به گزارش حلقه وصل، انسان در زندگی فردی و اجتماعی خود، همواره نیازمند آموزه ها و راهکارهای اخلاقی و تربیتی است تا با تخلق به آداب و اخلاق الهی و عملی کردن آن در زندگی، زمینه نیل به کمالات انسانی و سعادت دنیوی و اخروی را فراهم آورد.
براین اساس ترویج توصیهها و رهنمودهای تربیتی بزرگان و اساتید اخلاقی،یکی از بهترین راههای تربیت نفوس مستعده و تعالی اخلاقی فردی و اجتماعی تمام اقشار جامعه به ویژه جوانان خواهد بود. با جستاری در کتاب مکارم ولایت ( رهنمودهای تربیتی رهبر معظم انقلاب اسلامی) بخشی از توصیهها و رهنمودهای اخلاقی امام خامنهای از لحاظ میگذرد:
*اهمیت و آداب تلاوت قرآن
و کان فی وصیته(صلیالله علیه و آله و سلم) لعلی(علیهالسلام) «وعلیک بِتَلاوَة القُرآن عَلی کُلِّ حال»(1)
توصیه میفرمایند به تلاوت قرآن باید با قرآن مأنوس شد! اگر در جامعهی اسلامی یا در کشور ما جمع قابل توجهی از مردم با قرآن انس یابند، به طوری که مفاهیم قرآنی در ذهنشان وجود داشته و زنده باشد، به نظر بنده حرکت اسلامی جامعه تضمین شده است.
حالا نمیگوییم همه مردم – اگرچه این مطلوبتر است – اما برای اینکه انسان واقعبینانه حرف بزند، جمع قابل توجهی (چند میلیون از جمعیت کشور) باید جوری باشند که با قرآن مأنوس باشند. این هم نمیشود، مگر با تلاوت دائمی قرآن.
قرآن را نباید فقط برای ایام رمضان گذاشت. انسان باید به طور دائم با قرآن مأنوس باشد. «وعلیک بِتَلاوَة القُرآن عَلی کُلِّ حال.» تعبیر این است!
در همه حال، قرآن را تلاوت کن؛ یعنی در سفری، در حضری،(2) در خانهای، در بیرونی، هرگاه به صرافت افتادی،(3) قرآن را تلاوت کن! البته اگر کسی حافظ قرآن است، برایش آسانتر است! اما برای امثال ما که حافظ قرآن نیستیم، راهش این است که برای خود فرض کنیم، وظیفه قرار دهیم که هر روز مقداری از قرآن را بخوانیم.
به گمان من، اینگونه خوب است که انسان قرآن را به طور دائم از ابتدا شروع کند، همان طور بخواند تا آخر؛ همان طور که معمول است میان مردم که قرآن را ختم میکنند.
علاوه بر این بخشی از آیات قرآن یا سور(4) قرآنی را به طور مرتب تکرار کند. این موجب میشود انسان با بخشهایی از قرآن انس یابد. مثلا فرض کنید آیاتی از سورهی یونس را خوشش میآید. خب! سورهی یونس را مرتب بخواند تا حفظ شود. یکی سورهی احزاب را خوشش میآید و یکی سوره بقره را.
آیات قرآن اینگونه است! یکی به تلاوت سور مسبحات(5) – که خیلی مضامین عالی و مهمی دارد و اهل معنا و سلوک هم توصیه میکنند – میپردازد، یا سورهی حوامیم(6) – که اینها هم مطالب بسیار مهمی دارند.
هیچ نقطهیی از قرآن نیست که حامل مطالب اساسی و معارف مهم نباشد، اما بعضی جاها افراد مختلف است. طبایع افراد یک چیزهایی را دوست میدارند؛ همان چیزی را که بیشتر خوشتان میآید.
این را هر روز بخوانید! تکرار کنید! قرآن را تکرار کنید! قران را باید با خشوع خواند! چنانچه انسان بدون خشوع و با غفلت بخواند، خیلی چیزی گیرش نمیاید و گاهی – خدای نکرده – اثرات عکس میبخشد.
قرآن را باید باتوجه، با خشوع و با اعتماد به بیان الهی – که دارد خدای متعال با شما حرف میزند – تلاوت نمود. در این صورت، لذت قرآن برجان انسان مینشیند. اگر لذت تلاوت قرآن را کشف کنیم، واقعا از آن دست برنمیداریم.
مهم این است که، تلاوت قرآن خود را به ما نشان دهد و انسان آن لذاتی که در خواندن آیات، در تدبر آیات الهی و در کلمات قرآن وجود دارد، در جان خود احساس کند. اگر میخواهیم این حاصل شود، باید قرآن را با خشوع خواند.(7)
*حفظ و تدبر در قرآن، عامل دستیابی به معارف عالی
این مسئلهی حفظ قرآن – که قبلا سفارش کردیم – بحمدلله دارد میان جوانان ما انتشار پیدا میکند. باید هم انتشار یابد! باید هم با قرآن آشنا شویم و مأنوس گردیم! وقتی قرآن را حفظ کردید، میتوانید معانی قرآن را درست بفهمید. وقتی انسان معنای قرآن را فهمید، میتواند در آن تدبر کند و وقتی تدبر کرد، میتواند به معارف عالی دست یابد و رشد پیدا کند. انسان با انس با قرآن در درون رشد مییابد.(8)
*آثار دوری از معارف قرآن
انس با قرآن، معرفت اسلامی را در ذهن ما قویتر و عمیقتر میکند. بدبختی جوامع اسلامی، به خاطر دوری از قرآن، حقایق و معارف آن است.
آن دسته از مسلمانان که معانی قرآن را نمیفهمند و با آن انس ندارند، وضعشان معلوم است، حتی کسانی هم که زبان قرآن، زبان آنهاست و آن را میفهمند، به خاطر عدم تدبر در آیات قرآن، با حقایق قرآنی آشنا نمیشوند و انس نمیگیرند.
میبینید آیهای:«وَلَن یَجْعَلَ اللّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً»(9)
یعنی خداوند مومنین را زیر دست و زبون کفار قرار نداده است. در کشورهای عربی و به وسیلهی مردم عرب زبان در دنیا خوانده میشود، اما به آن عمل نمیگردد. در آیات قرآن، توجه، تنبیه و تدبر نیست! لذا کشورهای اسلامی عقب ماندهاند.(10)
*طریقه انس با قرآن
باید با قرآن انس پیدا کنید! زبان ما، زبان قرآن نیست؛ میتوانیم به ترجمهی قرآن مراجعه کنیم، اما عمقیابی مضامین قرآنی، فقط با مراجعه به ترجمه ممکن نیست؛ کما اینکه با خواندن متن قرآن نیز برای کسانی که میفهمند، همیشه به دست نمیآید.
این مفاهیم با تدبیر به دست میآید؛ با عمقیابی به دست میآید. با قرآن باید مثل آینه مواجه شد؛پاکیزه، براق و بیزنگار. در این صورت، قرآن در دل ما منعکس میشود.
قرآن باید در جان ما انعکاس یابد. این همیشه و برای همه نیست! برای کسانیست که دلشان را با صفای باطن و نفس پاکیزه کنند و با ایمان، باور و قبول با قرآن مواجه شوند؛ والا کسانی که دل معاند(11) دارند، بنابر نشنیدن و نفهمیدن دارند، نوای قرآن، کلام قرآن و پیام قرآن در دلشان اثر نمیکند.