به گزارش حلقه وصل، آیین رونمایی از کتاب «رد پا برهنهها» عصر دیروز چهارشنبه 4 خرداد با حضور گلعلی بابایی، معصومه رامهرمزی، احمد دهقان، جواد محقق، حمید حسام و مرتضی نادراحمدی راوی این کتاب در سرای اهل قلم برگزار شد.
معصومه رامهرمزی نویسنده و پژوهشگر و همچنین از امدادگران دوران 8 سال دفاع مقدس در ابتدای این مراسم گفت: کتاب «رد پا برهنهها» دارای چند ویژگی منحصر به فرد است که این اثر را از سایر آثار متمایز میکند. اولین ویژگی آن اعتقاد مثبت و سفیدی است که راوی و نویسنده هر دو به آن پایبند هستند. هر دوی این عزیزان از قشرهای هستند که بیشترین زحمت جنگ بر دوش این ها بوده است. کسانی که با اینکه همیشه زخم در بدن داشتند اما هیچگاه جبهه را ترک نکردند.
وی ادامه داد: نویسنده و راوی در این کتاب هر دو یک رویکرد اخلاقی، اعتقادی و عرفانی به جنگ دارند که از مقدمه تا پایان کتاب با آن همراه هستیم. راوی در جایی با صحنه شهادت دوستانش مواجه می شود که او را به یاد قتلگاه عاشورا می اندازد و از این دست اتفاقات در آن بسیار دیده می شود که یکی از جدی ترین ویژگی کتاب به شمار می رسد.
نویسنده و پژوهشگر دفاع مقدس تصریح کرد: کسی که این کتاب را می خواند شناخت بسیار خوبی از تخریب در جنگ به دست می آورد. نویسنده با شگردهای مختلف که به کار بسته است به خواننده اجازه می دهد کمتر خسته شود.
گلعلی بابایی نویسنده کتاب «همپای صاعقه» با صرف نظر کردن از حرف زدن درباره کتاب به خصوصیتهای نگارنده آن اشاره کرد و اظهار کرد: حمیدحسام در طول 2 سال بازنشستگی خود 4 کتاب رونمایی کرده است که در نوع خودش یک رکورد است. او از ایام بازنشستگی اش خوب استفاده می کند. کتاب « فقط غلام حسین باش»، «آب هرگز نمیمیرد» که در جشنواره جلال کتاب برتر بخش مستند شد که کتاب ارزشمندی هم بود، «وقتی مهتاب گم شد» که با حضور سردار همدانی رونمایی شد و آخرین اثر ایشان «رد پای پابرهنهها» چهارمین اثر ایشان است که در این فرصت کوتاه خوب از پس آن بر آمده است.
وی افزود: ویژگی قلم حمید حسام منحصر به فرد است؛ او از معدود نویسندگانی است که خاطرات را بسیار خوب ارائه می دهد که مصداق همان تاکیدات امام خامنه ای است که می فرمایند خاطرات را با حفظ صداقت در غالب روان نویسی نگاشته شوند و می فرمایند من رنگ آمیزی را قبول دارم اما تحریف را نه. آقای حسام خاطرات را رنگ آمیزی می کنند. در همدان سوژه های زیادی وجود دارد که خوب می شود تاریخ جنگ را در غالب خاطرات این افراد به جامعه عرضه کرد.
«جواد محقق» پژوهشگر و نویسنده به عنوان مهمان در این مراسم به بیان خاطره ای از نحوه آشنایی با حمید حسام پرداخت و عنوان کرد: اولین بار من آقای حسام را به واسطه مرحوم امیرحسین فردی شناختم. وقتی مسئولیت صفحه شعر کیهان بچه ها را بر عهده داشتم گاهی دور هم جمع می شدیم. امیرحسین فردی رمانی به من داد و گفت: نویسنده این کتاب قلم خوبی دارد و اتفاقاً از همشهریان همدانی، شماست.
وی افزود: من با توجه به شناختی که از فعالان ادبیات همدان داشتم تعجب کردم که ایشان را نمی شناسم. در همدان داماد ما گاهی می گفتند آقای حسام به شما سلام می رساند و کتابی برای شما به بنده داده است. آن کتاب بخشی از خاطرات برادر شهید من را نیز در بر داشت. زمانی که در همدان بودم آن کتاب را تا دیر وقت خواندم و لذت بردم. فردای آن روز برف زیادی در همدان باریده بود و هیچ وسیله نقلیه ای وجود نداشت. من قصد داشتم به تهران بیایم و به خودم گفتم خوب است از آقای حسام تشکر کنم. برای دیدن آقای حسام مسافت طولانی را پیاده رفتم، در شهر هیچ ماشینی نبود. به دم خانه حسام رسیدم در حالی که هم بدنم خیس آب شده بود؛ حسام وقتی من را دید خیلی متعجب شد.
محقق اضافه کرد: آن روز آقای حسام وقتی متوجه شد من آن همه راه را در آن روز برفی فقط برای یک تشکر رفته ام بسیار متعجب شد. حمید حسام یکی از مخلص ترین، صادق ترین و خوش قلم ترین نویسندگان استان همدان و کشور است.
«احمد دهقان» نویسنده ادبیات دفاع مقدس نیز یکی دیگر از مهمانان این جلسه رونمایی بود که بدون دعوت خود را به مراسم رونمایی رسانده بود و گفت: امروز بی دعوت وارد جلسه شدم برای عرض تبریک و دست بوسی آقای حمید حسام که در وانفسای خاطره نویسی جنگ در حالی که واگن های آن یک طرف است و قطار طرف دیگر وقتی کسانی مثل ایشان داستان می نویسند یعنی هنوز می شود خاطرات را نوشت و به یادگار گذاشت.
حمید حسام چراغ راه همه خاطره نویسانی شده است که آینده را کمی ابری می بینند چون معلوم نیست این راه به کجا می رسد. حمید حسام خوب می نویسند اما به قول شهید مطهری هیچ کوفت و زهر ماری در کتاب هایشان دیده نمی شود.
«مرتضی نادراحمدی» معاون گردان تخریب لشکر انصارالحسین و راوی کتاب «رد پا برهنهها» در ادامه این جلسه گفت: کتاب «رد پا برهنهها» قطره ای است از محفوظات ذهنی یکی از هزاران رزمندگان دفاع مقدس که به همت حمید حسام با قلمی شیوا، رسا و ساده به رشته تحریر در آمد. حسام در همدان به عنوان چشم بیدار لشکر لقب دارد همان طور که در جنگ دیده بان بودند امروز نیز تسلط کامل دارند.
وی افزود: زحمات این کتاب با این انگیزه بود که شاید مقداری از فرمایشات امام خامنه ای که فرمودند: «قصه جهادی دفاع مقدس در لابه لای کوران حوادث زمانه گم نشود»بود. خدا را سپاس گذارم که از فرصت دفاع مقدس بی بهره نشدیم و این توفق نصیب ما شد که در جمع رزمندگان دین با دوستان شهیدی همنشین شویم.
معاون گردان تخریب لشکر انصارالحسین تصریح کرد: از فرمانده لشکر به خاطر ماموریتی که 30 سال پیش به من داد تشکر می کنم. تشکر می کنم از ماموریتی که به من داده شد تا جاده جزیره مجنون را در ساعت دع صبح منفجر کنم.
روای کتاب «رد پا برهنهها» با گریه گفت: من قبلاً خوانده بودم ماجرای قتلگاه را؛ تشکر من به این خاطر است که این فرصت به من داده شد تا از نزدیک شبیه به گوال قتلگاه را ببینم. ساعت 9 صبح بود که به جایی رفتم که به عقل بشری نمی رسید. رفتم و بهترین دوستانم را آنجا دیدیم. فرمانده گردان، مسئولین گردان، همه ارکان گردان در آن گودال دور فرمانده به نحوی به شهادت رسیده بودند. شهید شکریپور که زخم عملیات فاو بر تنش التیام نیافته بود بین بچه ها افتاده بود.
نادراحمدی اظهار کرد: زمانی که ماموریت روایت این خاطرات به من داده شد برایم فرصتی پیش آمد تا به سراغ جعبه مهمات چوبی ام بروم و از لابه لای عکس، جزوه و دست نوشته های دوستان شهیدم بروم و دوباره خودم را یک سرباز ببینم و لحظات نابی را با حال و هوای روزهای دفاع مقدس که هم گریه داشت و هم خنده تجربه کنم.
حمید حسام نگارنده کتاب «رد پا برهنهها» آخرین کسی بود که در این مراسم رونمایی سخنانی را بیان داشت و گفت: وجه مشترک کتاب های من که در چند سال اخیر رونمایی شدن حضور سردار شهید حسین همدانی بود که هر وقت 2 روزی فراغتی پیدا می کرد و به ایران می آمدند از من سوال می کردند که عملیات جدید چه خبر؟ او نگاشتن کتاب را به مثابه عملیات می دانست. این جمله ایشان خیلی من را به فکر فرو می برد. جای خالی ایشان را واقعاً احساس می کنم.
این نویسنده ادبیات دفاع مقدس بیان کرد: واقعیت هدف من از این کتاب و این مراسم رونمایی معرفی یک الگوی زنده است که بین ما زندگی می کند. کتاب بهانه ای است که این اشخاص را به جامعه بشناسانیم. ما وظیفه و رسالت داریم تا این بزرگ مردها را تا در قید حیات هستند را معرفی کنیم. شاید رونمایی کتاب در گام اول به سمت تجلیل از این عزیزان برود که کار ارزنده ای است؛ این ها مفاخر جامعه ما هستند.
وی بیان کرد: در 2 سالی که با راوی این کتاب در ارتباط بودم اولین چیزی که فهمیدم این بود که «ما جنگ را دیدیم ولی نچشیدیم» وقتی خاطرات بچه های تخریب را شنیدم فهمیدم کار این بچه ها در آتش زیستن بوده است. همیشه خاطرات چند گروه از بچه های جبهه برای من جالب بوده است؛ بچه های اطلاعات و عملیات به خاطر گشت زنیهایشان، بچه های قواص به خاطر عملیات های آبی اما بچه های تخریب یک وجه متمایز تری داشتند
حسام گفت: در وردی گردان تخریب تابلویی نوشته شده بود«گردان عاشقان شهادت» اما خودشان یک تابلو نوشته بودند«به مهدکودک تخریب خوش آمدید». من تعجب می کنم چطور پر خطرترین کار جنگ توسط کم سن ترین بچه های جنگ انجام می شد.
وی درباره نگاه عاشورایی این کتاب تاکید کرد: حرف های زده شده این کتاب و نگاه معرفتی و عاشورایی آن را من تزیق نکرده ام. حرف های رزمنده ها مثل روضه است. معتقدم برای تداعی خاطرات باید از ابزارهای مثل عکس و گردهم آوردن دوستان استفاده کرد اما دغدغه دارم که در ضمن امانت داری روایت ها را صادقانه بنویسم.
نگارنده کتاب «رد پا برهنهها» خاطر نشان کرد: همه رزمندگان از جنگ خاطره دارند اما هر خاطره ای قصه ندارد. قصه در روایت مثل پلات در داستان است که مثل خون جریان دارد. قصه پا برهنه شدن بچه های تخریب وجود دارد و ساخته من نیست، من روایتی را که روای گفته است را پرورانده ام.