ممکن است در ابتدا به مولف ايراد گرفته شود که نگاه او به انقلاب اسلامي، نگاهي آرماني است که با واقعيت آن متفاوت است، ولي وقتي حقانيت سخن روشن ميگردد که سعي شود به همهي زوايايي که در رابطه با انقلاب اسلامي در کتاب توجه داده شده، عنايت گردد، در آن صورت است که معلوم خواهد شد چرا إصرار ميشود انقلاب اسلامي يک رستاخيز در همهي جهان امروز است و همچون روز حساب جايگاه هرکس را تعيين ميکند.
بارها شاهد بودهايد كه غفلت از خاستگاه رزق چه هلاكتهايي را براي جوامع و افراد بهوجود آورده است و نه تنها در اصلاح زندگي خود طرفي نبستهاند بلكه برعكس؛ در جهت هلاكت خود تلاش نمودهاند.اينها همه و همه سبب شد كه بنده وظيفة خود بدانم سلسله بحثهاي «جايگاه رزق انسان در هستي» را خدمت عزيزان عرضه بدارم و به جدّ اميدوارم اگر با عزمي محكم نسبت به آن برخورد شود از بسياري از حيلههاي شيطان خود را رهانيدهايم و قدمي بسيار اساسي در سلوك اليالله برداشتهايم.
آشتي با خدا آنگونه راهی است که امامانِ معصوم علیهمالسلام مينمايانند، نه دانستن خدايی که فيلسوفان از آن خبر میدهند. آشتی با خدا دعوتی است براي برگشت به خود، اما خودی که دلداده خدا شده و همه اميدها در او شعلهور گشته است. ما از همان روز که آفريده شديم، با خدا آشتی بوديم، از خود غافل شديم که از خدا غافل گشتيم...
اگر شما نسبت به هر حقی بیتفاوت شوید، عملاً راه رجوع به حضرت حق یعنی خداوند را در مقابل خود بستهاید و به همان نسبت از برکتهای تجلیات انوار الهی و اسماء حسنای پروردگار بر جان و روان خود محروم شدهاید. در همین راستا در دوران معاصر، حقی ظهورکرده است به نام انقلاب اسلامی که حاصل و جمعبندی اندیشه فقیه بزرگی است از اسلام و در همان راستایی که نسبت به سایر مسائل اسلامی باید حساس باشیم باید نسبت به انقلاب اسلامی و لوازم آن نیز حساس بود.