اسکندر فیروز را نهتنها پدر شکار فروشی به اتباع خارجی بلکه باید پدر مؤسسه میراث پارسیان دانست و همین شده که هر جا اسمی از فیروز میآید، شاهد تلاش برای مظلوم جلوهدادن محکومان امنیتی محیط زیستی هستیم.
در واکنش به نوشتهای که صرفا خبر از شکار اتباع خارجی در کشور میدهد ذینفعان شکار با رویکردی غیرمنطقی و بعضا توهینآمیز میکوشند افکار عمومی را از اصل موضوع شکار منحرف کنند.
آیا باید قائل بود که هنوز شالوده سازمان حفاظت محیط زیست و تفکرات غالب بر سیاستهایش به نوعی از همان کانون شکار ایران نشات میگیرد؟ سازمانی که خارج شدنش از نفوذ ذینفعان شکار مستلزم تحولاتی اساسی است.
این پروژههای تغییر ذهن، به واسطه خصلت «خزنده» و «چراغ خاموش» خود، چندان در اولویت دستگاههای نظارتی نیستند، و نظام سلطه از همینجا، ضربههای جدی خود را وارد کرده است و خواهد کرد.
آیا با مقصران و عاملان نفوذ عدهای متهم به جاسوس و وابسته به فرقههای انحرافی، برخوردی صورت خواهد گرفت یا روند تصمیمسازی چنین افرادی در حوزه محیط زیست کشور ادامه خواهد یافت؟