به گزارش حلقه وصل، مسعود قاسمی دروازه بان سالهای گذشته استقلال درخصوص مبتلا شدنش به سرطان اظهارداشت: به سرطان مبتلا شدم و بالاخره هر کسی هرجایی که توان داشته باشد با مریضی میجنگد. من که سرطان در زندگیم اذیتم کرد اما خدا نکند هیچکسی در زندگی گرفتار مریضی شود. من در عمرم حتی برای سرما خوردگی هم به دکتر نرفته بودم اما نمیدانم شاید تلنگری بود که خدا به ما زد و قسمت بود.
قاسمی درخصوص اینکه فوتبال را دنبال میکند یا خیر گفت: خیلی خیلی کم پیگیر فوتبال هستم. یک روزی آقای میثاقی به من گفت که برای کارشناسی به برنامه ما بیا، گفتم که وقتی اسم بازیکنان را نمیشناسم چرا باید کارشناسی کنم. در این حد از فوتبال دور بودم.
وی ادامه دا: اول اینکه فوتبال ما مسائل خلاف اخلاق خیلی دارد. همینطور مافیا و اینکه فوتبال ما اصلا فوتبال نیست و در حد هیچ فوتبالی در هیچ کشوری نیست! نامردیها و خیلی مسائل دیگر و برای اینکه پیش کسی خبر ببرید یا نبرید از خیلی چیزها محروم شدم و یک آدمی که ریش داشت و جای مهر روی پیشانیاش بود به دلیل اینکه ما فیلم نامزدیمان پخش شده بود به من میگفت مشکل اخلاقی دارم و همین مسائل من را زده کرد.
قاسمی در پاسخ به این سوال که در حال حاضر حواشی فوتبالیستها به مراتب بیشتر از گذشته است گفت: اصلا دنبال نمیکنم ولی مطمئنا الان که دستمزدهای بازیکنان بالا رفته مطمئنا این مسائل پررنگتر شده است.
مسعود قاسمی در توضیح درخصوص انتشار غیرقانونی فیلم نامزدیاش گفت: هنوز نمیدانم چه کسی این کار را کرده است. ما که به دنبالش نرفتیم اما فیلمبردار هم دستگیر شده بود و نفهمیدیم که آخرش چه شد.
بازیکن سابق استقلال در پاسخ به این سوال که مادام العمر محروم شده بود گفت: من مادام العمر محروم شدم ولی محرومیتم با پیگیری که کردم به سه سال و بعد به دو سال تقلیل پیدا کرد. بعد از آن به تمرینات یک تیمی رفتم و سرمربی تیم من را میخواست اما سرپرست آن تیم گفت که من مشکل اخلاقی دارم. خودش سرتا پا مشکل اخلاقی بود اما من را قضاوت میکرد. ما دیگر پیگیر این مسائل نیستیم و گذشتهها گذشته است.
بازیکن سابق استقلال در پاسخ به این سوال که دلتنگ فوتبال است یا خیر گفت: من هشت سال در استقلال بودم، در رده نوجوانان و جوانان کاپیتان تیم ملی بودم و اگر مرحوم ناصر حجازی میگذاشت حتی من دروازهبان فیکس بودم اما میگویم که دلم تنگ است اما ناملایمات را میبینم هر چه بیشتر دور باشم بهتر است. خدا رحمت کند آقای حجازی را، یک روزی در دوران بیماری به ملاقات ایشان رفتم و خیلی وضعیت مالی من خوب نبود و در حد توان کمک کردم. صحبت کردیم و گفت که مسعود میدانی تو تنها کسی بودی که آمدی کمک کردی ولی عکس نگرفتی. خیلیها آمدند عکس گرفتند و پز دادند اما کمکی نکردند. میخواهم بگویم که ما قهرمانان زنده را فراموش میکنیم.
قاسمی درباره اینکه از فوتبالیستهای قدیمی آیا کسی با او ملاقات کرده یا از احوالش با خبر هستند گفت: بله خیلیها بودند که احوالی پرسیدند و خیلیها هم نپرسیدند. از کسانی که انتظار نداشتم خبر از من گرفتند. آقای طباطبایی که آن زمان با هم میانه خوبی نداشتیم چندین مرتبه به من زنگ زد و ابراز محبت کرد که از او ممنون هستم. آقای برومند مثلا تا بحال اصلا به من زنگ نزد و میگویم که از آدمهایی که انتظار نداشتم تماس داشتم.
قاسمی در پاسخ به این سوال که آیا مایل است به فوتبال برگردد یا خیر گفت: چه بگویم، نه. همدورهای های من به قولی مربی شدهاند و لیاقتش را داشتهاند و توانستهاند به این جایگاه برسند. البته در کنار لیاقت توی هرم بازی باید شما لابی یا پارتی هم داشته باشید.
سنگربان سابق استقلال در پاسخ به این سوال که در بازی فینال لیگ قهرمانان آسیا مقابل جولیا حضور داشت یا خیر گفت: اگر شما یادتان باشد بازی کذایی با دالیان قبل از آن مرحوم حجازی عزیز، آقای برومند را اخراج کرد و گفت که دیگر اصلا او را نمیخواهد و یادم است در زمین ساها که تمرین میکردیم تمام برنامههای آقای حجازی این بود که دیگر او را نبخشد اما دوستان و بچهها جمع شدند گفتند آقای برومند را ببخش. خلاصه او را بخشید و فکر کنم در ایام محرم در هتل لاله بودیم و او در بازی با دالیان با دلالی و هر چیزی که بود بازی کرد و من دیگر در آن زمان در لیست نبودم. آقای زرینچه به حجازی گفته بود آقای یحیوی سالهای آخر فوتبالش است و زشت است که روی سکو برود اما آقای قاسمی، یعنی من، میتوانم روی سکو باشم. ایشان آن زمان کاپیتان بودند و اینطور تصمیم گرفتند که من روی سکو باشم.
"بعد از بازی با دالیان چه اتفاقی افتاد؟ برومند دوباره با مرحوم حجازی درگیر شد؟" قاسمی در پاسخ به این سوال گفت: نه اینطور نبود. دعوا در همان زمین بود و به این خاطر از ترکیب خارج شد که که سه گل بد خورده بود. در بازی فینال قرار بود من در دروازه باشم و حتی آقای حجازی صحبتها را هم با من انجام داده بود اما وقتی نماینده کنفدراسیون آسیا لیست را دید و متوجه شد که من در بازی اول نبودم پس نمیتوانستم بازی کنم و آقای یحیوی در دروازه ایستادند. بعد از آن بازی، آن شرایط پیش آمد و خلاصه...
قاسمی در پاسخ به این سوال که آیا صحت دارد که بعد از آن به مرحوم حجازی خیانت شد، گفت: من هیچ زمان این کلمه را به کار نمیبرم ولی ببینید، من این را میگویم که بعد از نایب قهرمانی به مشهد رفتیم. با ابومسلم بازی داشتیم و بازی را دو بر صفر بردیم که در آن بازی یک پنالتی هم من گرفتم. بازی خیلی خوبی بود و ما بعد از آن به بازی سایپا رسیدیم که اگر اشتباه نکنم چهارشنبه یا پنج شنبه بود. آن زمان آنچنان پولی نبود که به هتل برویم، به خانه یکی از طرفداران میرفتیم که یک استراحتی میکردیم و با ماشینهای شخصی به ورزشگاه میآمدیم. من اتفاقا همزمان با آقای حجازی به ورزشگاه رسیدم و در تونل ورزشگاه آقای حجازی تمام شرایط را به من گفتند. همه میدانستند که قرار است من دروازه بان باشم و اصلا اسم آقای برومند نبود.
او ادامه داد: آقای برومند حتی لباس بازی هم همراهش نبود و یک لباسی تهیه کرد بالاخره و نمیدانم چه بحثی شد که آقای حجازی را به اتاق سونا بردند و معمولا جلسات محرمانه همانجا برگزار میشد. بعد از آن آقای حجازی گفتند که من یک خوابی دیدم و این بچه نمیتواند در این مسابقه بازی کند.
قاسمی در پاسخ به این سوال که مگر آن زمان ترکیب را قبل از بازی نمیگفتند، گفت: نه اینطور نبود. تا به ورزشگاه میرسیدیم و حتی 20دقیقه قبل از بازی نمیدانستیم. خلاصه بازی طوری پیش رفت که یکی دو گل دریافت کردیم و آقای حجازی به من گفتند که من بروم گرم کنم. ما سه بر یک جلو بودیم ولی چهار بر سه شکست خوردیم. من هیچ زمان خیانت را به کار نمیبرم. آقای حجازی یادم است که گفت آقای برومند شما دیگر حق ندارید به تمرین بیایید. یادم است آقای برومند ساک را روی دوشش گذاشت و به مرحوم حجازی گفت که مشکلی نیست و اگر فردا تو، مرحوم حجازی، در تمرین بودی من نمیآیم! یک حرکتی هم کرد که گفتن ندارد. بعد از آن آقای زرینجه در چند بازی آخر سرمربی موقت شدند و در این موارد میانه خوبی با من نداشتند. دیگر گذشته هم گذشته است و فایده ندارد که درباره آن صحبت کرد.
دروازهبان سابق استقلال که در لحظات پایانی دربی 79 و بعد از اخراج برومند در درگیری با پایان رافت لحظاتی کوتاه فرصت بازی پیدا کرد از یک اتفاق عجیب دیگر نیز پردهبرداری میکند. جایی که مدعی است نکونام در زمان درگیری با امیر قلعه نویی از او نیز خواسته بود شاهد یکی از ادعاها باشد؛ موضوعی که در نهایت اما تحقق نیافت و او در نیمه راه منصرف شد: قرار بود از سمت جواد نکونام علیه امیر قلعه نویی صحبت کنم و گفت که چند نفر دارد که بیایند همه چیز تغییر میکند. همان شب مصاحبه با التماس چند نفر را به خانه من فرستادند که این کار را نکنم. قرار بود در مورد خیلی از چیزها صحبت کنم که وقت نشد و به نظرم کتابش را یک روزی مینویسم.