به گزارش حلقه وصل، اغتشاشات اخیر و قطع دسترسی به اینترنت بینالمللی، بار دیگر نام «شبکه ملی اطلاعات» را بر سر زبانها انداخت. شبکهای که ایدهاش برای اولین بار در حدود سال 84 مطرح شد و در سال 89 شد بخشی از قانون برنامه پنجم توسعه ایران. قرار بود این شبکه که نامش با عبارت نهچندان دقیق «اینترنت ملی» در بین مردم جا افتاده بود، پاسخگوی تمام نیازهای داخلی، آن هم با سرعت بالا و قیمت اندک باشد. شبکهای که میخواست هم هزینههای بیدلیل رفت و برگشت اطلاعات به خارج از مرزها را کاهش دهد و هم استفاده از منابع جهانی را برای کاربران سریعتر و راحتتر کند.
طبق قانون، سال 95 بهعنوان زمان راهاندازی این شبکه تعیین شد ولی به دلایل متعددی به این وعده عمل نشد. مشکلات بسیاری بر سر راه شبکه ملی اطلاعات قرار داشت؛ از عدم اهتمام بعضی مسئولان گرفته تا منافع اقتصادی بعضی گروههای خاص، و البته پیچیدگیهای فنی و نیاز اقتصادی بالا. حالا این روزها حسرتی ایجادشده برای بسیاری از ایرانیها که چرا اینترنت ملی ندارند برای زندگی و کسبوکار و رفاهشان. در مقابل، خیلیها هم سؤال و ابهام دارند که این شبکه ملی اطلاعات اصلاً چه هست و نکند محدودیتهای جدی برای ارتباط ایرانیها با سایتها و پایگاههای اینترنتی سراسر جهان ایجاد کند. برای روشن شدن موضوع بهتر است ابتدا به تجربه کشورهای جهان در این حوزه بپردازیم و بعد آگاهانهتر قضاوت کنیم.
اینترنت ملی آمریکایی!
خیلیها نمیدانند و شاید باورشان نشود ولی آمریکا هم اینترنت ملی دارد. خیلی کشورهای دیگر هم هستند و تجربههای موفق نیز در این حوزه فراوان است. کره جنوبی که معروف است به اینکه سریعترین اینترنت جهان را دارد، اینترنت ملی دارد. و اصلاً چون اینترنت ملی دارد توانسته بالاترین سرعت اینترنت در جهان را داشته باشد.
در آمریکا اینترنت ملی با عنوان «زیرساخت ملی اطلاعات» (NII) شبکهای است باهدف پردازش اطلاعات باکیفیت بالا. منظور از کیفیت بالا هم گردش آزادانه اطلاعات در مجاری قانونی و امکان پایش اطلاعات نادرست و همچنین جلوگیری از اعمال خرابکاری در بخشهای حساس امنیتی است. افزایش امنیت کسبوکار از طریق حفظ ایمنی دسترسیها و ایجاد مصونیت در برابر دزدی اطلاعات اقتصادی و فنی شرکتها بخش دیگری از اهداف این شبکه ملی است. در آمریکا حفاظت از اینترنت معادل حفاظت از اقتصاد است. استرالیا نیز شرایطی مشابه آمریکا دارد و در این زمینه پیشرو محسوب میشود.
سریعترین اینترنت جهان از کجا آمد!
کره جنوبی که حالا پرسرعتترین اینترنت جهان را دارد تا همین 10 سال پیش به دلیل قوانین داخلی در فهرست کشورهای اصلی سانسور کننده اینترنت معرفی میشد. ولی اینترنت ملی را طراحی و اجرا کرد و برخی قوانین هم متناسب با آن اصلاح شد و حالا فضای مجازی امنی دارد برای اقتصاد شتابانش. البته هنوز مانند سایر کشورهای جهان، در کره جنوبی نیز سانسور اینترنت امری ضروری و قانونی است؛ ازجمله سانسور برخی سایتهایی که غیرقانونی فعالیت میکنند یا در حوزه قمار، تجارت فحشا، تروریسم، ترویج خشونت و... فعالاند. اینترنت ملی فرصتی در اختیار کرهایها گذاشته تا جامعه را طبق قانون و فرهنگ حاکم، مصون و ایمن نگه دارند تا حد ممکن.
ترس اروپا از جاسوسی آمریکا
انگلستان و چین هم همگام با کره جنوبی شبکه ملی اطلاعات راهاندازی کرده بودند و از منافعش بهره میبردند. در انگلستان محدودیتها کمتر است و در چین بیشتر. البته اوایل، اینترنت ملی چندان جدی گرفته نمیشد تا اینکه با افشاگریهای «ادوارد اسنودن» معلوم شد چقدر امنیت فضای مجازی پایین است و باید برایش چارهای اندیشید. آلمان و برزیل پیشگام بودند؛ آلمان کشوری صنعتی است که میخواهد از اطلاعات مرتبط با فناوری شرکتها و کارخانههایش حفاظت کند و برزیل کشوری رو به توسعه با اولویتهای صنعتی که هدفی مشابه را دنبال میکند. کار به جایی رسید که آلمان به کشورهای اروپایی پیشنهاد داد برای جلوگیری از جاسوسی و افزایش امنیت، شبکه اطلاعاتی اختصاصی اروپایی راهاندازی کنند تا اطلاعات اروپا ازجمله ایمیلها از مسیر آمریکا نگذرد!
امروزه برخورداری از شبکه ملی اینترنت یکی از اصول مهم حفظ و ارتقا «منافع ملی» محسوب میشود. هند نوعی از شبکه ملی اطلاعات دارد که «شبکه ملی دانش» نامیده میشود. روسیه هم شبکهای پیشرفته دارد برای اینترنت ملی که بهتازگی فعالشده است. هدف روسیه این است که زیرساختی دیجیتالی برای اینترنت مستقل داشته باشد و یکی از شاخصهایش هم اینکه باید آمادگی کامل ایجاد شود تا در مواقع ضروری بتوان از اینترنت جهانی مستقل عمل کرد.
سانسور ارزان است، اینترنت ملی گران!
بسیاری از کشورهای توسعهیافته یا رو به توسعه جهان در حال توسعه و راهاندازی شبکه ملی اطلاعات هستند ولی اخبار مرتبط با این اقدامات معمولاً زیاد منتشر نمیشود؛ اول به دلایل امنیتی و حفاظت از ساختار فنی این کار و بعد به دلیل واکنشهای منفی احتمالی بهویژه از سوی رسانهها. بعضی افراد و رسانهها و موسسههای نظارت بر اینترنت به دلایل مختلف نسبت به شبکههای ملی اطلاعات نظر مساعد ندارند و راهاندازی آن را معادل «کنترل اینترنت» یا «تلاش برای سانسور گسترده» یا «اعمال نظارت بیشتر بر آزادی بیان» تعبیر میکنند. جالب آن که برخی کشورها از این موضوع برای فشار بینالمللی و رسانهای بر سایر کشورها استفاده میکنند؛ برای مثال رسانهها و مقامات آمریکایی مدام نسبت به راهاندازی اینترنت ملی در ایران اظهار نگرانی میکنند!
نکته مهم اینکه سانسور اینترنت کاری بهمراتب سادهتر از راهاندازی اینترنت ملی است. سانسور، کمهزینه و راحت و سریع است درحالیکه راهاندازی شبکه ملی اطلاعات کاری دشوار، زمانبر، پرهزینه و ازنظر فنی بسیار پیچیده است؛ این دو را نباید باهم اشتباه گرفت.