به گزارش حلقه وصل، انقلاب اسلامی محملی برای عرضه هنر در قالبهای جدید شد. در این میان، سهم ادبیات در تأثیرپذیری از انقلاب اسلامی و بالندهتر شدن در این دوره پیش و بیش از دیگر رشتههای هنری محسوب میشود. از جمله حوزههای درخشان و پرثمر ادبی در دهههای اخیر، حوزه شعر آئینی است که امروزه مخاطبان بسیاری دارد.
شعر آئینی امروزه در قالب شعر هیئت تریبونی برای بیان ارزشهای دینی و انقلابی است. حرکت گام به گام شعر آئینی در گذر زمان طی سالهای گذشته و گاه همراه شدن با ذائقه مردم و پسند اجتماع، شعر آئینی و هیئت را به یکی از پرمخاطبترین حوزههای ادبی کشور تبدیل کرده است؛ به طوری که شاید نتوان حوزه ادبی دیگری را با این حجم مخاطب در نظر گرفت. تنها در دهه محرم، میلیونها نفر مخاطب اشعاری میشوند که از وجه و بعدی به یکی از آئینهای مذهبی نگریسته است؛ از این رو برخی از کارشناسان ادبی بر این باورند که ادبیات آئینی در آینده میتواند به عنوان یکی از قلههای ادبیات به ویژه در دوره انقلاب اسلامی معرفی شود.
محمدرضا سنگری، پژوهشگر، در جلد نخست مجموعه «از نتایج سحر» در اینباره مینویسد: «یکی از چالشها و دغدغههای پیش روی شعر آیینی محفلی، تکیه کردن بر «پسند و سطح فهم و ذوق مخاطب» است. مخاطبهای عام و متوسط، که بخش عمده شرکتکنندگان در محافل و مجالس را تشکیل میدهند، گاه شاعر یا خواننده شعر را وامیدارند که به سرودههایی متوسط روی آورند. خواندن شعرهای متوسط و ضعیف در اینگونه محافل باعث شده است که برخی شعر آیینی را شعر درجه دوم تلقی کنند یا در ارزش شعر آیینی و حتی شعر بودن آن تردید کنند. نیز این اتهام سبب میشود که «معیار» ارزشیابی شعر آیینی را سرودههای متوسط و ضعیف قرار دهند.
حضور شاعران شاخص و وفور نمونههای طراز بالای شعر آیینی و سرودههای درخشان سوگ و سور در سالهای اخیر و نیز استفاده ذاکران و مداحان از سرودههای شاخص و فاخر در روزگار ما بهتدریج این انگاره و ذهنیت را متزلزل ساخته است و دفترهای شعر آیینی، که شاعران موفق و توانا در دهه هفتاد و هشتاد خلق کردهاند، تصویر و تصوری نو از شعر آیینی به ذهنها بخشیده است».
سنگری در ادامه به رویشهای شعر آئینی در دوره انقلاب اسلامی اشاره میکند و معتقد است که برخی از ظرفیتهای ادبی در این دوره در شعر آئینی احیا شده است: «در چند دهه اخیر، گاه مجموعه شعرهای آیینی مستقل ـ در سوگ و سور ـ عرضه شده است که نهتنها اقبال شاعران آیینی به قالبهای نو را نشان میدهد، که گواه امکان استخدام همه ظرفیتها برای سرودههای آیینی است. از آن جمله است خط خون و در سایهسار نخل ولایت از سید علی موسوی گرمارودی، و گنجشک و جبرئیل از سیدحسن حسینی.
برخی ظرفیتها، که در گذشته شعری کمتر در شعر آیینی مورد استفاده بودهاند، در عصر انقلاب احیا و با نگاه و گاه پرداختی نو عرضهگاه سرودههایی زیبا و مانا در قلمرو شعر آیینی شدند که قالبهای خوشآهنگ رباعی و دوبیتی از آن جملهاند. مجموعههای رباعی و دوبیتی، که یکسره به موضوعات آیینی اختصاص دارند، در این دوره، بهویژه در دهة هشتاد، فراوان است. نوآوری در فرم شعر از دیگر خلاقیتهای شعری در حوزة شعر آیینی است که پیش از این، در مبحث نوآوری شعر انقلاب بدان پرداخته شد».
اگرچه شعر آئینی امروزه بیش از گذشته مجال ظهور و بروز یافته و اقبال اجتماعی سبب شده تا بالندهتر از پیش حرکت کند، اما هنوز با کاستیهایی مواجه است. از جمله ضعفهایی که در این حوزه میتوان به آن اشاره داشت، بحث نقد و بررسی کارهای منتشر شده در سالهای گذشته است. اگرچه هرساله پایاننامههای مختلفی با این موضوع در دانشگاهها نوشته میشود، اما منابع و کتب پژوهشی در این رابطه کمتر منتشر شده است. شاید یکی از دلایل این امر، نبود فضای انتقادپذیری از سوی برخی از شاعران و فعالان این حوزه باشد. از سوی از این رو، پرسشهای اساسی در این رابطه همچنان باقی است.
احمد بابایی، از شاعران نامآشنای این حوزه، بر بررسی و نقد اشعار آئینی تأکید میکند و میگوید: مملکت ما مملکت شعر است و شعر حرمت دارد، اما شعر در مملکت ما آنقدر که اندازه شعر است، ارج ندارد. امروز پرمخاطبترین گونه شعر در کشور شعر آئینی است و این موضوع باعث حسادت عدهای شده است. بعضی از افراد نیز از روی جهل با آن مخالفت میکنند: النّاس أعداء ما جهلوا. ما داریم از افقی صحبت میکنیم که در آن، شعر آئینی قله ادبیات فارسی خواهد شد؛ اگرچه در این رابطه کمتر در حوزه نقد کار شده است.