به گزارش حلقه وصل، حسن میانداری در نشست «بیمها و امیدها» که به همت انجمن فلسفه میانفرهنگی ایران روز گذشته (۱۸ آبان ماه) در پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد، عنوان کرد: تفکیک ویژگیهای طبیعی و اخلاقی یک تفکیک فرااخلاقی است. مباحث فرااخلاقی کمتر در جامعه فلسفی ما مطرح بوده و هست.
عضو مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران با اشاره به اینکه نخستین کسی که نخستین بار این تفکیک را در فرااخلاق مطرح کرد «جورج مور» بوده است، توضیح داد: خود او در اولین روایت خود مسائل طبیعی را میگوید ویژگیهایی که درون علوم طبیعی و انسانی هستند و تلاش دارد متوجه شود آیا ویژگیهای اخلاقی جزو ویژگیهای طبیعی هستند یا خیر.
میانداری در ادامه افزود: وی مطرح کرد که امور طبیعی زمانمند هستند یا از راه تجربه کسب میشوند و پس از او دیگران هم برای این تفکیک ملاکهایی را طرح میکنند.
وی در ادامه افزود: من میتوانم بگویم که نوشیدن آب لذتبخش است اما میتوانم این سوال را هم بپرسم که آیا نوشیدن آب خوب هم هست؟ هر امر طبیعی را میتوانیم در نظر بگیریم که آن خوب هم هست، مور معتقد است که اینجا میتوان چنین سوالی را کرد. مثلاً اینکه بگوییم فلان فعل امر خداست مثلاً خدا امر کرده که دروغ نگوییم، بعد مور مدعی است که ما هنوز هم میتوانیم بپرسیم که آیا اطاعت از امر خدا خوب است؟
میانداری با بیان اینکه براساس نظر مور طبیعیگرایی یک مغالطه در اخلاق است، توضیح داد: این نظر مور تا به امروز هم باقی مانده اما اکثریت فلاسفه این دیدگاه را کاملا رد کردهاند و گفتهاند که این نظر غلط است.
وی در ادامه یادآور شد: براساس صورت بندیهای جدید نتیجه مبحث مور نفی طبیعی گرایی در اخلاق بود اکثر فلاسفه میپذیرند که امور اخلاقی و امور طبیعی به آن معانی که گفتیم نیستند، اما نتیجه ایجابی نظر مور را خیلیها رد کردهاند.
مثلا اینکه میگوییم خوبی یا بدی ، پسند یا ناپسند ما را بیان میکند وقتی من میگویم امید خوب است یعنی نه اینکه امید فی الواقع در عالم خارج چنین ویژگی دارد ، این ما هستیم که امید را میپسندیم و این پسند ما در قالب مفهوم خوبی ابراز میشود.
میانداری با بیان اینکه امروز نظریات ناطبیعی گرایی هم مطرح میشود که از شکل نظر مور خارج است، توضیح داد: بنابراین این بیم و امید هم میتواند طبیعی باشد به طور مثال در علوم طبیعی مطرح شود و میتواند اخلاقی باشد.
وی اظهار داشت: یک نکته که اینجا مهم است اینکه در فرهنگ ما همیشه یک طور طبیعی گرایی در اخلاق مطرح بوده است. بزرگان ما از دیدگاه طبیعی میدیدند که انسان چه تفاوتی از غیر انسان دارد مثلا عقل، ناطق بودن و ... اینها اموری طبیعی هستند که نیاز به اخلاق برای اینها نداریم اما ما میآییم اخلاق را وابسته به این میکنیم و مطرح میکنیم که اخلاق یعنی کمال این قسمت انسان و اگر انسان عقلش کامل شود از نظر اخلاقی هم کامل میشود.این به نظر من یک نوع طبیعی گرایی است.
وی با بیان اینکه از جمله کمال عقلانی این است که امور حیوانی انسان مثل شهوت و غضب محکوم عقل واقع شود، یادآور شد: بیمها و امیدها و خطرها میتوانند طبیعی باشند یعنی چیزهایی که در علوم، روانشناسی، اقتصاد و علوم سیاسی و ... جایگاه خود را دارند و معنای اخلاقی ندارند، میتوانند اخلاقا خوب باشند مثلا یک امید طبیعی در نظر بگیرید که میتواند خوب باشد ولی براساس این استدلالی که اجمالش را از نظریه مور مطرح کردم امید طبیعی هم میتواند به لحاظ اخلاقی بد باشد.
عضو مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران در ادامه گفت: بیم طبیعی هم میتواند اخلاقا بد باشد اما میتواند اخلاقاً هم خوب باشد پس این بیمها و امیدهای طبیعی را باید از بیمها و امیدهای اخلاقی جدا کنیم چراکه این دو با هم نتیجه نمیدهند.
وی با تأکید بر اینکه انتخاب طبیعی، ممکن است اخلاقی نباشد، توضیح داد: اینکه ما انسانهارا تقسیم بکنیم به اینکه به لحاظ اخلاقی بد و یا خوب هستند و ما به آنها که به لحاظ اخلاقی خوب هستند بیشتر توجه کنیم، این باعث رشد اخلاق میشود. دین در این میان در جایی که پای فرهنگ هم به میان میآید نقش خیلی مؤثری ایفا می کند