نویسنده در این کتاب، چهار پنج فصل را مشخصا به همسر شهید اختصاص دادهاند و افسار روایت را به دست همسر شهید دادهاند؛ بخاطر ویژگی های جذاب و خاص روایت همسر این شهید بزرگوار.
کتاب «محبوب حبیب» را لیلا خجسته راد بر اساس تحقیقات راحله قرایی نوشته است. دبیریِ این سری کتابها را جواد کلاته عربی بر عهده دارد و علیرضا زمانی به محقق این اثر، مشورت داده است.
جواد کلاتهعربی، نویسنده و پژوهشگر ادبی گفت: رسانهها فقط به جنبه زنان در جنگ و مادران شهید اهمیت میدهند و برای روایت کردن وقایع و تاریخ اهمیتی قائل نیستد.
بنیاد ۱۵ خرداد بعد از ۴۰ سال تصمیم گرفته است که از یک نهاد اقتصادی تبدیل به نهاد اجتماعی شود. ما کار اجرایی انجام میدهیم اما بار اصلی این کارها به دستان شما است.
همزمان با اولین سالگرد رجعت پیکر شهید مهدی ثامنی راد مراسم رونمایی از کتاب «ماجرای عجیب یک جشن تولّد» به قلم جواد کلاته عربی در وارمین برگزار می شود.
بیشک کتاب های بهتری در عرصه نشر وجود دارد که ما حتی از چاپشان هم بی خبریم! و هیچ چیزی از آن ها نمی دانیم اما برای رسیدن به نتیجه عینی خودمان را محدود کردیم به این ۳۰ عنوان.
ویژهبرنامه «قرار سهشنبهها» این هفته 29 بهمن ماه میزبان جواد کلاته عربی نویسنده کتاب «مگر چشم تو دریاست» میشود.
جواد کلاته عربی در نشست نقد و بررسی کتاب «صد روسی» گفت: نویسندگان در حوزه مستندنگاری به ورطه کلیشه میافتند و گاهی نویسنده حال و هوای راوی را به حال و هوای خودش ترجمه میکند.
نویسنده در این اثر با پروژهای سهل و ممتنع روبرو بوده است. از طرفی، قابلیتها و جذابیتهای این زندگی پرنشیب و فراز، کار او را آسان کرده و از یک سو، در آوردن کاری خواندنی و غیرشعاری برای او حتماً دشوار و پیچیده بوده است. به اعتقاد من، او از پس این کار مهم به خوبی برآمده و حتی در پایانبندی اثر هم مخاطب را با رسیدن به عنوان کتاب، شگفتزده کرده است.
«مگر چشم تو دریاست!» روایت مادر شهیدان جنیدی به قلم جواد کلاته عربی توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.
کلاته عربی کوشش کرده در این کتاب روایتش را برپایه مشاهداتش بنا نکند و شاخکهای احساسات مخاطب را نیز با کتاب و روایتش از این زیارت حساس کند تا به سادگی از کنار روایت او عبور نکند.
کت و شلوار را گرفت و رفت. پدرتوی جیبش هم مقداری پول، کادوی عروسی گذاشت. در دلش چه غوغا و بغضی بود، فقط خدا می دانست. بعدها همان جوان، هر از گاهی می آمد و سر می زد بهش.
بعد از مدت کوتاهی آتشِ روی ما خیلی شدید شد. آنقدر که هر لحظه ممکن بود یکی از خمپارهها بخورد توی سنگر و همهمان درجا شهید شویم. توی همین گیر و دار بودیم که یک نفر دولادولا به طرف سنگر ما آمد.
ساعت از دوازده نیمه شب گذشته است. هنوز توی آبادان هستیم. خیلیها شهید و مجروح شده اند. حتی نزدیک بود عراقیها سیمرغ خود حاج قاسم را هم با آر.پی.جی بزنند. برای لحظاتی مرگ را با چشم خودش دید.
مراسم رونمایی دو کتاب«تمنای بیخزان» و «مثل عابس» از جدیدترین کتاب های نشر 27 بعثت برگزار شد.
مراسم رونمایی از کتاب «فرمانده لاله ها» در گلزار شهدای شهرستان ماسال برگزار شد.
خاطرات مشترک مصاحبه شوندهها با پرویز و بخشهایی از تاریخ سیاسی ــ اجتماعی شهر ماسال و بعضی شهرهای استان گیلان (به روایت همانها) در دهههای 40 تا 60 شمسی، اساس کار نگارش کتاب بود.
روایتی از اولین حضور مقام معظم رهبری در منزل شهیدان جنیدی را بخوانید.