سید احمد عبودتیان: بگذار رسانههای عالم مجاز خناسانه بگویند و بنویسند... اما این رسانههای عالم واقعیت هستند که ثبت میکنند بچههای مکتب حضرت روحالله زمین زیرپایشان کم وسعت شده، یک آن در دمشق و حلباند و آنِ دیگر در کربلا و سامرا. و اکنون کربلایشان ثلاث باباجانی و سرپل ذهاب و قصرشیرین است...
حزبالله همان جوانمردان و شیرزنانی هستند که کرد و فارس نمی شناسند و تمامی پیروان آیین محمد(ص) و حتی سایر موحدان عالم در ایثارگری و خدمت رسانی شان یکسان اند...
بگذار بنویسند در صفحات توئیترشان اما...
«حزب الله» را دیدم در هیبت جوانمردانی که از مسجد ولی عصر(عج) شهرستان ایوان ایلام؛ پس از قریب یک ماه پذیرایی زائران اربعین سیدالشهدا(ع)، حالا با یک پژو کمک های مردم مسجد را بین داغ دیده گان سرپل ذهاب توزیع می کردند و اصرار داشتند:
حاجی! بخدا همه ش مردمی است...
بی ادعا و مخلص...
«حزب الله» را دیدم در قامت لشکر طلبههای جهادی که نوروزشان را خوزستان در کنار بچه های قبرشور گلزار آبادان و لای نخلستان ها به کار جهادی برای روستائیان مشغول بودند و تا دو روز پیش از مهران تا نجف و طریق یاحسین مشغول نوکری زوار اباعبدالله(ع) ... و حالا با تن خسته و بیمار در روستاهای «ثلاث باباجانی» و «ازگله» مشغول دلجویی و توزیع پتو و مواد غذایی به هموطن اهل سنت مان هستند و حالا بعد نماز هم به حاج مهدی رسولی می گوید دلمان گرفته برای مصیبت این مردم...
روضه بخوان...
السلام علیک یا اباعبدالله