به گزارش حلقه وصل، تراکتور و مصطفی دنیزلی در یک فضای دوستانه به همکاری خود پایان دادند. این یک اتفاق خوب در فوتبال ایران است. به این خاطر که معمولاً در فوتبال ایران مربی و باشگاه با ناراحتی و کلی حرف و حدیث به کار پایان میدهند! اخراج مصطفی دنیزلی حق طبیعی باشگاه تراکتور بوده و نمیشود به این باشگاه به خاطر تصمیمی که اتخاذ کرده، ایراد گرفت، اما دلایل جدایی دنیزلی از تیم تراکتور قابل واکاوی و البته مهم است. مصطفی دنیزلی در این باره به روزنامه حریت ترکیه گفته است: «از نظر روحی بسیار خسته بودم. میخواستم از آنجا بروم، اما هیئتمدیره اجازه نداد. از نظر ورزشی، این جدایی یک شکست به شمار نمیآید. توافق دوطرفهای صورت گرفت.»
سؤال اساسی اینجاست که چرا مصطفی دنیزلی از کار در تراکتور خسته شده بود؟ آیا فضای کار در این تیم سنگین است و یا انتظار قهرمانی در این تیم کار را برای سرمربی سخت کرده است؟ سخن مصطفی دنیزلی باید واکاوی شود و دستکم در رفتار با سرمربی جدید اصلاحات لازم صورت گیرد. به هر صورت مربی مانند همه آدمها حد تحملی دارد و اگر قرار باشد فشارها روی او به خصوص از سوی باشگاه زیاد شود، تصمیمات خوب نخواهد گرفت.
تراکتور در یکی، دو فصل اخیر مربیان زیادی را جابهجا کرده؟ آیا همه مربیان بد بودهاند؟ پاسخ این سؤال بدون شک نه است و حالا باید باشگاه ایرادات عدم نتیجه گیری را در خود جستجو کند. نتایجی که از دست رفت تجربیات خوبی نصیب تراکتور کرد. از همه مهمتر این تیم را متوجه کرد که نامها منجر به قهرمانی تیم نخواهد شد.
تراکتور در یکی، دو فصل اخیر ابتدا بازیکن جذب کرد و بعد سرمربی به خدمت گرفت در حالی که اصل این است تیم ابتدا مربی جذب کند و بعد بازیکن را با نظر مربی در اختیار بگیرد. خیلی از بازیکنانی که در یکی، دو فصل اخیر به تیم آمدهاند با نظر سرمربی نبوده و، چون باشگاه بازیکن اسمی جذب میکرده بر این باور بوده هر بازیکن اسمی در اختیار بگیرد سرمربی حتماً موافق اوست. این در فوتبال یک اشتباه بزرگ است به این خاطر که سرمربی مسئول فنی تیم است و نه مدیرعامل باشگاه یا هر کسی که سمت دیگری در باشگاه دارد. فوتبال بعد از مصطفی دنیزلی هم برای تراکتور ادامه خواهد داشت.