به گزارش حلقه وصل، نتانیاهو پس از یک دهه تسلط بر قدرت سیاسی رژیم صهیونیستی در انتخابات سپتامبر ۲۰۱۹ نتوانست رأی لازم برای ادامه حضور مقتدر را به دست آورد. اما رقیبی که با ائتلاف چند حزب و شخصیت پیروز انتخابات شد نیز، اختلاف بالایی با لیکود نداشت و با فاصله ای کم این پیروزی را به دست آورد. اما همین پیروزی خفیف رقیب نتانیاهو با یک گردش کوچک موضع آنها را تضعیف کرد و موجب شد باز هم این نتانیاهو باشد که شانس بیشتری برای تشکیل دولت داشته باشد. اما از آنجا که نتانیاهو در آوریل ۲۰۱۹ موفق به تشکیل ائتلاف دولت نشد و در مقطع کنونی نیز در شرایطی بدتر از آوریل قرار دارد تنها گزینه تشکیل دولت در رژیم صهیونیستی، ایجاد وحدت بین دو حزب بالای این انتخابات و تشکیل یک دولت متحد بود. گزینه ای که ریولین، رئیس رژیم صهیونیستی تلاش داشت با میانجیگری بین احزاب، تحت عنوان «دولت وحدت» آن را رقم بزند. اما این اتفاق رقم نخورد چرا که گانتس آن را نپذیرفت و گزینه دولت وحدت، منتفی و نتانیاهو برای تشکیل دولت از سوی رئیس، مأمور شد. این گزینه از ابتدا هم پذیرفتنی نبود و مشکلات عدیده و لاینحلی را به وجود می آورد. لذا انتظار تشکیل چنین دولتی امری تقریباً غیر ممکن بود.
ائتلاف های معارض و ایجاد دولت مشترکمهمترین دلیلی که در آوریل ۲۰۱۹ مانع نتانیاهو برای ایجاد ائتلاف دولت شد، تعارضاتی بود که بین احزاب مختلف به وجود آمده بود. احزاب حاضر در انتخابات، دقیقا روی نقاطی تمرکز داشتند که احزاب رقیب آنها در نقطه مقابل آن قرار داشتند. مثلا لیبرمن بر تصویب قانون سربازی دانشجویان دینی تأکید داشت و در مقابل احزاب دینی و حریدی خواستار عدم تصویب این قانون هستند. اینگونه تناقضات موجب دور شدن احزاب از یکدیگر و عدم توافق برای حضور در ائتلاف های مشترک شد. تا جایی که برخی ائتلاف ها، با شرط قرار دادن این خواسته های متناقض شکل گرفت و ورود در ائتلاف و هم پیمانی را منوط به خواسته هایی کردند که با خواسته احزاب رقیب تعارض داشت. برای تشکیل دولت وحدت، بسیاری از این پیمان ها باید شکسته می شد و نتانیاهو و گانتس باید به پیمان هایی که بسته بودند، خیانت میکردند.
شروط چپگرایان برای بنی گانتسدر میان چپگرایان یک توافق بر سر مقابله با به قدرت نرسیدن نتانیاهو به وجود آمد. تمامی کسانی که شخصیت های مشهور عرصه سیاسی- نظامی بودند و در این ائتلاف گرد هم آمدند با وجود اختلافاتی که در مسائل مختلف با هم داشتند یک نگاه مشترک داشتند و آن هم این بود که برای کنار زدن نتانیاهو با هم ائتلاف کنند. نخستین خیانتی که بنی گانتس باید برای تشکیل دولت وحدت با نتانیاهو انجام می داد این بود که اصل اولیه ائتلاف خود را که کنار رفتن نتانیاهو بود کنار بگذارد. یائیر لاپید، موشه یعلون و گابی اشکنازی کسانی هستند که هر کدام ضربات قابل توجهی در دوره حضورشان در عرصه سیاسی از نتانیاهو پذیرفته اند و اعلام کرده اند که حاضر نیستند در دولتی که با حضور نتانیاهو تشکیل می شود حضور یابند.
یائیر لاپیدیائیر لاپید که زمانی وزیر دارایی نتانیاهو پیش از سال ۲۰۱۵ بود و بر سر بودجه نظامی با نتانیاهو اختلاف پیدا کرد و از دولت او خارج شد تا انتخابات ۲۰۱۵ برگزار شود با بنی گانتس به توافق رسیده بود تا در صورت پیروزی در انتخابات و تشکیل دولت، به طور دوره ای هر کدام ۲ سال ریاست کابینه را بر عهده داشته باشند. اما اگر بنی گانتز با نتانیاهو برای تشکیل دولت وحدت به توافق می رسید آنگاه خود گانتس باید با نتانیاهو دوره ریاست بر کابینه راتقسیم می کرد و هر کدام ۲ سال نخست وزیر شدند. در این صورت معلوم نبود سهم لاپید از نخست وزیری چه می شد. آیا گانتس این دوره ۲ ساله را با لاپید تقسیم می کرد و هر کدام ۱ سال نخست وزیر می شدند یا اینکه گانتز به تنهایی یک دوره ۲ ساله نخست وزیر می شد.
علاوه بر این یائیر لاپید با گانتس شرط کرده بود در صورتی در ائتلاف آبی- سفید حضور خواهد یافت که گانتز در دولتی که نتانیاهو حاضر است وارد نشود و در ائتلافی که تشکل می دهند هیچ گاه نتانیاهو نباشد. حال اگر دولت وحدت با حضور نتانیاهو و گانتس به وجود می آمد این شرط عملاً محقق نشده و گانتس باید این تعهد و وعده خود را کنار می گذاشت و به لاپید خیانت می کرد تا بتواند دولت وحدت را تشکیل دهد.
شروط راستگرایان برای نتانیاهوهمانگونه که چپگرایان با یک توافق ائتلافی را علیه نتانیاهو تشکیل داده بودند احزاب دینی و حریدی هم با شروطی که نقطه مقابل دیدگاه چپگرایان بود گرد نتانیاهو جمع آمده بودند. هنگامی که در آوریل ۲۰۱۹ نتانیاهو در تشکیل دولت شکست خورد، راستگرایانی چون موشه فیگلین، آیلت شاکید، یعقوب لیتسمن و حتی نفتالی بنت دریافتند فرصتی در اختیار دارند تا بتوانند با باج خواهی از نتانیاهو وارد ائتلاف او شوند. فاصله آوریل تا سپتامبر ۲۰۱۹ تمامی رایزنی ها برای ورود به ائتلاف راستگرایان حول همین باج خواهی ها گذشت. جزئیات این باج خواهی ها خیلی منتشر نشد اما برخی از این باج خواهی ها کاملا مشخص بودند چرا که از گذشته محور درگیری و اختلاف احزاب راست و مذهبی با چپگرایان و سکولار ها بوده اند.
مسئله سرباز گیری از دانشجویان دینی یهود، تعطیلی کامل روز شنبه وتوقف حرکت قطارها در این روز، الحاق کرانه باختری به سرزمین های اشغالی، تشکیل وطن قومی یهود و اجرای قانون قومیت و قوانینی ریزتر از اینها در حوزه آموزش و پرورش که نگاه هایی نژاد پرستانه در خود داشت، خواسته مذهبی ها بود که نتانیاهو را مجبور کرد پس از دور شدن لیبرمن و نفتالی بنت از او به این خواسته ها تن دهد تا دور و برش کاملاً خالی نشود. نمونه بارز این اجبار نتانیاهو در توافق با اتحاد راستگرایان به ریاست آیلیت شاکید بود. هنگامی که لیبرمن با آبی- سفید توافق آراء مازاد امضا کرد، نتانیاهو که به خواسته های اتحاد راستگرایان تن نداده بود خود را کاملاً تنها احساس کرد و بلافاصله با اتحاد راستگرایان این توافق را امضا کرد. این توافق تنها یک امضا نبود بلکه تن دادن به خواسته های اتحاد راستگرایان بود. خواسته هایی که نتانیاهو پیش از آن حاضر نشده بود به آنها تن دهد.
حریدی هانتانیاهو با وجود آنکه در بحث سرباز گیری از دانشجویان دینی حریدی خواسته آنها را پذیرفت و این قانون را به خواسته حریدی ها تا کنون امضا نکرده است اما در مقابل، در مسئله ای چون تعطیلی روزهای شنبه و عدم حرکت قطارها در این روز، هنوز خواسته های آنها را نپذیرفته است اما در این دوره او مجبور شد در زمانی که حتی لیبرمن هم از او جدا شد بود به حریدی ها وعده های جدیدتری بدهد.
دولت وحدتی که قرار بود با حضور نتانیاهو و گانتس به وجود آید این خواسته های احزاب مذهبی و حریدی را تحت الشعاع قرار می داد چرا که با تشکیل دولت وحدتی که گانتس و چپگرایان در آن حضور داشتند، نتانیاهو نمی توانست به تمامی این تعهدات عمل کند و مجبور بود با خیانت به احزاب مذهبی و حریدی، خواسته های آنها را نادیده گرفته، به پیمانی که با آنها بسته بود خیانت کند.
جمع بندیدولت وحدتی که ریولین، رئیس رژیم صهیونیستی به دنبال تشکیل آن بود، دولتی بود که باید جمع بین اضداد می کرد و دیدگاه هایی را که کاملاً نقطه مقابل هم هستند به دولت می آورد. دیدگاه هایی که هرگز حاضر نبوده و نیستند در کنار هم بنشینند، چه رسد به اینکه خواسته های طرف مقابل را نیز بپذیرند. اگر این دولت تشکیل می شد نتیجه آن، از بین رفتن اعتبار نتانیاهو و گانتز، تخریب ائتلاف های موجود و سخت تر شدن تشکیل ائتلاف در دوره های بعد بود. چالشی که به نظر می رسد بن بست نظام سیاسی کنونی را تعمیق می کرد و موجب از بین رفتن بیش از پیش اعتماد بین احزاب رژیم صهیونیستی می شد. احزابی که به دلیل کوچک شدن دیگر توان قدرت نمایی احزاب اولیه رژیم صهیونیستی را ندارند. حال که این دولت به وجود نیامد این نتانیاهو است که باید در شرایطی سخت تر و با ائتلافی ضعیف تر از آوریل ۲۰۱۹ مسئول تشکیل دولت شده است.