به گزارش حلقه وصل، ترجمه کتابهای دفاع مقدس به زبانهای دیگر چند سالی است که همزمان با آغاز نهضت خاطرهنویسی اوج گرفته و سازمانها و نهادهای مختلفی هر یک به نوبه خود برای ادای دین تلاش کردهاند، قدمی در این مسیر بردارند، اما نبود یک شیوه ساماندهی شده و منطقی برای ورود به بازار جهانی موجب شده چندان در مواجه با مخاطب غیر ایرانی در این حوزه موفق نباشیم. استفاده از مترجمان بومی زبان مبدأ به جای مترجمان بومی زبان مقصد، انتشار کتاب در داخل کشور و سپس توزیع آن در خارج از کشور، عدم هماهنگی با ناشران خارجی و ... از جمله دلایل عدم موفقیت در این مسیر است که بارها از سوی کارشناسان مختلف بیان شده است.
البته در این میان معدود آثاری هم هستند که مسیر درستی را برای ورود به بازار جهانی پیمودهاند و در مقابل طعم موفقیت را چشیده و توانستهاند با مخاطب غیرایرانی ارتباط خوبی برقرار کنند. ترجمه روسی «من او» اثر رضا امیرخانی، ترجمه انگلیسی «سفر به گرای 270 درجه» اثر احمد دهقان، ترجمه روسی «مردگان باغ سبز» محمدرضا بایرامی و... از جمله این آثار است.
اما اخیراً ترجمه انگلیسی کتاب «من قاتل پسرتان هستم» احمد دهقان نیز به زبان انگلیسی ترجمه و منتشر شده است، این ترجمه توسط کارولین کراسکری مترجم آمریکایی الاصل و شرقشناس و محقق دانشگاه یو. سی. ال آمریکا ترجمه و از سوی انتشارات «شمع و مه» که یک ناشر ایرانی ـ انگلیسی است، منتشر شده است. نسخه آلمانی این اثر نیز توسط یک مترجم آلمانی زبان در دست انجام است و قرار است تا پایان سال جاری منتشر شود.
به مناسبت انتشار ترجمه کتاب «من قاتل پسرتان هستم» ، میزگردی ا با حضور احمد دهقان نویسنده و افشین شحنهتبار ناشر نسخه انگلیسی و آلمانی این کتاب برگزار کرد.
در این نشست احمد دهقان از نگاه انسانی به جنگ در آثارش گفته و میافزاید: جنگ ما یک جنگ انسانی و پر از نگاههای انسانی بود و اگر در تاریخمان نیز بنگریم خواهیم دید هرجا این نگاههای بزرگ انسانی وجود داشت، ماندگاری نیز حضور داشت.
دهقان میگوید: نگاه بزرگ انسانی که در چشمان نویسنده است، میتواند اثر بزرگ بیافریند. گاهی ما احتیاج داریم سوژههای بزرگ داشته باشیم و گاهی احتیاج به این داریم که نویسندگان بزرگ تربیت کنیم. تا بتوانند از سوژههای کوچک بزرگترین قصهها را بنویسند. گاهی وقتها کمبود نویسندهای بزرگ بسیار احساس میشود.
وی در بخش دیگری از این نشست ادامه میدهد: ما چیزهای بزرگی داریم که فراموش کردیم از آنها استفاده کنیم. ایران کشور بزرگی است و هر موقع خوب معرفی شده زیبا دیده شده است. ما گاهی فراموش کردیم اینگونه چیزها را معرفی کنیم. جنگ ما آیینه تمام قد تاریخ معاصر ما است. ما این را خوب معرفی نکردیم و رفتیم زوایایی را برای معرفی انتخاب کردیم که که مخاطب آن را درک نکرده گویی به زبان کر و لالها با آنها صحبت کردهایم. با ترجمه خوب میتوانستیم یک دیالوگ ایجاد کنیم. این دیالوگ کمتر اتفاق افتاده است.
دهقان در پایان گفت: بزرگترین مشکل ادبیات جنگ پرچمداران بدلی هستند که پس از حادثه آمدند و پرچم را بلند کردند و سعی میکنند خود را نشان دهند. آنها میخواهند بگویند ما هستیم ولی نیستند.