حلقه وصل؛زهرا ایزدی// اسلام دو بال اصلی دارد، یکی فرهنگ عاشورایی و دیگری فرهنگ مهدویت. فرهنگ عاشورایی همچنان پابرجاست، ولی متاسفانه به فرهنگ مهدویت کمتر توجه می شود و گاهی هم مغفول واقع می شود. اما سوال اینجاست مگر عاشورا مقدمهای برای ظهور نیست؛ پس چگونه میشود بگوییم عاشورا پابرجاست و مهدویت مورد غفلت واقع شده؟
کمتر از چند روز دیگر تا بزرگترین اجتماع عظیم انسانی باقی مانده است، واقعهای که سیل عظیم عاشقان ولایت را به سمت هدفی مشترک میکشاند، هدفی که گویای عدالت، آزادی، ظلم ناپذیری و نماد بارز ایستادگی برای تحقق جامعهی مهدویت است. چرا میگوییم این حرکت عظیم به سمت بزرگ پرچمدار عدل و آزادی زمینهساز جامعهی ظهور است؟
چون میتوان هر سه مقدمه اصلی تشکیل تمدن اسلامی را به وضوح در آن مشاهده کرد که عبارتاند از:
۱- فراگیری و سیل مشتاقان خاندان عصمت و طهارت که از هر شهر و دیاری با رنگ و زبان و نژادهای مختلف از تمام روزمرگیهای زندگی دست میکشند و قدم در مسیر پیادهروی اربعین میگذارند. حتی اگر بشنوند که مسیر سخت و دشوار است و از لحاظ امنیتی شاید برایشان خطر ایجاد شود، انگیزهشان را از دست نمیدهند، که هیچ؛ بلکه مشتاقتر هم میشوند و با شور بیشتری شرکت میکنند.
۲- فراگیری و نوع دوستی و اخلاق مداری که به مدت حداقل یک ماه عجیب موج میزند و حتی پایینترین فرد از لحاظ مالی و خانوادگی هم سعی میکند به نوعی در این اجتماع شریک باشد، با وجود شرایط سخت اقتصادی و مشغلههای مختلف زندگی، اما کافیست سخن از حکومت عدالت جهانی مطرح شود که شروعش با حرکت به سمت آغاز کنندهی این نهضت جهانی است دیگر کسی سر از پا نمیشناسد و به هر نحوی وارد میدان میشود، و اتفاقی رقم میخورد که نظیرش را در هیچ کجای جهان با ملاک و معیارهای مادی نمیتوان یافت.
۳- فراگیری اتحاد، عدالت و صلح جهانی، مفهومی که آرمان همیشگی مردم جهان بوده و گاها با الفاظ و کلمات مختلفی آن را بیان کردهاند مانند دهکدهی جهانی و...، اما همیشه در آرزویش به سر بردهاند، ولی در کشوری به اسم عراق که سال ۲۰۰۲ از جانب کشوری که مدعی رهبری جهان است با نیت شوم لقب محور شرارت را گرفته است، سالی یکبار صلح جهانی محقق میشود و زن و مرد و پیر و جوان و سفید و سیاه کنار یکدیگر قدم برمیدارند و مفهوم صلح را به صورت واقعی به رخ جهانیان میکشند.
با وجود این سه مقدمه که هر سال در جلوی چشمان هر بینندهای که فقط کافیست بخواهد ببیند اتفاق میافتد، میفهمیم که پیادهروی اربعین عبادتی در حال حرکت است که در عین مظهر وحدت و همکاری و نزدیکی بین ملتها بودن، آغازی برای تمدن عظیم اسلامی است و فرهنگ تنبلی را از بین میبرد و انسان را به حرکت وامیدارد که در اصل ریشه در حضور آقا امام زمان (عج) در این اجتماع عظیم دارد.
نباید سطح اربعین را به یک سفر عاطفی تنزل دهیم و بدانیم که این یک سفر برای آیندهی اسلام است و ما که وارثان این فرهنگ بزرگ هستیم رسالتی برگردنمان است که ابعاد آشکار و پنهان اربعین را برای دیگر افرادی که توفیق حضور ندارند یا نسبت به این واقعه آگاهی ندارند نمایان سازیم و سعی کنیم ذات واقعی این سفر و فریادهای حضرت زینب (س) را به گوش همگان برسانیم.
درواقع الان زمان نصرت اسلام و امام حسین (ع) و امام زمان (عج) هست و در این سفر نشان خواهیم داد که هرچقدر سختیهای راه بیشتر شود و سنگ اندازیها افزایش یابد انگیزهی وارثان حسین و یاریکنندگان حضرت حجت بیشتر و بیشتر خواهد شد.