به گزارش حلقه وصل، محمدرضا داورزنی، رئیس فدراسیون والیبال و معاون پیشین وزیر ورزش، بیش از هر کسی، اهمیت و لزوم حضور یک رشته تیمی از ایران در المپیک را میدانست. قرار گرفتن بین 12 تیم برتر جهان در دومین المپیک متوالی، رؤیای هر تیمی حتی غولهای پرافتخار دنیای والیبال است. داورزنی، لیگ برتر را 50 روز تعطیل کرد و تمام برنامهریزی سازمان لیگ را بر هم زد تا به این هدف برسد و رسید.
اگر ویروس کرونا، کره زمین را به هم نمیریخت، تیم ملی ایران حدود 4 ماه دیگر با هدایت ایگور کولاکوویچ به المپیک توکیو میرفت و با توجه به گروهبندی خوبی که نصیبش شده بود، حداقل میتوانست به دور دوم صعود و عنوان پنجمی مشترک سال 2016 را تکرار کند.
ویروس چینی اما تمام پیشبینیها و تدارکات را به هم زد و جز ضررهای هنگفت مالی برای شرکتها، اسپانسرها و تیمها، چیزی باقی نگذاشت. کشورهای مختلف، لیگهای خود را تعطیل کردند و ایتالیاییها نیز که با وجود درگیری شدید با کرونا، سنگر را حفظ کرده بودند در نهایت تسلیم شدند. برای تیمها و اسپانسرها هم چارهای نماند جز کم کردن حقوق و دستمزد عوامل تیم. در یک جمله، شرایط بد، نوید آینده بدتری را میداد.
فدراسیون در این شرایط بهبهانه ویروس کرونا و مشکلات مالی که چاشنی بیاعتمادی و عدم رضایت از سرمربی نیز همراه آن بود، عذر کولاکوویچ را خواست و در حالی که فدراسیون والیبال کشورهایی که سهمیه المپیک گرفته بودند، قرارداد سرمربیان خود را بدون تشریفات خاصی و خیلی طبیعی، تمدید کردند، مرد مونتهنگرویی بدون حتی پیشنهادی برای مذاکره، محترمانه اخراج شد.
حالا فدراسیون برای پیدا کردن جایگزین کولاکوویچ، زمان کافی در اختیار دارد. مثل همیشه صحبت از مربی سرشناس خارجی است که در صورت عدم توافق، گزینه نهچندان منطقی داخلی هم روی میز است. تمام مربیان داخلی به این نکته اذعان دارند که بین آنها اتحاد، همدلی و حمایتی وجود ندارد و انتخاب مربی ایرانی برای تیم ملی بزرگسالان، یک ریسک بزرگ بهویژه در آستانه المپیکی است که مدال آن، یکی از اهداف داورزنی است.
ضمن اینکه مربی ایرانی زمانی میتواند با فراغبال کار کند که حمایتی ویژه از جانب فدراسیون ببیند موضوعی که در این فدراسیون خیلی امیدی به آن نیست، ضمن اینکه بازیکنسالاری در والیبال سالهاست که وجود داشته و گریبان مربیانی همچون کواچ را هم گرفت، در واقع مربی ایرانی باید ابتدا حمایت فدراسیون والیبال را داشته باشد و بعد کارش را آغاز کند اما تجربه و سابقه نشان میدهد که در این فدراسیون و در این تیم ملی نباید خیلی امیدی به مبارزه با بازیکنسالاری داشت.
از طرف دیگر، فدراسیون والیبال در حالی قصد مذاکره با مربی خارجی را دارد که پالس منفی «بیپولی» را به تمام دنیا فرستاده و همه میدانند فدراسیونی که عذر مربی المپیکی خود را بهدلیل مشکلات مالی خواسته در شرایط فعلی، بیپولتر از قبل هم شده است، در واقع این نوعی خودزنی بود که فدراسیون انجام داد و حالا با وجود بیپولی دنبال مربی خارجی است؛ اگرچه فدراسیون والیبال روزهایی را تجربه کرده است که یک اسکناس 50یورویی هم در خزانه نداشت!
اینکه فدراسیون با چه اعتباری میخواهد سر میز مذاکره با مربیان مطرح جهان بنشیند، جای سؤال است. در این شرایط شاید رفتن سمت مربی درجهچندم خارجی در دستور کار فدراسیوننشینها قرار بگیرد. این نکته که ایران، بلیت المپیک را در جیب دارد، تنها برگ برنده داورزنی است. قطعاً هر مربی دوست دارد در میدان تاریخی المپیک با ستارههای تیم ملی ایران به میدان برود ولی در آخر ماه، نگاهی جدی به حساب بانکی خود خواهد داشت. اجازه فعالیت همزمان سرمربی آینده در لیگ میتواند پیشنهاد ویژه فدراسیون باشد که البته چندان به مزاج مسئولان ایرانی سازگار نیست.
باید منتظر ماند و دید که خروجی کارگروه انتخاب سرمربی تیم ملی و تصمیم رئیس در نهایت چه خواهد بود؛ مربی درجهیک خارجی، مربی درجهچندم خارجی یا مربی ایرانی؟