بارها از خود پرسیدهام که آیا ما آدمها به خاطر حماقت خود کارمان به لجاجت و وقاحت میکشد، یا برعکس؟! آیا اهل دوزخ را جاهلان وقیح تشکیل میدهند، یا بیشرمهای احمق؟! جهل برای موجود هوشمندی مثل انسان، نه عیب است و نه عجیب. مثلا ما نمیدانیم در صدها میلیون ستاره موجود در کهکشان خودمان چه خبر است. اما جهالت ماجرای دیگری است... اگر خاطرتان باشد، در مطلب قبلی (این دین خشن) ماجرا از این قرار بود که در یک گروه تقریبا 12 هزار نفری آتئیستی و ضدانقلاب (به علاوه گروههای مشابه دیگر) چندین ماه بود که با انواع متنها و ادبیات مختلف، ادعا میکرد اسلام (نعوذا بالله) زنان را نجس میداند!
مناظرههای انتخاباتی مورد نظر، یک نشانه خیلی خوب داشت و یک نشانه خیلی بد. این مناظرهها نشان میداد که طیفهای فکری مختلف شروع به گفتگو با یکدیگر کردهاند. این خیلی خوب است. اما نشان میداد که ما هنوز گفتگو کردن را بلد نیستیم. نمیدانیم تفاوت متقاعد کردن مخاطب با مغلوب کردن آن چیست؟
اگر می شد در این مملکت از عوضی ها عوارض گرفت، نه نیازی به اقتصاد نفتی داشتیم و نه احتیاجی به افزایش مالیات! بعید میدانم هیچ فرهنگ و زبان و ملتی به اندازه ما ایرانیها تنوع فحش داشته باشند! مخصوصا در مورد فحش های ناموسی. مثلا همین تنوع و تعداد فحشهای ناموسی نشان میدهد که مردم ایران چقدر به حجاب و عفاف اهمیت میدهند.