به گزارش حلقه وصل، سعید فلاحپور از بچه های محله جی و مسجد جواد الائمه(ع) و از فعالان حوزه هنری و سازمان تبلیغات اسلامی و مشاوران این سازمان است که خاطرات و گفتنی هایی از گلعلی بابایی دارد.
با وی در مورد کار فرهنگی در مسجد جوادالائمه(ع) و شرایط دوران پس از انقلاب برای مسجد و بچه های پرسیده ایم.
به بهانه مراسم پاسداشت گلعلی بابایی که در روزهای آتی در اوج برگزار خواهد شد، متن این گفت و گو را می خوانید:
آشنایی شما با گلعلی بابایی به چه دورانی برمیگردد؟
اشنایی ما با هم به سالهای قبل از پیروزی انقلاب باز میگردد. اگر اشتباه نکنم در دهه 50 دوستی مان بیشتر بود. چون خانواده گلعلی اصالتا مازندرانی بودند و تازه در محله ما سکونت کرده بودند. گلعلی هم سن و سال من بود. در واقع اشنایی ما با گلعلی از همان سالهای نوجوانی بود. الان هم با وجود اینکه از اینجا رفتهاند اما در محل دائم الحضور هستند.
چه کارهای مشترکی با گلعلی بابایی داشتید؟
برخی مساجد هستند کار فرهنگی قوی دارند برخی هم بسیج قوی. اما مسجد ما در کارهای فرهنگی خیلی قوی بوده و هست. در واقع نویسندگان مطرح کارشان را در این مسجد آغاز کردند. ما قبل از انقلاب گعدهای در مسجد داشتیم که با محوریت کتابخانه نویسندگان را دور هم جمع می کردیم. خدا رحمت کند مرحوم امیر حسین فردی را که منشا این گعده بود. حتی هنرمندانی چون مجید مجیدی و مرحوم فرج الله سلحشور حضور داشتند.
آن گعده اولیه مسجد باعث شد فعالیت کتابخوانی که به طور دائم برگزار می شد، یکی از کارهای بسیار جدی تلقی شود که از آن سال شکل گرفت. بعد هم گلعلی به سپاه رفت و جنگ شد. کارها رفت به سمت بزرگداشت شهدا خصوصا اینکه جوان های مسجد نیز شهید شده بودند. روابط کاری ما بیشتر در حوزه کتابخانه مسجد شکل گرفت. در این بین هم گلعلی در تیم بهزاد بهزاد پور برای بزرگداشت شهدا خیلی فعالیت می کرد.
نظرتان در مورد کتاب هایی که گلعلی بابایی نوشته، چیست؟
من قبلا در مورد سبک نوشتاری گلعلی بابایی عبارتی به کار برده بودم و آن این بود که یکی از معجزات انقلاب اسلامی رشد چنین بچه هایی بود. گلعلی بابایی کسی نبود که بشود به عنوان نویسنده روی او حساب کرد همیشه گلعلی را نیروی رزمنده دیده بودیم نه نویسنده. در واقع او از معجزات انقلاب اسلامی است. گلعلی بابایی وقتی شروع به نوشتن کرد از آنجایی که در صحنه بود و وقایع را لمس کرده بود، یادداشت هایی خلق کرد که عین واقعیت است و می توانی زندگی اش را لمس کنی. این ویژگی زیبایی است که در نثر او به چشم می خورد.
بعد از خاتمه جنگ ما نشستی با رهبری داشتیم و ایشان تاکید کردند که سینه های بچه های بعد از جنگ پر از خاطره است، نگذارید اینها هدر برود. بعد از آن دفتر ادبیات و هنر مقاومت راه اندازی شد. از آن زمان تا به الان چیزی در حدود 2500 اثر در رابطه با دفاع مقدس انتشار یافته است. این آثار به گونه ای است که کسی نمی تواند ایرادات فاحش از آنها بگیرد.
خاطره ای از گلعلی بابایی دارید؟
یکی از نکاتی که وجهه گلعلی بابایی بین بچه های محل بود وجهه دوست داشتنی او بود اما میان خانواده ها به خصوص خانواده شهدا وجهه دیگری بود. ما یادمان می آید قبل از جنگ سر و ریش سیاهی داشت اما بعد از جنگ سفید شد. یکی از خاطراتی که برای من عجیب بود این بود که گلعلی با فرزندان خانواده ها رفته، فرزند آن ها شهید شده و گلعلی برگشته بود. خاطرم هست که اطلاعات شهدا و مجروحین دست گلعلی بود خانواده آنها هم به دنبال او بودند. یکی از دوستان می گفت چرا خودت به آنها اطلاعات را نمی دهی؟ گلعلی می گفت: رویی ندارم که به سراغ آنها بروم! یکی از دردناک ترین خاطراتی که با گلعلی داشتم روزی بود که میخواست خبر شهادت برادرم حمید را بدهد. آن روز جنازه ای نبود که ثابت شود حمید به شهادت رسیده است. 13 سال بعد پیکر حمید پیدا شد. در واقع برای گلعلی خیلی سخت بود که خبر شهادت شهدا را به خانواده هایشان بدهد. خصوصا بچه هایی که خود عامل اعزام آنها شده بود. همیشه احساس شرمندگی در قبال آنها از سوی گلعلی احساس می شد.
کلام آخر؛
وزیر جنگ رژیم صهیونیستی گفته بود هرگاه سخن از فرهنگ می شود من دستم به سمت تفنگم می رود.
حضور گلعلی ها در امروز و خواست خدا برای اینکه زنده بمانند و به شهادت نرسند برای مقاومت در برابر همین تفکرهاست. مرحوم دکتر شریعتی می گفت عمر طولانی عیبی که دارد این است که باید بمانی و گذر زمان را ببینی. قصه مسجد جواد الائمه(ع) هم همین است. به گذر عمر که می نگری هم شیرینی داشته هم تلخی. گلعلی بابایی از آن موارد شیرین است!
گفتنی است مراسم پاسداشت گل علی بابایی، یکشنبه 19 دی ماه ساعت 18 در نخلستان اوج واقع در خیابان طالقانی، خیابان برادران مظفر شمالی برگزار خواهد شد.
منبع:فارس