به گزارش حلقه وصل، اکنون هم فصل انتخابات است و هم فصل ارائه کارنامه به مردم؛ اما طیفی که شبِ انتخابات، یادِ جمهوریت افتادهاند، بههیچعنوان حاضر نیستند که با مردم از کارنامه عملکرد خود سخن بگویند.
این روزها برخی دولتمردان در کنار رسانههای زنجیرهای و فعالین مدعی اصلاحات، کلیدواژه «جمهوریت» را بارها تکرار کردهاند. جمهوریت یعنی مردم. اکنون هم فصل انتخابات است و هم فصل ارائه کارنامه به مردم. اما طیفی که شبِ انتخابات، یادِ جمهوریت افتاده است، بههیچعنوان حاضر نیست که با مردم از کارنامه سخن بگوید.
اصلاحطلبان که این روزها توپخانه خود را به سمت شورای نگهبان نشانه گرفتهاند و دروغ «رد صلاحیت گسترده مدعیان اصلاحات» را در بوق و کرنا کردهاند، به این سؤال پاسخ نمیدهند که «کارنامه لیست امید در مجلس دهم چه بود؟».
آقای روحانی در روزهای اخیر در قامت یک رئیس «جمهور»، چندین مرتبه به مسئله «جمهوریت» اشاره کرده است. رئیسجمهوری که در سال هفتم فعالیت خود قرار دارد و هر طور محاسبه کنیم، اکنون زنگ حساب دولت فرارسیده است و چهبسا مدتها از آن گذشته است. سؤالی که مطرح میشود این است که چرا رئیسجمهور از کارنامه عملکرد خود سخن نمیگوید؟!
رسانههای زنجیرهای این روزها با تیترهایی همچون «پاسداشت جمهوریت»، «روزهای دشوار جمهوریت»، «بقای اسلامیت تنها با جمهوریت ممکن است» و... مطالب متعددی در رثای جمهوریت نوشتهاند؛ اما همین جماعت، وقتی زنگ حساب و موعد «پاسخگویی به جمهور» فرامیرسد، با دروغهایی همچون «دولت فاقد اختیارات لازم است» و «تنها ۴۰ درصد اقتصاد ایران در اختیار دولت است» و «مجلس در رأس امور نیست» و... با توهین به شعور مردم، از پاسخگویی فرار میکنند.
پراید ۶۵ میلیونی و...
هیچ عقل سلیمی نیست که نداند، طیفی که این روزها خود را حامی بیچونوچرای جمهوریت جا زده است، با در اختیار داشتن اکثریت مطلق دولت، مسبب اصلی وضع نامناسب اقتصادی موجود است.
در سال ۹۴ قیمت پراید در بازار حدود ۲۰ میلیون تومان بود؛ اکنون قیمت این خودرو در بازار حدود ۶۵ میلیون تومان است. در سال ۹۴ سکه حدود یک میلیون تومان بود اما در حال حاضر قیمت سکه حدود ۵ میلیون تومان است. در سال ۹۲ و در آغاز به کار دولت روحانی، قیمت هر کیلوگرم مرغ حدود ۶ هزار تومان بود؛ اما هماکنون به حدود ۱۴ هزار تومان رسیده است.
در سال ۹۲ قیمت هر کیلوگرم گوشت قرمز حدود ۳۰ هزارتومان بود و اکنون قیمت گوشت قرمز حدود ۸۰ هزارتومان است. از سال ۹۲ تاکنون قیمت مسکن بیش از ۱۳۰ درصد افزایش یافته است.
قیمت دلار در سال ۹۴ حدود ۳ هزارتومان بود و اکنون قیمت دلار حدود ۱۳ هزارتومان است. تصمیم غیرکارشناسی و خسارتبار دولت در ماجرای دلار ۴۲۰۰ تومانی، ۱۸ میلیارد دلار از سرمایه کشور را بر باد داد. همچنین تصمیم اشتباه دولت در حذف کارت سوخت، حدود ۱۵۰ هزار میلیارد تومان به کشور خسارت وارد کرد.
نکته قابلتوجه اینجاست که نه دولتمردان و نه فعالین مدعی اصلاحات و رسانههای زنجیرهای، هیچکدام به موارد مذکور اشاره نکرده و درباره آن به افکار عمومی پاسخگو نیستند!
رفع مشکلات مردم؛ پاسداری از جمهوریت
این در حالی است که پاسداری از جمهوریت، رفع مشکلات مردم است.
دولتمردان و رسانههای مدعی اصلاحات، اگر واقعاً پاسدار جمهوریت هستند، باید برای رفع مشکلات مردم، روز و شب نشناسند.
مقامات ارشد دولت تاکنون بارها تأکید کردهاند که اکنون در جنگ تمامعیار اقتصادی با دشمن- به سرکردگی آمریکا- قرار داریم اما متأسفانه دولت آقای روحانی در این نبرد سنگین، بههیچعنوان آرایش جنگی ندارد.
آقای روحانی که این روزها چندین بار بر جمهوریت تأکید کرده است، تاکنون بارها با توهین به «جمهور»، «وعدههای انتخاباتی» را انکار کرده است. برای نمونه وی در رقابتهای انتخاباتی در سال ۹۲ گفته بود: «راهحلهای کوتاهمدت یک ماه و ۱۰۰ روزه برای حل مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی در دولت تدبیر و امید پیشبینی شده است که با این برنامه ما میتوانیم در یک فرصت کوتاه شاهد تحول اقتصادی باشیم... با ایجاد یک دوره تنفس به کارخانهها و مراکز تولیدی که مشکل دارند، مشکلات آنها را در یک مدت کوتاه حلوفصل کنند». بااینحال روحانی چندی پیش در اظهارنظری تأملبرانگیز گفت: «کِی گفتیم مشکلات را ۱۰۰ روزه حل میکنیم؟»!
رفتار تأملبرانگیز رئیسجمهور در ماجرای سهمیهبندی بنزین و این اظهارنظر که «من هم صبح جمعه از گرانی بنزین باخبر شدم»! نمونه دیگری از بیاحترامی به جمهور است.
روحانی همچنین وعده داده بود که با کلید توافق هستهای هم چرخ زندگی مردم میچرخد و هم چرخ سانتریفیوژها. اما در پسابرجام هم صنعت هستهای متوقف شد و هم سفره مردم کوچک شد. بهعبارتدیگر، هستهای رفت ولی تحریمها ماند.
کارنامه غیرقابلدفاع لیست امید
در اسفند ۹۴، پس از اعلام نتایج انتخابات دهمین مجلس شورای اسلامی، روزنامههای اصلاحطلب با تیترهایی همچون «تَکرار پیروزی»، «ملت تَکرار کرد»، «تغییر اصلاحطلبانه پارلمان»، «پیروزی امید»، «لیست امید برنده انتخابات تهران»، «لبخند امیدیها به بهارستان»، «امید مردم، در بهارستان» و...با ذوق و شوق اعلام کردند که اکثریت مطلق مجلس دهم را کسب کردهاند.
شعار لیست امید این بود: «آرامش، رونق اقتصادی»؛ اما عملکرد و کارنامه فراکسیون امید مجلس دهم هر چیزی بود جز ایجاد آرامش و رونق اقتصادی چندی پیش پروانه سلحشوری، نماینده عضو فراکسیون امید مجلس اذعان کرده بود که «هم مجلس و هم عملکرد دوساله اخیر دولت باعث سرخوردگی مردم شد».
سلفی حقارت، تشکیل کمیته رفع حصر، طرح دوفوریتی برخورد با سؤالکنندگان در سخنرانیها، کاسبکاری در ماجرای سهمیهبندی بنزین، سیاهنمایی و تشویق مردم به آشوب و اغتشاش، مردودی در دفاع از حقوق زنان و بیتوجهی به مطالبات جوانان و موارد متعدد دیگر در کارنامه فراکسیون امید، بهخوبی نشان میدهد که دستاورد لیست امید در مجلس دهم، تقریباً هیچ است.
نقشه شوم دشمن، جدا کردن جمهور از نظام
از اولین روز پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، دشمن با تمام قوا، جمهوریت نظام را نشانه گرفته است. دشمنان جمهوری اسلامی ایران به سرکردگی آمریکا با ابزارهای مختلف ازجمله تحریم، عملیات روانی، ایجاد دوقطبی، آشوب و فتنه و...همواره در پی آن بودند تا جمهور را از نظام جدا کنند. نقشه شومی که به فضل الهی هیچگاه تحقق نیافت.
در این میان، مقامات کشور و بهخصوص دولت- به دلیل داشتن امکانات و اختیارات گسترده- نقش مهمی در خنثی کردن این نقشه شوم دارد. اما متأسفانه در برخی برههها، کمکاریها و قصور و تقصیرها و جنجالسازیها، دشمن را در اجرای این نقشه ضد ایرانی امیدوار کرده است.
هرگاه یک مقام ارشد دولتی، با کمکاری و یا بیان اظهارات جنجالی، مردم را دلخور کرده است، دشمن به وجد آمده و رسانههای معاند نیز خوراک خوبی برای تحتفشار قرار دادن مردم ایران پیدا کردند.
همانطور که پیشازاین نیز اشاره شد، ملاک دفاع از جمهوریت، حل مشکلات مردم است.
رهبر معظم انقلاب در ۶ شهریور ۹۲ فرمودند: «گفتمان اصلی دولت اسلامی همین خدمت است؛ اصلاً فلسفه وجود ما جز این نیست؛ ما آمدهایم خدمت کنیم به مردم و هیچچیز نباید ما را از این وظیفه غافل کند. البتّه ما هرکداممان دلبستگیهایی داریم، سلیقههایی داریم؛ در زمینه سیاسی، در زمینه مسائل اجتماعی، دوستیهایی داریم، دشمنیهایی داریم، اینها همه حاشیه است؛ متن عبارت است از خدمت؛ نباید بگذاریم این حواشی بر روی این متن اثر بگذارد و یک نکتهای که در این زمینه خدمت هست، این است که وقت محدود است: چهار سال یا به نگاهی هشت سال؛ وقت محدود است، مثل برق هم میگذرد.
من در همین اتاق یا آن اتاق با بعضی از دولتهای قبلی که بعضی از شماها هم در آنها بودید، همین را مکرراً تکرار کردم: روز اوّلِ دولت به فکر این باشید که این مثل برق میگذرد. وقتی انسان به چهار سال پشت سرش نگاه میکند، میبیند کأنّه مثل یک روز گذشت - تَمرُّ مَرَّ السَّحاب - منتها در داخل همین وقت محدود، فرصتها نامحدود است؛ یعنی هر ساعتِ شما یک فرصت برای شما است. هر حادثهای که پیش میآید یک فرصت برای شما است. هر فکری که به ذهن شما میرسد، ابتکاری که به ذهنتان میآید، یک فرصت برای شما است. این فرصتها را از دست ندهید».