به گزارش حلقهوصل:هفته قبل بخشی ناقص از ویدئویی از جلسه مجلس خبرگان سال 68 و انتخاب آیتا... خامنهای به عنوان رهبر، در کانال تلگرامی یک خبرنگار منتشر شد که فقط برای همان کانال بیش از سه میلیون بازدید داشت. انتشار این کلیپ کوتاه که گویا از آرشیو صداوسیما به دست برخی رسانههای آن سوی آب رسیده بود، باعث شد چند روزی فضای خبری و جو عمومی کشور تحتتاثیر این کلیپ قرار گیرد. حتی چند شب قبل برنامه تلویزیونی «جهانآرا»، با موضوع «بازخوانی اولین جلسه خبرگان پس از ارتحال امام» سراغ فیلم اصلی جلسه رفت و گام به گام آنچه را رخ داده بود، تحلیل و بررسی کرد.
برنامه «جهانآرا» نشان داد اگر در آرشیوهای تاریخی روی برنامهسازها باز شود، نتایج مثبتی رقم خواهد خورد. فارغ از موج تحلیلها و موضعگیریهای مخالف و موافق این کلیپ کوتاه، سوالی که بیشتر مورد توجه است اینکه نظارت بر دفتر آرشیو صداوسیما، بر اساس چه فرآیندی است و چگونه است که برخی از مستندسازان گلهمند هستند که گاهی بوروکراسی پیچیده، باعث دور از دسترس بودن مستندات تصویری تاریخی صداوسیما میشود؛ ولی از طرف دیگر همین آرشیو به راحتی از کانالهایی دیگر در دسترس شبکههای خارجی و فضای مجازی قرار میگیرد. با برخی از مستندسازان در مورد اینکه دسترسی به آرشیو صداوسیما چگونه است، گفتوگو کردهایم. البته تلاش کردهایم با سعید انبارلویی، مدیر کل آرشیو صداوسیما گفتوگو کنیم اما تا امروز جوابگو نبوده است.
دغدغه تاریخ معاصر بین اکثر مستندسازان ما وجود ندارد
سلیم غفوری، مدیر شبکه مستند در مورد دسترسی مستندسازان به آرشیو صداوسیما گفت: «دسترسی مستندسازان به آرشیو اگر برای تولید شبکه مستند باشد، هیچ مشکلی ندارد. در این راستا مسئولان به خوبی تعامل میکنند. در دو سال گذشته مستندهای خوبی برای همین شبکه مستند ساخته شده است. اما اگر از بیرون سازمان باشد، باید با خود مستندسازان صحبت کنید.»
مهدی نقویان مستندسازی که آخرین مستندش با عنوان «خارج از دید» به تازگی از شبکههای تلویزیون پخش شده است، گفت: «برای دسترسی مستندساز به آرشیو صداوسیما، شخص یا نهاد معرف خیلی مهم است؛ اینکه چه نهادی، مستندساز را به سازمان صداو سیما معرفی کند. حتی برای من که 10 سال است مستندسازی آرشیوی میکنم، دسترسی به آرشیو بدونمعرف امکانپذیر نیست. به هر حال جزء اسناد است و نباید هم در اختیار هر کسی قرار گیرد و این موضوع در همه جای دنیا مرسوم است و قواعد خاص خودش را دارد.»
این مستندساز با اشاره به اظهارات توییتری حسامالدین آشنا، مشاور رسانهای رئیسجمهور، مبنیبر اینکه آرشیو صداوسیما در دسترس عموم قرار بگیرد، گفت: «تعجب میکنم مشاور رئیسجمهور میگوید که صداوسیما آرشیوش را در اختیار مردم قرار دهد. مگر خود ریاستجمهوری، حتی اسناد غیرمحرمانهاش را هم در اختیار عموم قرار میدهد. الان کلی از اسناد برجام، محرمانه و مخفی باقی مانده است بعد آن وقت توقع دارند اسرار یک ملت بهصورت عریان در دسترس همه قرار بگیرد.»
نقویان همچنین به ضعف مستندسازان در پرداخت به مضامین انقلاب و تاریخ معاصر ایران اشاره کرد و گفت: «مشکل اصلی این است که دغدغه تاریخ معاصر و تاریخ انقلاب زیاد در بین مستندسازان ما وجود ندارد تا بخواهند از آرشیوها استفاده کنند؛ وگرنه آرشیو خیلی از همین اتفاقات دراماتیک که در بستر تاریخی رخ داده، در فضای مجازی در دسترس است. خود من هم برای ساخت مستندهایم از همین آرشیو فضای مجازی استفاده کردم.»
برخورد فلهای مستندسازان با تصاویر آرشیوی صداوسیما
مرتضی شعبانی، از تهیهکنندگان حوزه مستند است و این سختگیریها سازمان صدا وسیما را طبیعی میداند. او در این باره گفت: «خیلی از این قانونمندیها شاید به خاطر حساسیت برخی از تصاویر آرشیوی است که انتشارش ممکن است مشکلساز شود. البته اگر مستندساز سناریو داشته باشد و بداند چه تصویری و چند دقیقه میخواهد، در اینصورت، بهنظر من تلویزیون، از ارائه آرشیو امتناع نمیکند.»
وی با اشاره به اینکه در تمام دنیا تصاویر آرشیوی جزء سرمایههای سازمانی و گران است، ادامه داد: «اگر فیلمساز بداند برای آرشیوی که میخواهد، باید هزینه بپردازد نهایت تلاشش را میکند که دقیقا همانچیزی را که میخواهد را درخواست دهد. اما بهنظر من در ایران این اتفاق نمیافتد و عمده مستندسازان ما هم عموما یاد نگرفتهاند که باید پولی پرداخت کنند. از آن طرف هم مشکل بزرگتری وجود دارد و اینکه تلویزیون برای آثار مستند ارزش زیادی قائل نیست که بخواهد برای آنها پولی بپردازد و بخرد. این یعنی اینکه هیچ کدام از طرفین هزینه آن چیزی را که میخواهند پرداخت نمیکنند. تلویزیون اگر بخواهد یک مستند خوب پخش کند طبیعی است که باید هزینه پرداخت کند و چون الان مشکل بودجه دارد و حتی قبل از آن هم نگاه خوب و درستی به خرید مستند نداشت؛ یعنی مستند را یک برنامه حداقلی میدید، بنابراین مستندساز هم نمیتوانست حداقل مبلغ واقعی حق خودش را دریافت کند.»
شعبانی همچنین در مورد سازوکار دریافت آرشیو از صداوسیما گفت: «برای دریافت تصاویر آرشیوی، مستندساز باید نامهای از سازمان یا محل مربوطهای که قرار است مستند برای آنجا ساخته شود، ببرد. البته باید بداند چه تصویری را و چقدر از آن را میخواهد. در حال حاضر هم آرشیو صداوسیما نهایت همکاری را میکند.»
وی ادامه داد: «مشکلی که وجود دارد اینکه مستندسازان ما برخورد فلهای با آرشیو دارند. چون تلویزیون دولتی است، مستندساز، خودش را محق میداند هر تصویری را که میخواهد از تلویزیون دریافت کند. دیده شده که بخش مهمی از آرشیو در اختیار مستندساز قرار میگیرد. مستندساز هم این وسط پولی پرداخت نمیکند، در حالی که اگر قرار باشد برای دقیقه به دقیقه و ثانیه به ثانیه آن مبلغی پرداخت کند، طبیعتا بیشتر فکر میکند و تصاویر مورد نظر خود را از قبل انتخاب میکند. به این شکل است که یک معامله دوسر باخت رخ میدهد.»
شعبانی مشکل خرید تصاویر آرشیوی را ریشهایتر دانست و به بحث عدم رعایت قانون کپیرایت اشاره کرد و گفت: «در ایران قانون کپیرایت معنایی ندارد و در تلویزیون هم رعایت نمیشود. بنابراین ممکن است یک مستندساز به هر نحوی مثلا از یوتیوب، اینترنت، شبکههای خارجی و... تصویر مورد نظر خود را بردارد و فیلمش را پخش کند.»
دسترسی به آرشیو بستگی به مدیر پشت میز دارد
وحید فرجی، یکی دیگر از مستندسازانی است که در مورد دسترسی به آرشیو صداوسیما نظر متفاوتی دارد. او در این باره گفت: «دسترسی به آرشیو صداوسیما، بستگی به این دارد که چه کسی پشت میز نشسته باشد و شما با چه کسی مواجه باشید؛ شبکه به شبکه متفاوت است و کاملا بستگی به این دارد که چه کسی بخواهد با شما همکاری کند یا شما برای چه کسی و کجا میخواهید تولید کنید. طبیعی است که اگر برای خود سازمان باشد یا از طرف یک نهاد معرفی شوید در این صورت همکاری بیشتری صورت میگیرد.»
فرجی به حساسیت صداوسیما نسبت به ارائه برخی از تصاویر اشاره کرد و گفت: «البته این نکته هم وجود دارد که مستندساز قرار است چه تصویری را بگیرد؛ آیا یک تصویر عمومی و معمولی است یا یک اثر محرمانه. باز هم این مورد خیلی مهم است که شما از چه کانالی وارد میشوید و آن را برای کجا میخواهید؛ همان تصویر محرمانه را ممکن است به یک جایی بدهند اما بهجای دیگر نه.»
کارگردان مستند «تولد در زمین سوخته» همچنین در مورد انتشار برخی آثار محرمانه در فضای مجازی گفت: «اینکه در برخی از موارد تصاویر در فضای مجازی یا شبکههای خارجی منتشر میشود، باید بگویم مورد به مورد متفاوت است. مثلا در مورد اخیر که فیلم مجلس خبرگان و انتخاب رهبری بود کاملا واضح است که این عادی نیست. اصلا بهنظر من کار یک فرد نیست. بیشتر بهنظر میآید کار یک جریان باشد. من با توجه به تبعات این اتفاق میگویم که کار یک فرد نیست و جریانی پشت این قصه بوده است. بنابراین باید آن جریان بررسی شود که چیست و دنبال چه هدفی بوده است. چون فکر نمیکنم دسترسی به چنین تصاویری به این راحتی باشد بنابراین نمیتواند کار یک فرد یا کارمند باشد.»
این مستندساز همچنین گفت: «ما همیشه منتظریم اتفاقی بیفتد و یک حرفی از جایی زده شود، بعد بهصورت منفعلانه بیاییم و از آن دفاع کنیم؛ یعنی منتظریم مثلا بیبیسی یا ویاوای چیزی را پخش کند بعد ما حول آن بنشینیم و بهصورت تدافعی صحبت کنیم. یعنی پس از یک هفته بمباران رسانهای مثلا برنامهای مثل «جهانآرا» بیاید فیلم کامل را پخش کند و دو نفر هم دربارهاش توضیح دهند که خب واضح است هم مخاطب کمتری خواهد داشت و هم تاثیر خیلی پایینتری. بنابراین آن موج رسانهای که میخواستند رخ داده و شما کار زیادی نمیتوانی بکنی.»
فرجی در بخش دیگری از این گفتوگو با اشاره به اینکه مدیران شبکه باید نسبت به انتشار آرشیو صداوسیما جسارت بیشتری خرج دهند، گفت: «واقعا این سوال مطرح است که چرا تلویزیون از آرشیوش استفاده نمیکند و تولید برنامههایی که وقایع تاریخی را بررسی میکنند، محدود است. البته تا حدی شبکه مستند با برنامههایی مثل تاریخ شفاهی اینکار را انجام داده است. اما این یک مورد است. در یک مورد دیگری هم مثلا شاید برگردد به جسارت یک مدیر، که احساس میکند این حرف در این مقطع باید زده شود، بنابراین شخصا وارد عمل میشود و تبعاتش را هم بپذیرد.»
واضح است که مستندسازی تاریخ معاصر ایران، به اندازه ظرفیتهای تصویری این دوره تاریخی، آنچنان که باید جدی گرفته نشده است.. شاید بخشی از این ضعف به سختگیریهای صداوسیما بازمیگردد که هنوز قاعدهای منسجم و ساختارمند را برای دسترسی مستندسازان فراهم نکرده است تا آرشیوهای تصویری به عنوان سرمایه ملی در اختیار بخش مهمی از فیلمسازان حوزه تاریخی قرار گیرد.
منبع: فرهیختگان