سرویس سیاست حلقه وصل - هفته پیش خبر درگذشت اسکندر فیروز، بنیانگذار سازمان شکاربانی و نظارت بر صید ایران که در دهه پنجاه به سازمان حفاظت محیطزیست تبدیل شد با حاشیههایی همراه شده که پس از گذشت چندین روز همچنان ادامه دارد: برخی فیروز را پدر محیطزیست ایران لقب داده و او را یک طبیعت شناس خبره معرفی میکنند که خدماتش به محیطزیست ایران ستودنی است و برخی دیگر با انتشار تصاویری از شکار فیروز در آفریقا وی را عامل شکارمحوری سازمان حفاظت محیطزیست از بدو تأسیس تا به امروز میدانند.
اسکندر فیروز فرزند محمد حسین فیروز فرزند عبدالحسین میرزا فرمانفرما نواده شاهزاده عباس میرزا ولیعهد و داماد حسین علا بود، وی که در دهه ۴۰ کانون شکار ایران را به سازمان شکاربانی و نظارت بر صید تبدیل کرد و بر مسند ریاست آن تکیه زد هرچند به گفته خودش از شکار پشیمان است اما در زمان ریاستش بر این سازمان، مجوزهای شکار بسیاری برای شکار صادر کرد: مجوزهایی که نهتنها برای شکارچیان داخلی صادر شد بلکه برای نخستین بار پای شکارچیان خارجی را به ایران باز کرد.
این مجوزها با هماهنگی شرکتی خصوصی به نام ایران سافاری صادر میشد که مدیریت آن را یکی از اقوام سببی اسکندر فیروز به نام دیوید لیلین، به دست گرفته بود. لیلین یک شکارچی آمریکایی-یهودی و فرزند افسر ارشد سیا است طی سالهای ریاست فیروز در سازمان شکاربانی، به شکارچیان خارجی در ایران خدمات گردشگری ارائه میکرد. در واقع صدور مجوز شکار حیاتوحش ایران برای شکار اتباع خارجی توسط فیروز انجام میگرفت و ارائه خدمات گردشگری به شکارچیان خارجی توسط لیلین. بدین ترتیب میتوان فیروز را پدر شکار فروشی ایران به اتباع خارجی لقب داد: فعالیتی درآمدزا که اکنون در قالبی مشابه ادامه دارد.
یکی از حاشیههای درگذشت فیروز، انتشار نقل قولهایی از وی در مستند «یک ساعت از یک عمر» ساخته رخشان بنیاعتماد است. مستندی که بهروزترین منبع آشنایی با فیروز به شمار میرود و پرسشهایی را در ذهن مخاطب به جا میگذارد که متاسفانه نمیتوان پاسخی برایشان یافت و این روزها به دستمایهای برای هجمه علیه دستگاه قضا تبدیل شدهاند.
در این مستند رخشان بنیاعتماد که به نظر بعید میرسد با تحصیلات سوژه مستندش آشنا نباشد، فیروز را که فاقد مدرک دکتراست، دکتر خطاب کرده و از فیروز میخواهد درباره جزئیات محاکمه شدنش پس از انقلاب اسلامی ایران توضیح دهد: محاکمهای که به گفته بنیاعتماد از ناآگاهی محاکمهکنندگان نسبت به مقوله محیطزیست حکایت میکند.
فیروز در مستند یک ساعت از یک عمر طی اظهاراتی مبهم دلیل محاکمه شدنش را تأسیس سازمان حفاظت محیطزیست عنوان میکند و ادامه میدهد که در دادگاه انقلاب به دلیل تأسیس سازمان حفاظت محیطزیست حکم اعدام گرفته است؛ حکمی که بعدتر با وساطت یک فرد به حبس ابد تبدیل شد.
اینکه آیا ممکن است فردی به دلیل تأسیس یک سازمان دولتی حکم اعدام بگیرد و اینکه چرا حکم حبس ابدی که فیروز از آن سخن میگوید اجرا نشده است پرسشهایی است که متاسفانه نمیتوان برای آنها پاسخی شفاف یافت و به همین دلیل به دستآویزی برای معاندان جمهوری اسلامی ایران تبدیل شدهاند؛ دستآویزی که لازمه آن مظلوم جلوه دادن اسکندر فیروز است و تبدیل کردن وی به یک چهره درخشان محیطزیستی که در فصل آخر این سناریو با محکومیت متهمان پرونده جاسوسی محیطزیست پیوند داده شده و مظلومیت ساختهشده برای او را به محکومان این پرونده سرایت میدهد!
این محکومان همگی عضو موسسهای تحت عنوان «میراث پارسیان» هستند که هرچند در سال ۹۲ تأسیس شد اما از بدو تأسیس از نفوذی حائز اهمیت در سازمان حفاظت محیطزیست برخوردار شد و در قالب یک موسسه حامی محیطزیست به تبلیغ برای گردشگری شکار در ایران پرداخت؛ یعنی همان فعالیتی که سنگ بنایش را فیروز گذاشته بود.
اعضای هیئت مدیره موسسه میراث پارسیان را شکارچیانی چون مراد موشه طاهباز و کامیل جعفری تبریزی تشکیل داده بودند. موشه طاهباز در سمینارهایی در قمارخانههای آمریکا نحوه شکار در ایران و چگونگی انتقال شاخ جانوران شکار شده به آمریکا را تشریح میکرد و همان دیوید لیلین یهودی که پیشتر شرکت ایران سافاری را در ایران تأسیس کرده بود حالا مسئولیت شعبه آمریکایی موسسه میراث پارسیان را بر عهده داشت و برای فروش مجوزهای شکار حیاتوحش ایران در آمریکا بازاریابی میکرد: موسسهای که در سال ۹۲ سه پروانه قوچ لارستان را در آمریکا به مزایده گذاشت و مشتریانی پیدا کرد که برای خرید هر مجوز صد هزار دلار پرداخت میکردند.
هومن جوکار، خزانهدار این موسسه که همزمان مدیریت پروژه بینالمللی حفاظت از یوزپلنگ را هم بر عهده داشت و به همین دلیل از جایگاه ویژهای در میان جامعه محیطزیست برخوردار بود طی گفتوگوهایی با رسانهها به تبلیغ برای شکار فروشی به اتباع خارجی یا به گفته خودش شکار پایدار میپرداخت.
بدین ترتیب اسکندر فیروز را نهتنها پدر شکار فروشی به اتباع خارجی بلکه پدر موسسه میراث پارسیان میتوان دانست و همین شده که هر جا در چهرهسازی از فیروز افراط میشود شاهد تلاش برای مظلوم جلوه دادن محکومان این پرونده امنیتی هستیم. محکومانی که اتهاماتشان دیر یا زود آشکار خواهد شد اما اینکه چه اتهامی برای پدر شکار فروشی ایران حکم اعدام را رقم زد همیشه در هالهای از ابهام باقی خواهد ماند.