سرویس پرونده: هنگامه انتخابات که برپا میشود همه ناگهان احساس تکلیف میکنند. قصه بامزه احساس تکلیف، تنها مربوط به کاندیداها و ثبت نام آنها نیست، بلکه حمایتها و همراهیها و تشکیل ستاد و فعالیتهای انتخاباتی هم جزئی از همین احساسات است. همزمان با روزهای انتخابات، بسیاری از مجموعهها و گروههای فرهنگی برای انجام تبلیغات به نفع نامزدی خاص، فعال میشوند و تمام تلاششان را برای پیروزی در این عرصه انجام میدهند.
همیشه حرکت فعالان فرهنگی نیاز به یک خطکش و مبنا دارد. بالاخره این کارها خوب است یا بد؟ باید مبنایی برای حرکت داشته باشیم. سخنان آقا در هر عرصهای همان مبنایی است که به دنبالش میگردیم. باید در این مسیر به راهنما اعتماد کرد. امام خامنهای درباره فعالیتهای سیاسی مجموعههای فرهنگی و به ویژه دانشجویی به سوالات آنان پاسخ داهاند. که برخی از این سخنان را در ادامه خواهید خواند.
سیاست را بخوانند و بنویسند
من سه، چهار سال قبل از اين گفتم كه دانشجويان بايستى سياسى شوند و بعد هم عليه كسانى كه دانشگاه را از سياست دور كردند، تعبير تندى كردم. يك سال بعد از آن، يا همان وقتها، در يك اجتماع دانشجويى گفتم كه اشتباه نكنيد؛ من كه مىگويم فعّاليت سياسى، معنايش اين نيست كه فعاليت سياسى حتماً بايد عليه دولت، عليه مسؤولان و عليه نظام باشد. بعضى از بدخواهان، فعاليت سياسى را اينگونه تعبير مىكنند. فكر مىكنند فعّاليت سياسى، يعنى سياسيكارى! اين، يك نوع سياسيكارى و يك نوع تقلّب است كه آدم تصوّر كند فعّاليت سياسى در دانشگاه، فقط با بدگفتن و با فحّاشى كردن و با اهانت كردن به اين و آن حاصل مىشود؛ نه. فعّاليت سياسى، براى پيدا شدن قدرت تحليل در دانشجوست. اين دانشجو اگر قدرت تحليل سياسى نداشته باشد، فريب مىخورد و فريب خوردن دانشجو، درد بزرگى است كه تحمّلش خيلى سخت است. بالاخره اگر دانشجويان بخواهند قدرت تحليل پيدا كنند، بايد فعّاليت سياسى بكنند؛ بايد سياست را بخوانند، بنويسند، بگويند، مذاكره و مباحثه كنند. تا اين كار نشود، دانشجويان توانايى پيدا نمىكنند. عقيده من، هنوز هم همين است. (1)
قدرت تحلیل را بالا ببرید
به نظر من، اولويّتهاى سياسى امروز، نبايد موضوعات را مشخّص كند؛ روشها را بايد مشخّص كند؛ موضوعات خيلى تفاوتى نمىكند. به نظر من، بحثهاى سياسى دانشجويان خوب است. بحث كنند؛ منتها بحثهاى جستجوگر و كاوشگر، نه بحثهاى فرمايشى. ما مثلاً به بعضى از شخصيتها يا افراد يا مقاماتى كه همه چيز را فرمايشى بيان مىكنند، اعتراض مىكنيم؛ اما بعد ناگهان مىبينم كه فلان دانشجو در يك گردهمايى، اجتماع كوچك يا بزرگ، يك فرمايش صادر مىكند! اگر فرمايش بد است، همه جا بد است. بحث دانشجويى بايد باز، قابل كشش، قابل انعطاف، قابل كم و زياد شدن باشد، تا در نتيجه قدرت تحليل سياسى دانشجو بالا برود. هدف بحثهاى سياسى دانشجويى بايد همين باشد تا دانشجو بتواند قدرت تحليل سياسى پيدا كند. در مورد مسائل فرهنگى هم همينطور است. حالا اگر وارد اين بحث شويم، خيلى طول مىكشد؛ اينها بحثهاى طولانى است. (2)
استعداد سرشار
در مورد جوانان، گرايشهاى افراطى و تفريطى مشاهده مىشود. بعضى كسان عادت كردهاند شخصيت و اراده و فهم و تواناييهاى بيكرانه جوان را نديده بگيرند و او را به ندانستن يا به هرگونه چيزى كه از نظر آنها ناپسند است، متّهم كنند. اين عادتِ غلطى است. جوان، مظهر تحرّك و سرشار از استعداد و داراى ذخيره ارزشمندى است - يعنى نشاط جوانى، قدرت جوانى، استعداد جوانى و حوصله جوانى - كه مىتواند معجزهها بيافريند. آن بىاعتنايى، يك رفتار و برداشت غلط و منحرفانه است.
در نقطه مقابل، عدّهاى سعى مىكنند جوان را بازيچه مطامع و اهداف سياسىِ خودشان قرار دهند و او را به عنوان ابزار به كار گيرند؛ آنچه را كه براى جوان لازم است - چون ممكن است خاطر او را آزرده كند - به او نگويند؛ آنچه كه او را به آنها خوشبين و از آنها دلخوش مىكند - اگر خلاف واقع هم هست - به او بگويند؛ براى اينكه در ميدانهاى سياسى و حزبى و براى اهداف گوناگون و بعضاً نامقدّس لشكركشى كنند. اين هم غلط و انحراف و خيانت و تضييع نعمت الهى است.
جوان، يك انسان سرشار از استعداد و داراى حقوق فراوانى بر پدر و مادر، بر مدرسه، بر حكومت و بر مسؤولان بخشهاى گوناگون است. اينها بايد وسايل رشد و كمال او را فراهم آورند و به او كمك كنند تا بتواند راه درست را انتخاب كند. اين كمك كردن هم به ميزان زيادى با رفتار و عمل ممكن مىشود. گفتار و حرف، هميشه اثرى ندارد؛ گاهى ممكن است مؤثّر واقع شود؛ اما گاهى عمل، حرف را تخطئه مىكند. همه كسانى كه با جوانان مواجهند، سعى كنند رفتار خودشان را عاقلانه، حكيمانه، خيرخواهانه، صلاحجويانه، صميمانه و سرشار از محبت و صفا قرار دهند. اين مىتواند دلهاى جوانان را - هرجا و هر طور كه باشند؛ ولو فرض كنيم بر روى احساسات پاك آنها خاكسترى از خطا هم نشسته باشد - از آنچه كه در معرض آن است، نجات دهد. (3)
نخبه علمی- سیاسی
البته بايد سعى شود كه اين مركز(مرکز ملی نخبگان) در دستگاههاى ادارى حل نشود و دستگاهى در كنار دستگاههاى ديگر و با مشكلات برخى از آنها بهوجود نيايد؛ بخصوص رگههاى سياسى و سياسىكارى و سياستبازى اصلاً نبايد در اين مجموعهكارها بيايد و من به شما تأكيد مىكنم مراقب باشيد كه در آن منطقهاى كه كار علمى هست، اصلاً رگه مسائل سياسى وارد نشود. معناى اين حرف اين نيست كه يك نخبه علمى نبايد سياسى باشد؛ چرا، ما معتقديم كه مردان خدا و مردان معنوى هم بايد سياسى باشند و در ميدان سياست فعاليت كنند؛ اما اين بدان معنا نيست كه انسان در آن جمع علمى، پژوهشى، صنعتى و كارى - هر نوع كارى – گرايشها و رغبتها و تمايلات سياسى را تأثيرگذار و تعيين كننده قرار دهد؛ اين قطعاً كار را خراب مىكند. به نظر من يك علّت اينكه بعضى از دستگاههاى مسؤول ما به همين مطالبى كه شما مىگوييد، نرسيدهاند - در حالىكه وظيفهشان بوده و بارها هم به آنها تأكيد شده - همين است كه در آن مجموعهها كسانى به سمت كارهاى سياسى كشيده مىشدند و انگيزههاى سياسى را در كارها دخيل مىكردند؛ لذا كارها لنگ مىماند. اگر مىبينيم نشده، اشكال و عيبى در اينجاست كه من آن را در بعضى از دستگاههاى مسؤول و مرتبط با اين مسائل ديدهام و آن همان وجود بعضى از گرايشهاى سياسى است كه مانع كار شده است. (4)
سیاستزدگی یا سیاستگری
حالا اينجا يك نكته اساسى مطرح ميشود كه من هميشه در مواجهه با دانشجويان، روى آن تكيه ميكنم و آن، «پيدا كردن قدرت تحليل مسائل و جريانهاى مهم كشور» است. سياست در دانشگاهها - كه بنده هميشه روى آن تأكيد كردهام - به اين معناست. ما دو كار سياسى داريم: سياستزدگى و سياستبازى؛ اين يكجور كار است. اين را من به هيچوجه تأييد نميكنم؛ نه در دانشگاه و نه در بيرون دانشگاه؛ بخصوص در دانشگاه. يكى هم سياستگرى است؛ يعنى حقيقتاً فهم و قدرت تحليل سياسى پيدا كردن؛ كه يكى از وظايف تشكلهاى دانشجويى اين است. من تأكيد ميكنم، تشكلهاى دانشجويى - كه عمده نمايندگان آنها، در اينجا تشريف داريد - نوع برنامهريزى و كار را به كيفيتى قرار دهيد كه دانشجو قدرت تحليل سياسى پيدا كند؛ هر حرفى را به آسانى نپذيرد و هر احتمالى را به آسانى در ذهن خودش راه ندهد يا رد نكند؛ اين قدرتِ تحليل سياسى، خيلى مهم است. ما غالباً چوب اين را خوردهايم؛ نه ما، بلكه ملتهاى ديگر هم بر اثر خطاها و خبطهايى در فهم سياسىشان، گاهى مشكلات بزرگى را از سر گذراندهاند. اين، يك مسئله مهم است. (5)
همه کمکش کنید
دلسوزان اين كشور، دلسوزان اين ملت، علاقهمندان به آرمانهاى اسلامى و انقلابى و مكتب اهلبيت(ع) وظيفهشان چيست؟ همه وظيفه دارند اين راه را براى روندگان، يعنى براى ملت ايران تسهيل كنند. سياستمدارها يك جور، دولتمردان يك جور، علماى دين يك جور، دانشمندانِ دانشگاهها يك جور، روشنفكران يك جور، قشرهاى مختلف يك جور. يكى از اثرگذارترينها هم اين جامعه گويندگان مذهبى، سرايندگان مذهبى، پرچمداران عشقِ به اهلبيت(ع) كه در شادى و عزاى اهلبيت دلها را به آنها نزديك ميكنند، هستند.
آنچه كه امروز لازم است، اين است كه همه اين وظيفه را بشناسند، بدانند كه ما كجا هستيم. يك عدهاى غفلت ميكنند، نميفهمند كه ما اين همه حركت كردهايم، پيش آمدهايم؛ نميفهمند كه ما هنوز راه طولانىاى در پيش داريم؛ نميفهمند كه ما دشمن داريم، دشمن از تنبلى ما، از غفلت ما، از اختلاف ما، سوء استفاده ميكند. مخاطب بيشتر اين حرف، شخصيتهاى مطرح جامعه - سياسى و فرهنگى و غيره - هستند كه بايد مراقب حرفزدنهاى خودشان، مراقب نوشتنهاى خودشان، مراقب موضعگيريهاى خودشان باشند. اتحاد و اتفاقى كه رمزِ همه پيشرفتها و پيروزيهاست، امروز بيشتر از همه براى اين كشور لازم است. مسئولين كشور هم واقعاً دارند زحمت ميكشند، حقيقتاً دارند زحمت ميكشند.
دولت، مسئولين، مديران بخشهاى مختلف، تلاش ميكنند. اگر كسى ايراد و انتقادى هم دارد، نبايد آن را جورى مطرح كند كه اين مديرى كه در تلاش هست براى اينكه كار را بهتر انجام دهد، او را تضعيف كند. اختلافات غالباً از هوسهاى نفسانى برميخيزد. اگر كسى بگويد اين عمل من كه اختلافانگيز بود، تفرقهانگيز بود، براى خداست، اين را باور نكنيد. تفرقه بين مؤمنين كارِ خدائى نيست، براى هدفِ خدائى انجام نميگيرد؛ كار شيطانى است. ايجاد بغض و كينه بين مؤمنين، فضاى اختلاف را به وجود آوردن، اين كار شيطان است، كار خدائى نيست. كار خدائى همدلى است. يك نفر يك كارى دارد، مسئوليتى را بر عهده گرفته، ديگران بايد كمك كنند تا كار را خوب انجام دهد. اگر ضعفى داشت، به او تذكر دهند؛ اما نگذارند او تضعيف شود. اين كسى كه اين عَلم را بر دوش كشيده، بلند كرده، همه بايد كمكش كنند؛ يكى عرقش را پاك ميكند، يكى بادش ميزند. اگر ديدند كه در نگه داشتن عَلم دارد اشتباه ميكند، راهش اين نيست كه يك مشتى هم به پشتش بزنند، خودِ او و عَلم را سرنگون كنند. راهش اين است كه كمكش كنند اين اشكال برطرف شود؛ اين نكته را بايد همه توجه كنند، بخصوص كسانى كه در عرصه سياست و در عرصه فرهنگ و در عرصه رسانه و در عرصههاى گوناگون نقش و حضورى دارند. (6)
اسمش را هر چه میخواهند، بگذارند
امروز چقدر مسئله ما داريم؛ نه فقط مسئله امريكا و انرژى هستهاى، كه اينها مسائل بسيار مهمى است؛ بلكه امروز تمام مراكز و قطبهاى قدرت فكرى و تبليغات دنيا دارند طراحى ميكنند كه چطور بتوانند اين ريشه ماندگار و محكمى را كه در اين سرزمين جا گرفته و اين ايمان اسلامى، اين پايبندى به تعهد اسلامى و قرآنى و اين دلهاى مؤمن را از هم بپاشند.
شما اينجا نشستهايد خيال ميكنيد كه همينطور زندگى دارد ميچرخد. نه آقا! يك جنگ است؛ يك جنگ حقيقى است الان بين اين جامعه، اين نظام، متفكران اين نظام، فعالان اين نظام در ردههاى مختلف، از جمله خود شما كه مداح مجموعه كشور هستيد از يك طرف، با يك طرف ديگر؛ كسانى كه ميخواهند ريشه اين ايمان را از اين خاك مقدس و از اين دلهاى پاك دربياورند؛ چون فهميدهاند آن نظامى، آن بنائى كه بر اين اساس شكل گرفته، با منافع سودجويانه و زورگويانه و زيادهخواهانه اينها سازگار نيست؛ با دستاندازى و سيطرهطلبى دنياى استكبار بالاخره كنار نخواهد آمد؛ اين را فهميدهاند. دنبال اينند كه فكر توحيدى را، فكر ولايت را، محبت اهل بيت را، محبت به قرآن را، تعصب و غيرت نسبت به مبانى دينى و اعتقاد به مبارزه با ظالم را، اعتقاد به قبح و زشتى ظلمپذيرى را از دل اين مردم با انواع حيلهها بيرون بكشند. انواع و اقسامش را دارند انجام ميدهند و آن را بيان هم ميكنند.
كنگره امريكا گفته فلان قدر ميليون مثلاً براى اشاعه دمكراسى در ايران خرج ميكنيم! البته اسمش را هم دمكراسى ميگذارند! خوب، آزادند هر اسمى كه ميخواهند بگذارند، بگذارند؛ حقيقت معلوم است چيست. آن چيزى كه آنها ميخواهند، بر هم زدن پايه مستحكم فكرى است كه بر اين مردم، بر اين دلها، بر اين روحها كاملاً تسلط دارد و اين جهت صراط مستقيم، آن را هدايت ميكند. هدفشان اين است، غرضشان اين است.
اين پولهائى كه ميگويند، ميخواهند صرف اين كار بشود. اين پولها، صرف بمب و گلوله و اينها خيلى نميشود؛ عمده صرف همين كارهاى تبليغاتى، همين كارهاى فرهنگى با شكلهاى مختلف ميشود. البته از اين طرف هم مقاومت و بلكه هجوم ميشود. بنابراين يك جنگ است. در اين جنگ طبقهاى كه با ايمان مردم، با دل مردم، با معارف مردم، با نام مبارك ائمه(ع) و اهل بيت سر و كار دارد، وظيفه سنگينى دارد. برادران عزيز! اين وظيفه را درست بشناسند؛ درست از آن استفاده كنند. (7)
***
1- بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در جلسه پرسش و پاسخ دانشگاه تهران 22/2/1377
2- همان
3- بيانات در ديدار اعضاى اتحاديههاى انجمنهاى اسلامى دانش آموزان و مسؤولان امور تربيتى سراسر كشور – 8/12/1379
4- بيانات در ديدار جمعی از نخبگان علمی 21/11/1382
5- بيانات در ديدار دانشجويان نمونه و نمايندگان تشكلهاى مختلف دانشجويى - 25/7/1385
6- بیانات در ديدار مداحان اهلبيت (عليهمالسّلام) 4/4/1387
7- بيانات در ديدار مداحان اهل بيت(ع) به مناسبت ميلاد حضرت فاطمه زهرا(س) 14/4/1386