اسلامی ایران و امام خمینی به اعضای پر شمار گروه و انجمنشان، سنگ بنای بزرگترین جمعیت شیعیان بومی آفریقا را میگذارد. شیعیان نیجریه در حقیقت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی جذب تشیع 12 امامی شدند.
روند گسترش تشیع در نیجریه به رهبری شیخ زکزاکی و در قالب حرکت و نهضت اسلامی(Islamic Movement) ادامه یافت تا آنکه در سال 1994 دوستان و همراهان شیخ زکزاکی به دو گروه تقسیم شدند؛ گروهی که نمیخواستند شیعه شوند، لذا از شیخ زکزاکی جدا شدند و گروهی که با پذیرش تشیع، در کنار شیخ زکزاکی به عنوان رهبر حرکت اسلامی نیجریه باقی ماندند.
شیخ زکزاکی مجموعاً 9 فرزند داشت که هفت نفر آنان پسر و 2 نفرشان دختر بودند، شش فرزند وی به نامهای: احمد، محمود، حمید، حمد، حمید و علی در راهپیمایی روز جهانی قدس 2014 و حمله به حسینیه بقیه الله شیعیان نیجریه در دسامبر سال 2015 با شلیک پلیس نیجریه به سمت تظاهرکنندگان و عزاداران حسینی به شهادت رسیدند. هماکنون یک پسر او به نام «محمد» و دو دخترش به نامهای «نصیبه» و «سهیلا» زنده هستند.
*مهمترین فعالیتهای شیخ ابراهیم زکزاکی
شیخ «ابراهیم زکزاکی» در طول حیات خویش در فعالیتهای بیشماری مشارکت داشته و موسسات و مراکز اسلامی متعددی را بنیان نهاده که از جمله آنها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1ـ مؤسسه شهدا
شیخ ابراهیم الزکزاکی مؤسسه شهدا را در سال 1992 م در شهر زاریا تأسیس کرد که هدف آن ارائه خدمات به فرزندان شهدا، ایتام و بیوه زنان است.
2ـ مؤسسه خیریه الزهراء(س)
این مؤسسه در سال 2010 تأسیس شد و هدف اصلی آن ارائه خدمات اجتماعی و بشر دوستانه مانند حفر چاه و آبرسانی و آزادی زندانیان و نیازمندان است.
3- جنبش اسلامی نیجریه
شیخ ابراهیم الزکزکی که در میان دوستانش به فعالیتهای اجتماعی و دینی معروف بود و به قضایای امت اسلامی توجه ویژه داشت، در سال 1972 در 19 سالگی به همراه دوستانش «سازمان جوانان مسلمان» را تأسیس کرد و تلاش بسیار کرد تا هر سال فعالیتهای این سازمان را توسعه و گسترش دهد. فعالیت این سازمان ادامه داشت تا اینکه اواخر دهه نود سازمانی دینی متشکل از جوانان نیجریهای داخل دانشگاههای نیجریه به نام «سندیکای دانشجویان مسلمان» تأسیس کرد و رهبری آن را شخصاً بر عهده گرفت.
«سندیکای دانشجویان مسلمان» سنگ بنای «جنبش اسلامی» کنونی نیجریه به شمار میآید که به «جنبش شیعی»، «جنبش برادران مسلمان» و «جنبش برادران» نیز معروف است و مشکلات اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی که نیجریه در دهههای هفتاد و هشتاد قرن گذشته با آن مواجه بود، موجب شد، این جنبش از دانشگاهها، پا را فراتر نهاده و وارد جامعه شود که با استقبال بسیار مردم نیجریه مواجه شد. مقر جنبش اسلامی نیجریه در شهر زاریاست و اعضای آن به وحدت و انسجام و اصل ولایت فقیه اعتقاد دارند. این جنبش در تمام ایالتها و شهرهای نیجریه دارای شعبه و دفتر است و اهداف انسانی و مذهبی و خدماتی در ابعاد اجتماعی و تبلیغی را دنبال میکند. مهمترین موفقیت و دستاورد این جنبش را میتوان تغییر نگرش بسیاری از مردم در قبال مذهب تشییع و اهل بیت(ع) و رد ادعاهای وهابیت تلقی کرد.
لازم به ذکر است جنبش اسلامی نیجریه و سلفیها به شدت رقیب یکدیگر هستند، ولی از این اختلاف به نفع خود بهره میبرند. هر دو جنبش با داشتن دشمنان بسیار، رقیب یکدیگر و گروههای دیگر میباشند و برای وفاداری به پیروان خود در میان مسلمانان نیجریه از رشد بسزایی برخوردارند.
*مذهب تشیع و جنبش اسلامی نیجریه
جنبش اسلامی نیجریه از دهه 1970 به علت رادیکالیسم دانشجویان پیروان شیخ زکزاکی ظاهر شد. شیخ ابراهیم زکزاکی در دانشگاه احمد و بلو زاریا، بزرگترین دانشگاه نیجریه، به رهبری انجمن دانشجویان مسلمان(MSS) کمک شایانی کرد. انجمن دانشجویان مسلمان در اواخر دهه 1970 به طور فزایندهای ضد تبلیغ اسلامگرانه منطقه تبدیل شد، زمانی که تنش بین مسلمانان و مسیحیان نیجریه و نیز میان حوزههای انتخابی مسلمان افزایش یافت. در اواخر دهه 1970، برخی رهبران دینی اقدام به گسترش دین مبین اسلام و ایجاد زمینههای مناسب برای مسلمانان منطقه شد تا جایی که مسلمانان نیجریه با صدای بلند نسبت به دو دهه گذشته، زمینه ایجاد زندگی عمومی طبق اعتقادات دینی و شریعت اسلامی شدن آن را آغاز کردند. مهمترین و شگرفترین شیوه تبلیغ شیعیان در کشور، جنبش اسلامی نیجریه است که تحت رهبری شیخ ابراهیم زکزاکی در حال اجرا است.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1979، بسیاری از مسلمانان نیجریه با الهام گرفتن از این انقلاب، در دهه 1980، اکثر فعالان دینی کشور نیجریه بالاخص شیخ ابراهیم زکزاکی اقدام به یادگیری آموزه های مذهب تشیع و تبلیغ آن در میان مسلمانان شدند. تا اینکه در گذر زمان نشانههای مذهب تشیع در میان مردم شکوفا شد و این گسترش موجب تشکیل جنبش اسلامی نیجریه شد. جنبش اسلامی نیجریه به رهبری شیخ زکزاکی و تبلیغ مذهب تشییع دوازده امامی که در ایران پیروان بسیاری دارد، به جای شمایلی اسماعیلی که در شرق آفریقا وجود دارد یا شیعیان زایدی که در یمن شایع است، اقدام به گسترش پیروان این مذهب در نیجریه کرد.
شیخ زکزاکی از زادگاهش زاریا اقدام به ایجاد پایگاه تبلیغی خود کرد، تبلیغات خود را آغاز کرد. اما به دلیل درگیریهای مکررش با مقامات نیجریه، سالها متمادی( 1981-1985، 1987-1989، و 1996-1998) در زندان به سر برد. مقامات نیجریه در سراسر شمال منطقه، پیروان شیخ ابراهیم زکزاکی را از عوامل جریانهای آشوبهای جامعه مطرح میکنند که برای کشور مشکلساز میباشند. به عنوان مثال، در سال 1991، یعقوب یحیی یکی از پیروان شیخ زکزاکی، منجر به اعتراض خشونتآمیز در شهر شمالی کتسایا شد، هدف قرار دادن روزنامه دیلی تایمز در مورد ادعای خرافات. در سال 2007، جنبش اسلامی نیجریه با مقامات در سوکوتو، در شمال غرب نیجریه روبرو شد که موجب یک نزاع قانونی بود که تا سال 2015 ادامه داشت. علاوه بر شیخ زکزاکی و یحیی، دیگر رهبران برجسته جنبش اسلامی نیجریه اعم از امام کرنا در کانو و کاسیماعمر در سوکوتو بودند. همه آنها بحث برانگیز هستند.
جنبش اسلامی نیجریه چهره واقعی شیعیان در میان مسلمانان نیجریه است، در سال 1994 جنبش اسلامی نیجریه و پیشینیان دچار اختلافاتی شدند. بعضی از پیروان شیخ زکزاکی از بین رفتند و برخی دیگر از جنبش جدا شدند. در این میان گروه (جامعه بازسازی اسلام) تاسیس شد. در همین حال، جریانهای شیعی که کاملاً از جنبش اسلامی نیجریه متمایز شدند به وجود آمدند. یکی از این جریانات بنیاد رسول الازام به رهبری نورا داس و صالح زاریا است. رهبران بنیاد، رابطه مستقیمی با شیخ زکزاکی داشتهاند، اما در جریان بحران کنونی در منطقه و سرکوب شیعیان توسط دولت آنها خود را از او جدا کرده و وفاداری خود را به دولت نیجریه اعلام کردند.
جنبش اسلامی نیجریه چهره واقعی شیعیان در میان مسلمانان نیجریه است، اما این تنها بیان شیعه در آن منطقه نیست. در سال 1994 جنبش اسلامی نیجریه و پیشینیان دچار اختلافاتی شدند.
مؤسسه حیدر لنشر الاسلام؛ با هدف تربیت مبلغان و مدرسان بومی نیجریه، توسط شیخ حافظ محمد سعید اداره میشود. راهاندازی و گسترش مدارس اسلامی در ایالات مختلف نیجریه از فعالیتهای این مؤسسه است.
حسینیه بقیة الله در شهر زاریا یکی از محل تجمع و کانون فعالیت شیعیان نیجریه بود. نیروهای ارتش نیجریه در سال(1437ق ،21 آذر 1394ش) آن را تخریب کردند.
حسینیه لبنانیها در لاگوس، مسجد شهر کانو، مسجد شهر کادونا، مسجد جامع شهر زاریا، مدرسه اهل بیت در کانو، مدرسه شهر ایلودین
*تنش بین دولت و جنبش اسلامی نیجریه
در سالهای اخیر، ارتش نیجریه به شدت به سرکوب پیروان جنبش اسلامی نیجریه پرداخت. در ماه ژوئن 2014 در راهپیمایی روز قدس فرمانده ارتش منطقه زاریا، دستور آتش به سوی تظاهراتکنندگان را صادر کرد. حامیان جنبش اسلامی نیجریه اقدام به محاصره یک گشت نظامی کردند که این عمل منجر به دستور آتش سربازان به سوی راهپیمایان شد. سربازان چندین تن از افراد را به شهادت رساندند، از جمله سه تن از فرزندان شیخ زکزاکی جزو شهدا در این حمله مسلحانه ارتش بودند.
آخرین دگرگونی تنش بین جنبش اسلامی نیجریه و دولت نیجریه در دسامبر 2015 آغاز شد. در مراسمی در زاریا، حامیان جنبش اسلامی نیجریه یک بزرگراه را مسدود و یک کاروان را که همراه آنان رئیس ستاد ارتش ژنرال تاکور بوراتای بود متوقف کردند. ارتش با توجه به این حادثه به عنوان یک اقدام تروریستی، شیخ زکزاکی را دستگیر کرد. خشونت ناشی از آن حادثه باعث شهادت 300 تن از شیعیان منطقه و دستگیری تعداد زیادی شد. ارتش نیجریه علت یورش را تلاش هواداران جنبش اسلامی نیجریه برای ترور رئیس ستاد ارتش نیجریه در منطقه زاریا اعلام کرده بود و همچنین بعضی از نزدیکان و همکاران ارشد شیخ زکزاکی به حامیان تروریسم متهم شدند.
رهبر شیعیان نیجریه، شیخ ابراهیم زکزاکی بعد از دستگیر شدن توسط نیروهای ارتش نیجریه به زندان انتقال داده شد، جنبش اسلامی نیجریه با اعتقاد بر اینکه دولت ناعادلانه آنها را آزار و اذیت میکند، تظاهرات «آزادی زکراکی» را در شهرهای پایتخت و شمالی منطقه بر پا داشتند. در دسامبر 2016 یک دادگاه عالی فدرال به مقامات دستور داد که شیخ زکزاکی را آزاد کنند که این بازداشت بدون شک غیرقانونی است. رئیس جمهور نیجریه، محمد باواری که از سلامتی خوبی برخوردار نیست و با توجه به خواستهای فوری او، این درخواست رد شد، بالاخره شیخ زکزاکی به دستور معاون رئیس جمهور اوسینباجو به علت کسالت رئیس جمهور بوریاری که مسئولیت کشور را به عهده گرفته بود، آزاد شد.
در میان اتفاقات ایجاد شده و بحرانهای موجود در منطقه، مقامات ایالتی علیه جنبش اسلامی نیجریه اقدام نموده و هر گونه فعالیت جنبش در کادونا و زاریا زادگاه شیخ را ممنوع اعلام شد. مقامات در پالاتیو، نقاطی برای درگیریهای درونی مذهبی و در کانو یکی از مناطق پرجمعیت کشور شمالی و مرکز فعالیتهای شیعیان، هر گونه فعالیت را محدود کردند. ژیبران ابراهیم، فعال جنبش دموکراسی در نیجریه، از ممنوعیت فعالیت کادونا از جنبش اسلامی نیجریه انتقاد کرده و نوشته است: ممنوعیت جنبش توسط اعضای آن به عنوان ممنوعیت حق قانونی خود برای اعمال مذهب آنها قابل درک است. به عنوان مقامات دولتی، حوزههای انتخابی مسلمان پرسشهای مذهبی جنبش را مورد سؤال قرار میدهند. با این حال، همانطور که مقامات دولتی از فعالیت جنبش اسلامی نیجریه سرباز زدند، دیگر حوزههای مسلمان، مدارک مذهبی این جنبش را مورد سؤال قرار میدهند.
*حرکتهای ضد شیعی در منطقه
آمریکا و غرب انتشار مذهب تشیع در نیجریه و دیگر کشورهای جهان بالاخص در قاره آفریقا را خطری بزرگ برای خود به شمار میآورد. اما غرب و آمریکا از نفوذ تشیع در نیجریه و انتشار آن در کشورهای دیگر آفریقایی احساس خطر میکند که یکی از مهمترین دلایل آن جمعیت 180 میلیونی نیجریه است که مرکز ثقل مهمی در قاره سیاه شمرده میشود.
افزون بر آن وجود ریشههای مذاهب صوفی در نیجریه زمینه گسترش و انتشار تشیع را آسانتر و هموارتر میکند و این نگرانیهای غرب و آمریکا را دو چندان میکند، به گونهای که گزارشهای اخیر دستگاههای اطلاعاتی این کشورها تأکید میکند که دور از انتظار نیست، جنبش اسلامی در نیجریه علیه گروه تکفیری «بوکو حرام» که با گروه تروریستی تکفیری «داعش» بیعت کرده، اعلام جنگ کند و این اقتدار شیعی، آمریکا و غرب را به هراس میاندازد.
حرکتهای ضد شیعی در شمال نیجریه با نزاعهای سیاسی داخلی این کشور گره خورده است. در جولای 2007 به دنبال قتل یک روحانی سنی در سوکوتو، حملات زیادی به شیعیان شد، شماری از آنان کشته و زخمی شدند. همچنین بسیاری از خانهها از جمله مرکز شیعه تخریب شد. شیعیان در این کشور به جز چند مورد محدود، اجازه داشتن مسجد و حسینیه را ندارند. ارتش نیجریه بارها به راهپیمایی شیعیان در شهرهای زاریا، کانو، کادونا و... حمله کرده است در این حملات شماری از شیعیان از فرزندان شیخ زاکزاکی شهید شدند و حسینیه بقیة الله و برخی دیگر از اماکن متعلق به آنان تخریب شده است.
احساسات ضد شیعی در شمال کشور نیجریه پر رنگ و در حال رشد است تا حدی که پیروان مذهب شیعه و مخالفات مذهب شیعه در کنار هم در حال رشد هستند، زیرا برخی سخنوران سنی به دلیل فریب دادن دیگران پیروان مذهب تشیع رو تهدیدی برای فعالیتهای خود در آینده میدانند. اکثر شیوههای تبلیغات فریبکارانه از سوی جنبش سلفی صورت میگیرد و بیانگر این مفهوم است که اعتقادات خود را خالصترین شکل در مذهب سنی در دین اسلام میدادند. در سراسر جهان، سلفیها به شدت ضد شیعی هستند. در بهترین حالت، سلفیها در نیجریه و جاهای دیگر، شیعیان را عمیقاً نادان میدانند. در بدترین حالت، پیروان مذهب تشیع را کافر و حامیان «تروریسم» میدانند. سلفی ها اغلب شیعیان رافیتا را « تحریککنندگان» منطقه مینامند.
سلفیها بر این استدلال هستند که شیعیان اساساً کافر هستند. سلفیها ، شیعیان را در یک مفهوم کلی واقعیتهای ظاهر و پنهان اسلام دانسته و وابستگی مذهبی خود را در هنگام آزار و اذیت و یا اجبار بودن آن را رد میکند و آنها در یک کلام مذهب شیعه را «یک مذهب غلط از اسلام» توصیف میکنند. شیطانیترین شعار ضد شیعیان از جنبش سلفی است که دارای الهیات التزامی است و مذهب سنی را خالصترین شکل اسلام میداند. به عنوان مثال، سلفیهای نیجریه مذهب تشیع را متهم به انکار کامل قرآن میدانند. این موضوع بحث برانگیز در سراسر جهان مطرح است. بسیاری از شیعیان اصرار دارند که سنیان قرآن را قبول میکنند. بعضی دیگر میگویند که همراهان پیامبر اکرم(ص) و علی(ع) نسخهای از قرآن را که به صورت متفاوتی مرتب شدهاند و با تفسیر گسترده پیامبر اکرم(ص) همراه شدهاند، اما نسخه حضرت علی(ع) گمشده شده است. بعضی دیگر حتی میگویند که فرشته گابریل به جای دادن وعده قرآن به حضرت علی(ع) به حضرت محمد(ص) وعده داده است. سلفیها دیدگاههای شیعه رادیکال را ترغیب میکنند به طوری که نمایندگان کل جامعه مذهب شیعه هستند.
سلفیها ادعا میکنند که آنها به جای مذهب شیعه، مدافعان حقیقی همسران و فرزندان پیامبر اکرم(ص) هستند. این نه تنها دفاع از سه خلفای اول، ابوبکر، عمر و عثمان را از نقد شیعیان نهاد. همچنین این امر مستلزم استدلال بر این است که شیعیان، حضرت علی(ع) - را به عنوان اولین امامشان و به عنوان وفادار پیامبراکرم(ص) می دانند- که از نظر آنان به شدت نادرست است. برای مقابله با مذهب شیعه به خانواده اهلل(اهل بیت) و فرزندان، سلفیهای نیجریه تلاش میکنند تا اثبات کنند که اهل سنت به گونهای مناسبتر از این چهرهها را احترام میگذارند. بنابراین، مرکز اهل بیت و همکاران در منطقه یک سازمان سلفی است نه شیعی.
سالهاست که سلفیهای نیجریه به طور عمده از تصوف انتقاد میکنند که سلفیها به عنوان خطرناک و مستعد ابتلا به چندگانه شناخته میشوند. اما علیه صوفیان، سلفیهای نیجریه را درگیر با نیروهایی قویتر از خود میدانند، با توجه به نفوذ صوفیان در میان حاکمان مسلمان ارثی، مقامات منتخب و تودهها. سلفیها از طرف ضد صوفیان بسیاری از طرفداران را به دست آوردهاند، اما مقابله با صوفیان همچنان یک نبرد سخت برای آنها است. مذهب شیعه یک هدف آسیبپذیر است. ضد شیعه بودن در منطقه به سلفیها کمک میکند تا اطمینان حاصل کنند که هر مسلمان نیجریه که از صوفیسم خارج میشود، به سمت سلفیگری و نه به سمت شیعه یا جنبش اقلیت دیگر گره خورده است بپیوندند.
با تأکید بر ضد شیعیان، سلفیهای نیجریه نیز حتی با سلفیهای جهانی هم نزدیکتر میشود، جایی که نزاعهای فرقهای اغلب به ضد عرفان خیره میشود. سلفیهای نیجریه دهههای متمادی نزدیک به عربستان سعودی بودهاند، از بودجه عربستان سعودی و ارسال واعظان جوان نیجریهای به تحصیل در دانشگاه اسلامی مدینه، بهرهمند شدهاند. برای سلفیهای نیجریه، بخشی از روایت اصلی ضد شیعه بودن آنان است که سیاستهای جهانی را در قالب فرقهها تفسیر میکنند. با توجه به اتهامات طولانی مدت سنی که شیعیان مشتاق کمک به کافران علیه سنیها هستند، سلفیهای نیجریه ادعا میکنند که ایران به آمریکا و دیگر کافران اروپا کمک کرد تا آغازگر جنگ با افغانستان و عراق باشند، همانطور که نفوذ تشیع در نیجریه جنجالی بیشتر را جذب میکند، سلفیها لفاظیهای ضد شیعی خود را افزایش میدهند و تنها سلفی را به عنوان شیوه سعودی معرفی میکنند. هنگامی که جنبش اسلامی نیجریه اعتراض به اعمال سعودی (به عنوان مثال در یمن)، سلفیها رژیمهای شیعی را محکوم میکنند (از جمله رژیم علوی بشار اسد در سوریه). به این ترتیب، منازعات جهانی تبدیل به محلی شده و تبدیلات محلی به جهانی شدن میشوند.
شیعه نیجریه به شدت به حملات سلفی پاسخ داده است. در سال 2006، انتشار مجله سلفی «یک چالش برای شیعه: 70 سؤال که برای آنها پاسخی ندارد» یک پاسخ شفاهی گرم را به وجود آورد. بر اساس شیعه، سلفیهای نیجریه چیزی بیش از وهابیها، پیادههای دولتهای عربی و خائنانی از تکفیر (اعلام سایر مسلمانان کافر) نیستند. سلفیها با بیان اینکه در میان تمام گروههای مذهبی، هیچ گروهی وجود ندارد که شیعیان را در تلفظ تکفیر علیه مسلمانان برتر از دیگران است، ضد شیعه به مدت طولانی از درگیری فعلی بین جنبش اسلامی نیجریه و دولت نیجریه گذشته است. اما نزاع فعلی به سلفیها اجازه میدهد انتقادات خود را دوباره تکرار کنند. هنگامی که دولت کانو جنبش اسلامی نیجریه را ممنوع کرد، یکی از رهبران سلفی این تصمیم را گام خوبی برای پاکی دین اسلام در برابر منافقان، که خود مسلمانان نامیده اند و آموزش درست دین را انجام نمی دهند، باشد به نظر میرسد. سلفیها امیدوارند که دولتهای ایالتی هر دو سلفی را تبلیغ میکنند(در حال حاضر سلفیها در مقامهای برجستهای در کانو و دیگر نقاط قرار دارند) و شیعیان را محدود میکند.
در اکتبر سال 2016، جوانان سنی در کانو با تجهیز خود به صلاح سرد مرکز جنبش اسلامی نیجریه حمله کردند. مشخص نیست که آیا این جوانان توسط سلفیها بسیج میشوند، اما یکی از برجستهترین رهبران صوفی شمال نیجریه چیزهایی را چنین میبیند، هشدار میدهد که جوانان سلفی قانون را به دست خود میگیرند. او با تهدید شیعیان و خشونت توسط سلفیها میتواند به خشونتهای ضد مسیحی و ضد صوفی نفوذ کند. افزایش روز افزون تکفیریها در منطقه موجب وحدت درون سنی مطرح نمیشود: عدم اعتماد بین سلفیها و صوفیها بیش از حد عمیق توصیف شده است.
*در پایان
آینده شیعیان در نیجریه چیست؟ برخی تحلیلگران میترسند که سرکوبهای دولت جنبش اسلامی نیجریه را به زیر زمین برده و شورش را به شیوه بوکوحرام بپیماید. در حال حاضر، چنین ترسهایی غیرقابل تحقق است: جنبش اسلامی نیجریه همچنان از تظاهرات خیابانی، دادگاهها و افکار عمومی استفاده میکند، نه تروریسم مخفی، به عنوان ابزار آن برای تلاش برای اخراج شیخ زکزاکی. با این حال اگر وضعیت زوال عقل افزایش یابد، اگر شیخ زکزاکی و پیروانش در زندان بمیرند، اگر رهبران بیشتری بدون قید و بضاعت کشته یا دستگیر شوند و اگر دولتهای بیشتری این جنبش را ممنوع کنند، خشونت بیشتر خواهد شد. با این وجود چنین خشونتی نمیتواند نسخهای از تروریسم بوکوحرام باشد. به احتمال زیاد، این شامل شورشهای جدی است.
جنگ کلمات بین سلفیها و شیعیان در نیجریه روند دیگری به تصویر کشیده است. در بهترین حالت، چنین بحثهایی ممکن است یک گام رویایی در مسیر دشواری به یک چشمانداز متنوع مسلمان در شمال نیجریه باشد؛ شاید ریش سفیدان منطقه برای ایجاد آرامش در منطقه به گفتگو بپردازند. اما این گزینه در حال حاضر از نظر همگان دور است: خشونتهای درونی ایجاد شده بر مسلمانان، مشکلات آشکار مقامات دولتی در مرور چالشهای ناشی از جنبش اسلامی نیجریه و تمایل شیعیان و سلفیها به استفاده از زبان تکفیر نشان میدهد که دو گروه موافق این اتفاقات نیستند لذا با این گزینه گسترش اتفاقاتی جدیدی را در آینده از دو طرف شاهد خواهیم بود.
در کل دشمنان شیخ ابراهیم زکزاکی، وی را «نصرالله نیجریه» مینامند، در حالی که این عنوان بیش از همه به حفظ وحدت ملی در نیجریه کمک میکند و اگر دولت آبوجا به دنبال حفظ منافع ملی خود باشد، اتفاقاً باید از شیعیان این کشور و شیخ ابراهیم زاکزاکی حمایت کند، چرا که تفکر شیعی، همواره دفاع از وطن و حفظ وحدت ملی را مهم میداند. برخی کارشناسان یورش اخیر ارتش نیجریه به شیعیان این کشور را با شکستهای سیاسی مستمر عربستان در خاورمیانه از عراق گرفته تا سوریه و لبنان و یمن مرتبط دانسته و تاکید میکنند، ریاض در پی ایجاد شکاف در صفوف مسلمانان آفریقاست تا بازی درگیریهای طایفهایش را به این قاره انتقال دهد، به ویژه آنکه ملک سلمان و رئیس جمهور نیجریه رابطه نزدیکی با یکدیگر دارند و این موجب شده، برخی منتقدان رئیسجمهور نیجریه را به داشتن اندیشههای سلفی وهابی و مدارا با بوکوحرام متهم کنند. اکنون باید دید که واکنش نهادها به حامی حقوق بشر در برابر این جنایت چیست؟