حلقه وصل: این روزها هر لحظه تصاویری در فضای مجازی منتشر میشود که هر کدام دنیایی از حرفهای نگفته دارد، یکی از این تصاویر مربوط به طلبه جوانی است که در بیرون یکی از بیمارستانها در حال گریه کردن است، تصویری که با دیدنش موجی از غم و اندوه را برچهره هر ایرانی نشاند و خلوص نیت این روحانی را در کمک انسان دوستانه اش بیش از پیش آشکار کرد.
این جوان طلبه یکی از صدها جهادگری است که این روزها لباس رزم پوشیده و به مدافعان و سربازان خط مقدم سلامت پیوستهاند، از قضا همسر این طلبه جوان در بخش آی سی یوی همان بیمارستان بستری است این جهادگر که همراه سایر همسنگرانش، مشغول خدمت به بیماران کرونایی است، به یکباره خبر فوت همسر باردارش را دریافت میکند.
زیبایی ماجرا اینجاست که این طلبه با اخلاص و فداکار برای جلوگیری از خراب شدن روحیه بیماران کرونا، دوستان جهادگرش و کادر درمانی، غم بی امانش را فرو میخورد و به بیرون از محوطه بیمارستان میرود و در گوشهای زانوی ماتم بغل میکند و در غم فراق یارش اشک ماتم میریزد.
صحبتهای طلبه قمی پس از فوت همسرش
این موضوع در فضای مجازی با واکنشهای بسیاری همراه شد که در ادامه به چهار مورد آنها اشاره شده است:
ابوالفضل محرمی درباره عکس طلبه قمی نوشته است:
چند روزی بود در بیمارستان کمک پرسنل و کادر خدماتی میکرد...
همزمان همسر باردارش بستری میشود تا اینکه امروز به او اطلاع دادند هم همسرش و هم فرزندی که هنوز متولد نشده از دنیا رفتند...
میزند بیرون یک گوشه خلوت زانوی غم بغل میگیرد و اشک میریزد...
او کیست؟!
یک مفت خور است!
بله مفت خور است...
فحش مفت میخورد...
در سیل و زلزله مفت کنار مردم است...
در کرونا که برادر جرأت دیدار برادر بیمارش را ندارد مفت در کنار اوست...
چقدر بی انصافیست که گناه یک شمر صفت را به نام تو بنویسند...
آخر کسی نیست به این جماعت بگوید شمر و حسین هر دو مُلّا بودند...
چرا اشتباه یکی را بر دیگری بار میکنی؟!
چرا تعمیم میدهی؟!
آری او مفت خور است؟!
حاضری یک روز مفت خوری را تجربه کنی؟!
یک روز مثل او زندگی کن ببین میتوانی؟!
مگر نمیگویی مفت خور است؟!
مفت خوری که خوب است و شیرین...
ای مرد...
سرت را بالا بگیر...
راهی دراز در پیش است...
مولایمان علی را ببین...
همسر باردارش را جلوی چشمانش پرپر کردند و مردم فقط نگاه کردند...
سلامش را جواب ندادند...
بر روی منبر ها لعن و دشنامش دادند...
٢۵ سال خانه نشینش کردند...
مبادا سست شوی...
این یکی خیلی سخت است...
اما بدان خدا خیلی تو را دوست دارد...
پاشو قهرمان...
سرت را بالا بگیر...
جگرمان آتش گرفت...
محسن مهدیان درباره این عکس اینچنین نوشته است:
این آخوند آشنا نیست؟! طلبه آذری دل همه مان را سوزاند. همسرش درحالیکه دوقلو باردار بود مبتلا به کرونا می شود و از دنیا می رود و او حتا اجازه نداد اشکش مقابل بیماران سرازیر شود تا نکند جهاد خدمتش ناتمام بماند. روزها در بیمارستانی که همسرش بستری بود به بیماران کرونائی خدمت می کرد و هرازگاهی از گوشه درب اتاق، همسرش را نظاره می کرد و زیرلب برایش ذکر میگفت و دعا می خواند.
اما این آخوند آذری آشنا نیست؟
آشناست. او همانست که ابتدای امسال در میان آب بود و پیرمرد اهل سنت سیل زده را بر دوش می کشید. شعر میخواند و ذکر می گرفت و گل های تلنبار شده در خانه عروس و داماد لر را جمع می کرد.
به یاد آوردید؟ آشناست.
این آخوند همانست که وقتی دختر خانم در حلقه اراذل گرفتار شده بود تاب نیاورد و رگ غیرتش را مقابل تیغ قمه اوباش قرار داد تا ناموس مردم امان یابد.
در رفتارش دقیق شوید.
او همانست که سه ماه خانواده را تنها گذاشت و در یکی از روستاهای سرپل ذهاب برای اهل حق کارگری کرد و خانه ساخت.
اشک امروزش نیز آشناست.
او همانست که وقتی رنج کودک دیالیزی و پدر غمینش را دید اشکش سراریز شد و بی تعلل برای اهدای کلیه اش اقدام کرد و هیچ نخواست. این طلبه از دسته همان طلابی است که هرچه از محرم و نامحرم شنید و طعنه خورد، حتا سربلند نکرد تا از خود دفاع کند.
این طلبه آشناست.
طلبه جوان ما آینه بسیاری است؛ این طلبه نماد است و نشانه. نماد آنها که دیده ایم و ندیده ایم. دیده ایم و گذر کرده ایم. آنها که هم خاک زلزله زده ها را خوردند و هم آب سیل زده ها را و هم غصه رنج کشیده ها را. امروز نیز انبان علمی شان را پشت درب درمانکده ها گذاشتند و شاگردی پرستارها می کنند و تیمارداری بیماران.
با نسل جدیدی از آخوندها مواجهیم. با کسانی که علم شان برای عمل شان است. طلبه نسل جدید قیام کرده علیه مشربی است که علم اش برای علم است و حجره و مدرسه.
طلبه نسل جدید، طلبه نسل قیام است که می آموزد تا رنگی زند و نقشی کشد. بلند شده است تا بلند کند و قیامش را در قیام دیگران بسازد. طلبه نسل جدید منبرش بر دوش است و خطبه اش در عملش.
این طلبه آشناست؛ این طلبه ها آشنا هستند. طلبه نسل جدید؛ تربیت شده دست انقلاب خمینی اند. راز آشنائی شان اینجاست.
حجتالاسلام محمدحسین بخشيان درباره این عکس نوشته است:
این جمله اش همه رو آتیش زد
گفت قرار بود اسم پسرمون رو محسن بذاریم...
انگار روضه خونده باشه ناخودآگاه همه شروع به گریه کردند...
محسن سقط شده مادر شهیده ....
داغ عجیبیه شاید تو این یک ماه از شروع این بیماری سنگین تر از این داغ نبوده .
از صبح که همسر و بچه اش رو تو بیمارستان از دست داد به اندازه یک عمر پیر شده بود
بمیرم برا دل حیدر
پ ن:این روزا روضه های ائمه رو داریم به چشم میبینیم...
خدایا رحم کن به هممون...
حجتالاسلام علی مهدیان درباره این عکس نوشته است:
سلام خانم! چطور حاضر شدی همسر یک طلبه باشی؟ اون هم توی یک شهر غریب. چطور حاضر شدی با نداشته های همسرت بسازی. با فقرش که پشت چهره عزت پنهانش میکند. چطور حاضر شدی تهمتها و توهین ها و نیشخندها را تحمل کنی؟
* شنیدم هنوز سالگرد ازدواجتان را ندیده بودید. همسرت میگوید عاشق امیرالمومنین است. از او یاد گرفته مثل پروانه دورت باشد کمکت کند. همسرت میگوید اسم فرزندتان را محسن گذاشته بودید به یاد محسن شهید امیرالمومنین. راستی از محسنت چه خبر.
* امروز مظلومانه و غریبانه گوشه بیمارستانی که شوهر طلبه ات درش مجاهدت میکرد پر کشیدی. شنیده ام مرگ زن باردار حکم شهادت را دارد. شوهرت هم رو سفیدت کرد. جلوی بیمارها و پرستارها گریه نکرد. رفت گوشه ای آرام اشک ریخت. با عمامه ای بر سر. با دستهایی که برای جهاد آستین بالا زده بود.
* خوش به حالتان. ولی من نگران مادرت هستم و پدرت. هوایشان را داری از بهشت؟ پدرت به بچه ها گفته بود جنگ ما با آمریکا است. نمیدانم چه کرده با جان این مردم شرابی که روح الله نوشانده به آنها. نمیدانم به خدا
الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها
که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها
* دلم گرفته. برای همسران طلبه ها. که گمنامند خیلی گمنام. علامه طباطبایی میگفت ثواب المیزان را با همسرم شریکم. چرا؟ شاید چون همه وجودشان اخلاص است. وجودشان را خرج دین خدا میکنند و کسی هم نمیفهمد چطور همه تلاشهای یک طلبه به پشتیبانی آنها است.
* اما سلام خانم. خوش به حالت کنار حضرت معصومه سر به دامنش گذاشتی . و خوش به حال همسرت که امروز مزه روضه های امیرالمومنین را طور دیگری میچشید.
* خانم! امروز با پر کشیدنت خیلی ها از خجالت آب شدند. به خاطر همه تهمتهایی که به طلاب مظلوم و همسران گمنام آنها میزنند.
* خوش به حالتان خانم. بهشت گوارایتان.