به گزارش حلقه وصل، برنامه رادیویی سینمامعیار پنجشنبهها ساعت 14:30 از رادیو گفت وگو پخش میشود، برنامهای با اجرای سید امیر جاوید و تهیه کنندگی و سردبیری محمدجواد طالبی که سعی دارد ضمن پرداختن به مسائل اساسی سینمای ایران سطح آگاهی مخاطب از فیلمهای روی پرده را بالا ببرد.
آنچه در این برنامه اتفاق افتاد به شرح زیر است:
ساخت فیلم مولانا با بازی دی کاپریو قطعی نیست
در ابتدای برنامه و در بخش رویدادهای سینمای جهان، مهدی مافی گفت: در این هفته سؤالات زیادی درباره دی کاپریو برای بازی در نقش مولانا شد که نویسنده فیلمنامه این اثر گفته است دوست داریم دیکاپریو نقشهای اصلیمان را بازی کنند، هنوز هیچچیز قطعی نیست و همین موجب شده خیلی اعتراض شکل بگیرد به خاطر اینکه دعواهای تبعیض نژادی اوج گرفته و خیلیها معتقدند مولانا سفیدپوست اروپایی نبوده و بازیگری از تبار ایتالیا نباید این نقش را بازی کند.
وی ادامه داد: تهیهکنندۀ این کار گفته است که ما میخواهیم با این فیلم، کلیشههایی که دربارۀ مسلمین هست را بشکنیم و این موضوع ممکن است همانقدر که به ظاهر در حرف قشنگ است، وحشتناک باشد از این جهت که یکی دو سال میشود که این بحث مطرح است که مولانا همجنسباز بوده یا خیر، و شاید کلیشههایی که میخواهند بشکنند ممکن است در این رابطه باشد و این اصلاً جالب نیست.
سرتیپی: استقبال خوب از «بارکد» و «ایستاده در غبار»
در ادامه، علی سرتیپی در ارتباط با طرح اکرانهای ماه رمضان گفت: فیلم «بارکد» و «ایستاده در غبار» اکران شدهاند و استقبال خوبی در روز اول شد، فیلمهای قدیمی هم استقبال خوبی داشت و مجموعاً خیلی افت فروش برخلاف سالهای گذشته نداشتیم. تبلیغات ماهوارهای چالش ایجاد کردهاند امّا مردم به سینما میآیند و فکر نمیکنم اتفاق خاصی بیفتد، امّا تبلیغات در معرفی و فروش تأثیر زیادی دارد.
مهدویان: فروش روز اول «ایستاده در غبار» راضی کننده بود
سپس مهدویان نیز درباره اکران اثر خود «ایستاده در غبار» به صحبت پرداخت و گفت: در روز اول با توجه به اینکه هنوز برای فیلم تبلیغات نکردیم، فروش راضیکننده بوده است، درباره روایت ما حاج احمد متوسلیان و اخباری که این روزها از وی رسیده استرسی ندارم و وی نیز از مخاطبان فیلم خواهد بود و همین که بدانیم برمیگردد بسیار مایۀ خوشحالی است. در این روزهای اکران خیلی اضطراب دارم چون تماشاگر جشنوارۀ فجر با تماشاگری که به سینما میآید تا فیلم را تماشا کند تفاوتهایی دارد و هیچچیز قابل پیشبینی نیست، از تجربۀ فرم و ساختار این فیلم دوست دارم در اثرهای بعدی استفاده کنم و امیدوارم راههای دیگری را نیز برای فیلم ساختن پیدا کنم و دوست دارم راجع به شهید بروجردی فیلم بسازم.
وی درباره تأثیر سیمرغ جشنوارۀ فجر اضافه کرد: تاب و تب سیمرغ فروکش کرد و دیدیم لذتش گذرا بود و مهم توجه و رضایت قلبی مردم است.
نقد صفر و صد درباره «ایستاده در غبار» نخواهیم داشت و باید به تحلیل بپردازیم
هاشمزاده مخالف نداشتن «ایستاده در غبار» را امری قابل پیشبینی دانست و گفت: اکران دو فیلم «ایستاده در غبار» و «اژدها وارد میشود» را داریم که جریان ضد ساختار و نامتعارف، پستمدرن و... را دنبال میکنند و این ساختار نیاز به تحلیل و ترجمه دارد در عین حال که میتواند لذت بخش باشد. نقد صفر و صد در این رابطه نخواهیم داشت، چون سواد آن نیست و به همین دلیل باید این فیلم را تحلیل کرد.
حسینی نیز در ادامه صحبتهای وی، اضافه داشت: تجربه چیزیست که سینما را زنده نگه داشته است که یک بخش آن وابسته به خلاقیت هنرمندان و فیلمسازان است که «ایستاده در غبار» شامل این میشود و سینما هرروز دارد در این زمینه بهتر میشود.
هاشمزاده به آنالیز «ایستاده در غبار» پرداخت و گفت: فیلم را تلفیقی از روش داکیودرام و ماکیومنتری میدانم اما این اثر نمیخواهد پاسخ صریحی بدهد که در چه قالبی جا میشود، بهتر است یک منظومه را برای این فیلم تعریف کنیم چون ژانرهای مختلفی را میبینیم و جذابیت ماجرا این است که به علاوه تمام ویژگی این ژانرها، یک نوع فرمول منحصر به فرد محمدحسین مهدویان برای روایت اثرش در پارت پارت اثر مشخص است، دو فاصلهگذاری در فرم انجام میشود: یکی نریشینی که دارد برایمان تاریخ میگوید و از سوژه فاصله میگیریم، و از طرف دیگر دوربینی که زوم میکند چون صدا را به ما نمیدهد فاصله دوربین، فاصله ناظر، فاصله زاویه دید با سوژه دوباره ما را دچار یک لایه دوجداره از این فاصلهگذاری میکند.
میزانسن و قاب بندی بندی خوب در «ایستاده در غبار»
حسینی نیز دیدگاه خود را در این زمینه بیان کرد و گفت: مهدویان تمام تلاشش را در چیدن میزانسن، عناصر و بازی با ویژگیهای مختلفی که در قاب قرار میگیرد انجام میگیرد امّا از حدی فراتر نمیتواند برود چون این محدودیت کلیدی این فرم است. در فصل عنوانبندی فیلم میبینیم دارد از روی نوارها انتخاب میشود که عنصر صدا را دارد که از جهان باقی میآید و یک حسّ اساطیری میدهد و کیفیت در سراسر فیلم حفظ میشود.
توجه مهدویان به عناصر فیلم فوقالعاده است
وی ادامه داد: ساختاری که آقای مهدویان برای فیلم انتخاب کرده یکی از ویژگیهایی است که باعث میشود راویان و داستان و بخشهای مختلف به هم نچسبد و تماشاگر را از توان نیندازد، انتخاب مراحل مختلف از زندگی این آدم برای ارائه بهترین تعریف از شخصیت اوست. توجه آقای مهدویان به عناصر فوقالعاده است، با توجه به اینکه دستش در این فرم خیلی بسته بوده است.
حذف دو سکانس خدشهای به فیلم وارد نکرد
هاشمزاده در ادامه خاطرنشان کرد: با حذف دو سکانس، برایم سؤال شد که چرا خدشهای در روایت زندگینامهای اثر وارد نکرد؟ آیا میتوانستیم جایگزینهای دیگری داشته باشیم؟ آیا باید دنبال این باشیم که این بخشها به هم مربوط باشد یا بخشهایی هست که مؤلف انتخاب کرده تا آنها را ببینیم و به اتمسفر و کانسپت کلّی دیگری برسیم؟ بخش دوم بیشتر صحت دارد و این را میتوانیم نقطه ضعف فیلم ببینیم.