حلقه وصل: حسین حسننژاد/
به گزارش حلقه وصل، دادگاههای علنی چند سالی است در رسانهها خبرساز میشود؛ از دیدگاه مسئولان قضایی کشور، این حرکت انقلابی، مردمی کردن حوزه قضایی است و به افزایش اعتماد عمومی کمک میکند اما آنچه در دهانها میچرخد را نمیتوان چندان به نفع نظام تلقی کرد.
شاید بد نباشد به ایرادات این اقدام قانونی بپردازیم و نکاتی برای بهتر شدن آن بگوییم:
1- فرایند قضا، پیچیدگی خود را دارد و بدیهی است حکم کردن براساس قانون، کار قاضی محکمه است نه تماشاگران دادگاه. پخش رسانهای قضاوتها و اظهارات متهمین ضمن تهییج احساس خشم و نفرت مردم، باعث قضاوت زودهنگام و غیرمستدل آنها می شود. در این فضا وقتی قاضی حکمی میبرد مردم را شاکی میکند و به جملاتی از این دست میانجامد: «اینا هم ازخودشونن»، «خوب هوای خودشونو دارن» و نقل ماجرای رضاشاه و محاکمه نانوای متخلف.
حالا راهکار چیست؟ به نظر میرسد لازم است گزارشی ساده، کوتاه و بدون پیچیدگیهای ادبیات حقوقی در اختیار رسانهها قرار گیرد و مردم را خیلی روشن، متوجه جرم و جزای فرد محکوم کند.
2- مسئله دوم ناشی از بیاعتمادی مردم به رسانهها و بدنه حاکمیت است. پوشش ندادن اغتشاشات در روزهای نخست آنها، ماجرای سقوط هواپیمای اوکراینی و کتمان خسارتبار مسئولین و بیجواب ماندن شبهاتی که رسانههای معاند القا میکنند از جمله آتشبیارهای این بیاعتمادی است. حالا با این کارنامه نه چندان روشن، اگر صحنه اعدام هم پخش شود بعضی میگویند: «دیدی بدلش بود!» در واقع در اذهان عمومی، فضای تاریکی وجود دارد که میز تصمیمسازان پشت پرده است! به قول فرنگیها ماجرا باگ دارد؛ دادگاه صوری است و مردم دارند فریب میخورند.
راهکار این مشکل در کسب مجدد اعتماد مردم است، اینکه رسانه اینقدر به جاده خاکی نزند و مصلحت اندیشی خیالی نکند. باور کند که علاوه بر شبکههای ماهوارهای، فضای مجازی هم جولان میدهد و مردم اگر خبری را در تلویزیون جمهوری اسلامی نگاه نکنند در کانال بی بی سی فارسی که میتوانند ببینند.
3- مشکل سوم کشدار شدن این دادگاههاست؛ توقع مردم از دستگاه قضا، سرعت در رسیدگی است. مثل تیزی همان شمشیری که قائم بر ترازوی داوری قوه قضائیه است و زود دست سارق را قطع میکند، تقاضای مردم هم همین است. ممکن است بگویید با عجله که عدالت حاکم نمیشود! بله درست است؛ اما میتوان فینال دادگاه را در رسانه نشان داد و خیلی زود قضیه را فیصله داد.
4- ایراد آخر، قطع زنجیره اتهام است آنگاه که به مسئولان رده بالاتر میرسد؛ راستش صادقانه اعتراف میکنم دلیل این یکی را نمیدانم و راهکارش هم مشخص است اینکه «برسد تا جایی که میرسد»