به گزارش حلقه وصل، مهتاب عسگری کارگردان نمایش «تقدیر» که در تماشاخانه گندم روی صحنه است درباره شکل گیری ایده این اثر گفت: ایده نمایش «تقدیر» از اتفاقی واقعی که در روزنامه ها منتشر شده بود، گرفته شده است که براساس آن جوان رزمنده ای که بسیار علاقه مند بوده به شهادت برسد و بعد از شهادت در کربلا به خاک سپرده شود، کارت و پلاکش را با یک جوان اسیر عراقی عوض می کند تا بعد از شهادت در جوار آقاعبدالله الحسین به خاک سپرده شود.
وی ادامه داد: در نمایش «تقدیر» نیز همین اتفاقات رخ داده است. البته داستان در زمان حال و همزمان با حادثه تروریستی در مجلس روایت می شود به این ترتیب که ابوریاض افسر درجهدار عراقی در مرزهای جنوبی ایران به جرم جاسوسی و همکاری با داعش دستگیر می شود اما بعد از بازجویی مشخص می شود که او پدر همان جوان عراقی است که رزمنده بسیجی با اصرار و حتی پرداخت پول، کارت و پلاکش را با او عوض کرده است. بعد از سال ها این افسر عراقی به ایران آمده تا خانواده این جوان را پیدا کند و توضیح دهد که چطور براساس یک اتفاق فرزندشان در کربلا دفن شده است.
وی درباره استقبالی که تا امروز از نمایش شده است، بیان کرد: نمایش «تقدیر» از ۲۳ مهرماه اجرای خود را آغاز کرده است و مورد استقبال نیز قرار گرفته است اما متاسفانه هیچ ارگان و نهادی حاضر نشد از ما حمایت کند و تا امروز همه هزینه های اجرا در یک سالن خصوصی را به صورت شخصی پرداخت کرده ام. برای جذب مخاطب بیشتر نیز مجبور شدیم کمی فضای طنز وارد قصه کنیم تا مخاطبان از دیدن نمایش لذت بیشتری ببرند.
عسگری که از فعالان تئاتر در شهر سنندج و حوزه تئاتر دفاع مقدس است در پایان درباره شیوه اجرایی نمایش توضیح داد: نمایش به شیوه رئالیستی اجرا می شود و دکور نیز فضای یک بازداشتگاه را تداعی می کند. با استفاده از ویدئوپروجکشن نیز تصاویری از حرم امام حسین (ع)، حمله تروریستی به مجلس و گروهک تروریستی داعش به نمایش در می آید.
نمایش «تقدیر» به نویسندگی و کارگردانی مهتاب عسگری از ۲۳ مهر تا ٩ آبان ساعت ١٨ در تماشاخانه گندم سالن پرویز پرستویی روی صحنه میرود.
مهتاب عسگری، مهدی برنس و امیر عبادی در نمایش «تقدیر» نقش آفرینی می کنند.
این اثر نمایشی ضمن پرداخت به شخصیت والای یک شهید مفقودالاثر گریزی هم به گروه های تروریستی و تکفیری داعش و تلاش آنان برای نفوذ در خاک ایران میزند. قسمتهایی از این متن براساس یک اتفاق واقعی نوشته شده است.
در خلاصه داستان نمایش آمده است: ابوریاض افسر درجهدار عراقی در مرزهای جنوبی توسط مأموران ایران دستگیر میشود. او به اتهام جاسوسی بازداشت و مورد بازجویی قرار میگیرد؛ اما در انتها معلوم میشود او به دنبال پیدا کردن خانواده یک جوان بسیجی به ایران امده استکه به جای پسرش به او تحویل دادهاند و براساس یک اتفاق او را در کربلا دفن کردهاند.