سرویس سیاست حلقه وصل - «وبلاگ حلقه وصل» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی حلقه وصل همراه باشید.
***
تیغ و ترمه اخراجیهای اصلاحات برای "لیست کارگزاران"
اسماعیل گرامیمقدم، فعال اصلاحطلب و سخنگوی حزب اعتماد ملی در بخشی از یک مصاحبه تفصیلی با شماره یکشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی با تأکید بر سیاست تحریم خاموش ستاد اصلاحات (رأی میدهیم ولی لیست نمیدهیم)؛ به ارائه فهرست انتخاباتی از سوی حزب کارگزاران سازندگی اشاره کرده و گفته است:
«اکنون نمیتوان در مورد این مساله اظهار نظر کرد که لیست حزب کارگزاران تا چه حد میتواند اقبال مردمی داشته باشد. مرام حزب کارگزاران همین است و قابل تصور هم بوده است. هر کدام از احزاب دارای ویژگیهای خاص خود هستند و ایرادی نیز بر عملکرد آنها نیست و بر اساس مصوبه شورای عالی سیاستگذاری نیز عمل کردند. بر اساس این مصوبه اصلاحطلبان به جهت عدم امکان ارائه لیست فهرستی نمیدهد. اگر احزاب خواستند، میتوانند با نام خود لیست بدهند اما نه با نام ائتلاف اصلاحطلبان.»
او در ادامه و در پاسخ به این سؤال که "اینکه فرمودید قابل تصور است، به اختلافات سابق باز میگردد که هر جا خواستند جداگانه عمل کنند و در مواقع دیگر تحت عنوان اجماع اصلاحطلبان؟" تصریح میکند: کارگزاران از سال 76 همراه اصلاحطلبان بودهاند و به باور من یک حزب اصلاحطلب هستند اما در حوزه اصلاحطلبی دارای مرامی هستند که در شرایط خاص تمایل دارند از برخی مواضع عدول کنند. به عبارت دیگر انعطافپذیری بیشتری دارند. البته این ویژگی حزب است و هیچ ایرادی نیز بر آن نیست. حزب کارگزاران همین است یعنی اگر کارگزاران جز این عمل میکرد باید مورد سوال قرار میگرفت.
گرامیمقدم همچنین میگوید: میخواهم بگویم انتظاری که از حزب کارگزاران نداشتیم این بود که بنا نبود لیستی ارائه دهند که برخی احزاب اصلاحطلب به شدت منتقد برخی افراد آن لیست هستند و اصلا آنها را اصلاحطلب نمیدانند. ما انتظار داشتیم بر اساس مسلک و مرام حزب کارگزاران بین 12 تا 16 نفر را از بین نامزدهای خود انتخاب کنند و لیست دهند. ولی اینکه 30 نفر را پر کردند، مقداری از سوی رقبا سوال برانگیز است که چرا اصلاحطلبان که کاندیداهای مشخصی داشتند از ابتدا لیست ندادند. در حالی که رقبا این دقت نظر و انصاف را ندارند که بیش از دو سوم آنهایی که در لیست کارگزاران قرار گرفتند چهرههای ناشناختهای هستند. اینکه ناشناخته هستند یعنی نمیدانیم که دارای اندیشه اصلاحطلبی هستند یا نه. به همین دلیل است که من فکر میکنم انتظار اصلاحطلبان از کارگزاران برای انتشار لیست اصلاحطلبانه توقع بیجایی نبوده و کارگزاران ضمن اینکه میتوانستند مرام و مسلک خود را به هر تقدیری بروز دهد اما باید ملاحظات اصلاحطلبان را نیز در نظر میگرفتند.[1]
*هدف اصلاحطلبان از "تحریم خاموش انتخابات" و فحاشی به چپهای نجیب به جهت حضور در انتخابات؛ مشروعیتزدایی از نظام اسلامی و کمرمقسازی انتخابات است.
پروژهای که از چند ماه قبل آغاز شد و متأسفانه آنطور که باید مورد رصد و مداقّه نیز قرار نگرفت.
ما در مجموعه وبلاگ حلقه وصل، دهها گزارش درباره روند تحریم خاموش از سوی ستاد اصلاحات به مخاطبان محترم ارائه کردیم و توضیح دادیم که چپها قصد دارند سومین رفتار تحریمی خود پس از انتخاباتهای مجلسین هفتم و نهم را تکرار کنند و در انتخابات نیز هرگز بصورت رسمی حضور نخواهند یافت.
در این بین اما اصلاحطلبان نجیب و کسانی در اردوگاه چپ که قصد "خروج از دموکراسی" ندارند و مثل طیف اخراجی اصلاحطلبان به "فردای براندازی" امیدی ندارند؛ قصد حضور در انتخابات را دارند که البته همانطور که مکرر در مکرر میبینیم با فحّاشی اعضای ستاد اصلاحات مواجه شدهاند.[2]
در عین حال بعید است ستاد اصلاحات گوشهچشمی هم به این فرصتهای برآمده نداشته باشد و شاید طی روزهای آینده علیرغم حفظ ژست تحریمی خود؛ دست به حمایت از فهرست کارگزاران بزند و شاید لیدر اصلاحات را همچون انتخابات مجلس دهم؛ خرج این کار کند.
مخاطبان محترم درباره فهم دقیقتر طراحی اصلاحطلبان برای تحریم خاموش انتخابات و نظر ستاد جریان سیاسی خاص راجع به احزاب چپ شرکتکننده در انتخابات؛ میتوانند این بخش از یادداشت جدید غلامرضا انصاری، از اعضای ستادی جریان اصلاحات که در روزنامه آرمان ملی منتشر شده است را نیز مطالعه کنند:
"سیاست کلی شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان این بود که به دلیل عدم امکان رقابت در تهران در هیچ جای کشور لیستی را ارائه نکنند. مگر اینکه خود استانها درخواست کنند به تعدادی که کاندیدا دارند خودشان راسا از کاندیداهای مدنظرشان حمایت کنند. از طرف دیگر جریان اصلاحطلب به عنوان جریان اصلی و ریشهدار کشور بیش از 70 درصد مردم را با خود همراه دارد و شکی در واقعیت اعتقادی مردم به جریان اصلاحات نیست. بنابراین در مجلسی که بیش از80 درصد کرسیهای آن رقابتی نیست و به جریان مقابل تعلق خواهد داشت، اصلاحطلبان میتوانند با حضوری مقتدر اقلیت قوی و کارسازی را سامان دهند. از سوی دیگر بحث وزنکشی احزاب و گروههای سیاسی مطرح است. ضمن احترام به دوستانی که تایید صلاحیت شدند تعدادی از احزاب مدعی اصلاحطلبی که در جریان کلی اصلاحات زیست میکردند تاامروز پایگاه رایشان مشخص نبوده و این انتخابات میتواند نوعی وزنسنجی به حساب آید و احزابی مثل کارگزاران که لیست مستقل ارائه داده یا 8 حزب نسبتا کوچک اصلاحطلب که لیست ائتلافی دادهاند، میتوانند در این انتخابات وزن خود را مشخص کنند. چرا که در دورههای گذشته که اصلاحطلبان لیست واحد و مشترکی میدادند درصد تاثیرگذاری هریک از احزاب اصلاحطلب مشخص نبود اما حال که شورای عالی سیاستگذاری کنار رفته و احزاب اصلاحطلب به طور جداگانه لیست میدهند به خوبی میتوان عیار هر حزب را سنجید و محک زد."[3]
***
چهکار کنیم که نگویید: "تحریم خاموش انتخابات"
حسین کمالی، فعال چپ و دبیر حزب کار به تازگی در بخشی از مصاحبه با خبرگزاری ایلنا در پاسخ به این سؤال که "جریان مخالف اصلاحطلبی مدتی است که از عبارت «فتنه خاموش» برای اصلاحطلبان و انتقاد آنها به شورای نگهبان و ارائه نکردن لیست استفاده میکنند، تحلیل شما از این جریانسازیها چیست آیا برنامهای در پس آن وجود دارد" گفته است:
"من نمیدانم کسانی که چنین عبارتی را به کار برده، بر چه اساسی از آن استفاده میکنند. اما باید نخست ببینیم که چه چیزی فتنه و چه کسی عامل فتنه است؟ کسانی که بر اختلافات جامعه دامن میزنند، کسانی که خودخواهی میکنند، کسانی که قدرتطلبی میکنند کسانی که سعی میکنند حقوق دیگران را نادیده بگیرند، کسانی که سعی میکنند شرایطی به وجود بیاورند تا انقلاب تضعیف شود و مردم از انقلاب فاصله بگیرند عامل فتنه هستند. گویندگان این عبارت را باید مورد بررسی قرار داد و دید که آیا دارای سواد سیاسی هستند و اساسا این کلماتی را که به کار میگیرند میفهمند یا نه تنها چیزی را بر زبان جاری کرده و میگویند."
او تصریح میکند: منتسب کردن هر عنوانی به یک جمعیت به تصمیمات و عملکرد آن گروه بستگی دارد، جریان اصلاحطلبی منطقیترین نوع رفتار را انجام دادهاند؛ آیا غیر از این راه دیگری وجود داشت؟ کسانی که کاندیداهایشان را تایید نکردند بعد بگویند که در انتخابات شرکت میکنیم و رای میدهیم، آنها باید دیگر چه میکردند که فتنه خاموش نباشند؟[4]
*البته محرز است کسانی که توانستهاند حرکات آینده ستاد اصلاحات را به فضل الهی پیشبینی و در پیشگاه مردم مطرح کنند؛ بیسواد نبودهاند.
معالوصف اما باید به آقای کمالی و دوستان ایشان خاطرنشان کرد که اگر واقعا میخواستند در موضع "تحریم خاموش انتخابات" قرار نگیرند میبایست که رفتارهای ائتلافی خود در انتخاباتهای 92 و 94 را تکرار کنند و کاندیداهای جوان یا نزدیک به خود را به مردم معرفی کنند.
نه اینکه با اعلام "لیست نمیدهیم" رفتاری را مرتکب شوند که در تمام حکومتهای جهان یک رفتار خائنانه و به مثابه خروج از دموکراسی تلقی میشود.
این تنها نظر ما نیست بلکه عقلانیت هم آنرا ایجاب میکند و کسانی از اردوگاه اصلاحات نیز بر همین نظر تأکید کردهاند.[5]
اینکه چرا اعاظم ستاد اصلاحات به هیچیک از این ایجابهای عقلانی و تحلیلی وقعی نگذاشتهاند به این دلیل است که بوی "فتنه اقتصادی" و سیاست خیابانی به مشام آنها رسیده و از همین روست که ترجیح میدهند خود را بعنوان "اخراجی" با اغتشاشگران و براندازان جمع ببندند.[6]
آقای کمالی اگر فهم سیاسی داشته باشد؛ باید بداند که روزهای سختی در انتظار "تحریمکنندگان و بیرمقسازان انتخابات" است و کسانی که حتی نطفه فرزندانشان نیز با پول انقلاب اسلامی بوده است اما به قصد مشروعیتزدایی از همین نظام مظلوم گفتند این انتخابات رقابتی نیست و ما لیست نمیدهیم! حتما به محضر مردم پاسخگو خواهند شد.
***
وسوسه شدن لیدر اصلاحطلبان برای "تَکرار" در یک شعبه حاشیهای!
با وجود اینکه ستاد اصلاحات رسماً اعلام کرده است که انتخابات مجلس یازدهم را رقابتی نمیداند و در تهران و برخی شهرستانها فهرست انتخاباتی هم نمیدهد! اما تحرکات این جریان خاص سیاسی و ایضاً اعلام لیست انتخاباتی 30 نفره از سوی حزب کارگزاران سازندگی نشان میدهد که احتمالات دیگری هم وجود دارد.
احتمالاتی که صدالبته خلاف رفتار تحریمی اصلاحطلبان نیستند اما میتوانند زمینهساز حضور دوباره آنها در مجلس و ادامه مشکلات فعلی کشور شوند.
مثلا این احتمال وجود دارد که شخص لیدر اصلاحطلبان همانند سال 90 که چپها انتخابات مجلس نهم را تحریم کردند نیز با این تحریم همراهی کند اما دست آخر در یک شعبه انتخاباتی حاشیهای در تهران رأی بدهد تا چپها بتوانند ضمن بهرهگیری از رفتار تحریمی؛ مدعای ماندن در داخل نظام را نیز داشته باشند.
و یا ممکن است لیدر اصلاحطلبان همانطور که در انتخابات 92 هرگز حاضر به حمایت رسمی از روحانی نشد؛ اما با ایما و اشاره و یا مثلا با یک "پیام"! رزق فردای اصلاحطلبان را نیز به توبره بیاورد.
*از این احتمالات در عالم سیاست فراوان است و بسا که همچون انتخابات سال 90 و یا سالهای 92 و 94 نیز شاهد رأی دادن و "تَکرار میکنم" لیدر اصلاحطلبان باشیم.
ضمن اینکه متأسفانه ساز مخالف "جبهه پایداری" و ارائه یک لیست جدا تحت عنوان اصولگرایی نیز فرصت مغتنمی را برای اصلاحطلبان در تهران فراهم آورده است که علیرغم بلند کردن پرچم تحریم خاموش انتخابات اما بصورت چراغ خاموش از فهرست کامل حزب کارگزاران حمایت کرده و دست آخر نیز منویات خود برای مجلس یازدهم و مقدرّات کشور را عملی شده ببینند.
این نکته بدیهیست که چپها علیرغم اینکه اعلام کردهاند لیستی برای انتخابات در تهران ندارند اما بدشان نمیآیند که از فرصتهای موجود نیز استفاده کنند و اصطلاحا بر روی کت اپوزیسیون، شلوار پوزیسیون بپوشند.
و حتما مقامات ستاد اصلاحات نیز بر این نکته اشراف دارند.
اینکه روزهای مانده تا انتخابات آبستن چه حوادثی است را دقیقا نمیدانیم اما این مردم هستند که باید تصمیم بگیرند مایل به ادامه سیاست منتسبین احمدینژاد و منتسبین اصلاحات هستند یا اینکه قصد دارند امور را به "عقلانیت اصولگرایانه" بسپارند؟!
شرایط کشور، مشکلات آن و راهحلهای تمام این مشکلات دقیقا در "صندوق رأی" تعیین میشود. و بدیهیست که رأی دادن به گذشتگان به معنای ادامه وضع موجود است...
***
1_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/282929
2_ mshrgh.ir/1038706
3_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/282904
4_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-869713
5_ mshrgh.ir/1038706
6_ mshrgh.ir/1041779