«سیاستزدگی» و «قدرتطلبی» و «غفلت از نقشههای دشمن» سمّ مهلک برای «تحول» و «تحولخواهی» است. این سمومات نخبگان و نیروهای سیاسی کشور که پیشران مقوله تحول هستند را رو به ضعف و فرسایش میبرد و فضا را برای یک جنگشناختی تمام عیار از سوی دشمن مهیا میکند.
از هم اکنون تا روز انتخابات همه مسئولان کشور از دولت گرفته تا مجلس و دستگاه قضایی متعهد شوند هیچ سخنی که از آن که بوی اختلاف، دوقطبی یا نشانی از ناامیدی را به جامعه تزریق کند بر زبان جاری نکنند.
یک تحلیلگر منطقه شبه قاره هند در یادداشتی نوشت: پرستیژ پاکستان در فضای جهان اسلام بعنوان قدرتمندترین ارتش اسلامی و تنها کشور اتمی اسلامی بوده. حملات علنی و رسمی ایران در روز سه شنبه این پرستیژ را شدیدا چالش کشید.
بایدن این روزها شبیه پیرمرد بندبازی است که ناتوان در حفظ تعادلش، روی بند تلوتلو میخورد. او هر چقدر تقلا کند احتمال افتادنش از روی این بند بیشتر خواهد شد و اگر هیچ کاری هم انجام ندهد به مقصد نخواهد رسید.
انتظار آن است که دولت پاکستان از حمله سپاه به مقر تروریستها و دفع شر آنها خشنود باشد، چرا که مقابله و مبارزه با ترور و تروریسم یکی از اهداف مشترک 2 کشور برادر ایران و پاکستان است. 2 کشوری که پیوندهای مشترک آنها بسیار فراوانتر و مستحکمتر از آنند که در معرض آسیب باشند.
تدوین تاریخ انقلاب اسلامی، پیش نیازهایی لازم دارد و ما باید امروز این پیش نیازها را مهیا کنیم تا فردا تدوین تاریخ با دشواری مواجه نشود.
آنچه در ساعات ابتدایی ۲۶ دی ۱۴۰۲ رخ داد، تحقق وعده معظمله بود که به دست «سربازانِ راه روشن سلیمانی» بروز یافت.
رویکرد آیتالله خامنهای و آیتالله مصباحیزدی دربارۀ «الگوی حکمرانی» برخلاف تصویرسازیهای غیرمعرفتی، ماهیّت یکسان دارند.
رهبر معظم انقلاب اردیبهشت ماه امسال در دیدار کارگران با ایشان به فرمان 20 سال قبل خود درباره ضرورت مبارزه همهجانبه با «اژدهای هفت سر فساد» اشاره کرده و فرمودند: «اگر از آن زمان، دولتها و مسؤولان اقدام میکردند، امروز وضع بهتری داشتیم که امیدواریم دولت و مجلس این مبارزه را جدی دنبال کنند».
پیش از بهار عربی در ۲۰۱۱، ایده «خاورمیانه بزرگ» که به طرح «خاورمیانه جدید» تغییر ماهیت داده بود، بر ایجاد هلالی از ناآرامی شکل گرفته بود که از لبنان، فلسطین و سوریه شروع میشد و به سمت عراق، ایران و مرزهای ناتو در افغانستان گسترش مییافت.
آمریکا و انگلیس جمعه گذشته با حمله نظامی به چند نقطه خاک یمن خویشتنداری خود را از پرهیز از گسترش جنگ از دست دادند و زنگ ورود به باتلاقی را به صدا درآوردند که انقلابیون یمن مدتها بود در انتظار آن بودند.
آمریکا درباره یمن، مرتکب همان اشتباهی شد که اسرائیل مرتکب شد. تصوری که در غزه ابطال شد و توهم بودن آن به اثبات رسید، این بود که می توان از دور ایستاد و با شلیک بمب و موشک بر اساس نقشه های دقیق هوایی، کار حریف را یکسره کرد.
طوفانالاقصی و صبر غزه هیبت پوشالی و حیثیت دروغین رژیم صهیونیستی را شکست و پایههای جور جهانی را به لرزه افکند.
حوادث اخیر فرصت است؛ سبک تحلیل را با رهبری انقلاب تطبیق دهیم.
برخی از تحلیلگران غربی معتقدند که حملات آمریکا و انگلیس به یمن با هدف تحتالشعاع قرار دادن نتیجه دادگاه لاهه صورت پذیرفته است. با این توضیح که اسناد حاکی از جنایات جنگی اسرائیل به این دادگاه بینالمللی که از سوی کشور آفریقای جنوبی ارائه شده است به اندازهای گویاست که محکومیت رژیم صهیونیستی در آن قطعی خواهد بود.
کدام دولت در تلآویو قادر به ادامه حیات پس از جنگی با این سطح از تلفات خواهد بود؟ لذا همانطور که وزیر خارجه آمریکا هم به آن اشاره کرده است، نتانیاهو و فرماندهان نظامی و در یک جمله کابینه امنیتی اسرائیل با دلایل آشکار از بحث درباره «پس از جنگ» جلوگیری مینمایند.
توجه منطقی به نظام معنایی مردم سالاری دینی و روایت دستاوردهای نظام جمهوری اسلامی ایران، احترام بیشتر به کرامت مردم، توجه به وجود مسایل متعدد ولی قابل حل و حرکت عملی دولت می تواند به افزایش امید سیاسی اجتماعی و مشارکت بیشتر مردم کمک نماید.
حالا که فصل انتخابات شده، برخی مدعیان اصلاح طلبی، قضاوت های سابق خود درباره روحانی را فراموش کرده و تبلیغاتچی او شده اند. اما راهی که روحانی می خواهد ادامه بدهد و آخر خط او کجاست؟
در شرایطی که دشمن شب و روز تلاش میکند با بزرگنمایی نقصها و سیاهنمایی، مردم را از آینده کشور ناامید سازد، نقش اصلی نهادهای حاکمیتی، بیان هنرمندانه اقدامات، پیشرفت و البته اعتراف صادقانه و صمیمانه به نقصهاست.
هرکس به اسلام و نظام اسلامی وفادار است باید در انتخابات شرکت کند و دیگران را نیز به این حضور حماسی و سرنوشتساز ترغیب کند. در این میان بیتفاوتی نه فقط معنی ندارد بلکه اساساً وجود خارجی نیز ندارد. بیتفاوتی نسبت به یک دیدگاه و نظر، خود یک دیدگاه و نظر است.