نهمین روز از ماه محرم مصادف با روز تاسوعای حسینی است. در چنین روزی شمر با نامهای از طرف عبیدالله بن زیاد، وارد کربلا شد که در آن از عمر بن سعد خواسته شده بود یا در برخورد با امام حسین(ع) جدیت به خرج دهد یا فرماندهی لشکر را به شمر واگذار کند. عمر سعد نیز از واگذاری فرماندهی به شمر خودداری کرد و آماده جنگ با امام حسین(ع) شد.
با هجوم لشکریان در عصر این روز به خیمهگاه حضرت، امام(ع) با فرستادن برادرش عباس بن علی، از آنها خواست که شب را به آنها مهلت دهند. همچنین، در این روز شمر اماننامهای برای حضرت عباس و دیگر فرزندان امالبنین آورد؛ اما حضرت عباس نپذیرفت. شیعیان تاسوعا را روز عباس(ع) به شمار میآورند و آن را مانند روز عاشورا گرامی داشته، به ذکر فضائل آن حضرت و سوگواری میپردازند.
حال به همین مناسبت، «سید علیرضا شفیعی» از شاعران جوان و آئینی کشورمان قطعه شعری را سروده که در ادامه منتشر میشود:
آشفته میبینی همه جان و جهانت را
دیگر به جوش آوردهاند آتشفشانت را
شد کاسه صبر تو لبریز از دوروییها
برده نفاق کوفیان تاب و توانت را
پیشانیات پاک است از ننگ اماننامه
حتی خیالش نیز میبرد امانات را
گفتی که پاسخ میدهی این خیره سرها را
وقتش شده چون تیغ بگشایی زبانت را
عباس! بنشین روی اسب و چهره درهم کن
بگذار روی شانهات تیر و کمانت را
جانت امانت بود در دستت به خود گفتی
باید که برگردانم آخر این امانت را
حالا گذشته سالهای سال و میبینیم
بین شهیدان حرم نام و نشانت را