حلقه وصل: سومین دوره از طرح ضیافت رضوی سال 98 شنبه، 26 مرداد ماه آغاز شد و در این دوره علیرضا پناهیان استاد حوزه و دانشگاه، مخبردزفولی دبیر سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی، سیدهادی سیدافقهی کارشناس مسائل سیاسی و ابراهیم متقی عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران با حضور در جمع دانشجویان ضمن سخنرانی پیرامون مسائل فرهنگی، سیاسی و دانشگاهی به سوالات دانشجویان پاسخ دادند.
علیرضا پناهیان در جمع دانشجویان با اشاره به بیانیه گام دوم گفت: «در این بیانیه، نقش شما جوانان نهتنها محوری است، بلکه عظمتی مشابه عظمت اصل و چشمانداز انقلاب اسلامی دارد، بنابراین هرچند جامعه ما ضدجوان است و دیر به جوانان میدان میدهد، اما شما خودتان و تواناییتان در مسیر جامعهسازی و تمدنسازی را باور کنید. مشغول انتقادهای فرعی از وضعیت جامعه نشوید و بدانید دقیقا منظور از نقش محوری جوانان چیست؛ این خواست طاغوتهاست که صرفا درس بخوانیم و مدرک بگیریم تا کارمند گوش به فرمان و منفعل دولت باشیم و حتی برای احقاق حقمان جرات اعتراض نداشته باشیم.»
او اشارهای هم به انتخابات کرد و گفت: «وقتی در انتخابات عدهای حاضرند به هر قیمت ولو با شعارهای کاذب و پوپولیستی مردم را فریب داده و رأی بیاورند، باید دید مگر در دولت و مجلس چه خبر است که جناحهای مختلف اینگونه برایش سر و دست میشکنند؟ باید این خبرها و جذابیتهای جایگاهها را حذف کنیم نه اینکه بهصورت موردی دنبال رای نیاوردن یک فرد یا جناح باشیم.»
وی ادامه داد: «دولتی که محل رانتخواری و قدرت اضافی باشد، معلوم است برایش سر و دست شکسته میشود و نمیتوان آسیبهایش را کنترل کرد. برای مقابله با رانت باید قوه قضائیه قوی داشته باشیم که این با آیه و قسم یا بگیر و ببند محقق نمیشود؛ باید ریشه دزدی را خشکاند و زمینه دزدی را برچید وگرنه حتی قوه قضائیه هم نمیتواند جلویش را بگیرد، چراکه فساد به آنجا هم رسوخ میکند. از طرفی برخی جرائم خاموش است که اصولا قوه قضائیه نمیتواند ورود کند؛ مثلا با چه حکمی میتوان مدیری را که به دلیل نداشتن ریسک و خلاقیت، سرمایهها را هدر میدهد، محاکمه کرد؟ ۱۴۰۰سال است مسلمانان تحت سیطره طواغیت زندگی میکنند، در حالی که مردمسالاری دینی یعنی مشارکت مردم در اداره جامعه، اما نهفقط در انتخابات بلکه در اداره اقتصاد و همه شئون جامعه؛ بسیج مظهر مردمسالاری دینی است، یعنی باید زمینه مشارکت مردم در اقتصاد را فراهم کند، اما نه با این ساختار کنونی؛ وقتی بسیجیوار اقتصاد منطقه خود را نجات داده و وابستگی به دولت را کم کنیم، به تدریج بانک و بیمه را هم خودمان میتوانیم داشته باشیم؛ چراکه چشم بیدار جوانان جهادی، نظارهگر امور است. از سوی دیگر، با توجه به اینکه نیمی از قوانین مجلس برای کنترل دولت است، وقتی دولت کوچک شد قوانین هم کمتر میشود. اگر همت نکنیم و با هم کار نکنیم، بهراحتی چپاول میشویم. با شبکهسازی هر مشکل مالی را میتوان حل کرد، فقط باید این شیوه را فرهنگسازی و مردم را آگاه کرد. تحول مدنظر رهبر معظم انقلاب در بیانیه گام دوم، تحولی اندک و حداقلی نیست، بلکه یک شیوه حکمرانی جدید است که مردم در آن قوی هستند.»
عدمخروج رسمی ما از برجام به معنای تسلیمشدن ما نیست
سیدهادی سیدافقهی، کاردار سابق ایران در لبنان و کارشناس و تحلیلگر مسائل سیاسی و خاورمیانه گفت: «آمریکا نهتنها با ایران و خاورمیانه بلکه با همه جهان اعلام جنگ کرده است؛ ترامپ پیش از ورود به کاخ سفید، شعار «اول آمریکا» را مطرح کرد که چندان واکنشی در جهان بهدنبال نداشت، اما وقتی وارد کاخ سفید شد و بلافاصله از سازمانها، معاهدات و توافقنامههای بینالمللی (شورای حقوق بشر، سازمان فرهنگی یونسکو، معاهده زیستمحیطی پاریس، معاهده دادگاههای کیفری بینالمللی، تجارت اسلحه، معاهده منع گسترش موشکهای میانبرد هستهای) خارج شد، سیاستمداران و استراتژیستها متوجه اعلان جنگ آمریکا شدند.» این کارشناس مسائل سیاسی گفت: «معامله قرن، معامله پایاپای بین رژیم صهیونیستی و آمریکا از یک سو و کشورهای حوزه خلیج فارس از سوی دیگر، برای پیچیدن طومار فلسطین است که اهداف دیگری چون تجزیه داخلی کشورهای خاورمیانه، مدیریت انرژی منطقه به دست آمریکا، ابرقدرت شدن رژیم صهیونیستی و تعمیق نفوذ آمریکا در منطقه را نیز دنبال میکند.»
او با اشار به اینکه آمریکا به جنگ پسامدرن روی آورده است، گفت: «هدف جنگ پسامدرن این است که خطای محاسباتی در مسئولان نسبت به آمریکا ایجاد شود و دوام دل ملت را خالی و مردم را مرعوب کند تا با این توجیه که هزینه جنگ بیش از مذاکره است، به نظام فشار بیاورند سمت مذاکره برود.»
سید افقهی با تاکید بر اینکه تنها گزینه ایران نسبت به آمریکا مقاومت است، گفت: «مقاومت لزوما نظامی نیست، بلکه در سه سطح میتواند تعریف شود؛ سطح اول، امکانات ذاتی کشور ازجمله قلمرو و جمعیت بسیار، ذخایر زیرزمینی و معدنی و هوش بالاست که اجازه اثرگذاری جدی تحریمها را نمیدهد. بخش عمده تحریمها به عوامل داخلی برمیگردد که همه چیز را به برجام گره زده و در پاسخ تاکیدات رهبرمعظم انقلاب بر اقتصاد مقاومتی و مردمی شدن اقتصاد، میگویند ۱۵ سال زمان لازم داریم تا در این زمینه پژوهش کنیم. سطح دوم مقاومت حمایتهای منطقهای از ایران است و جای تاسف است که هنوز عدهای در داخل، قدرت ایران را باور نکرده و مدام مردم را نگران میکنند؛ ما در این منطق، در اوج قدرت هستیم و اگر دشمنان با قدرت منطق بیایند ما هم هستیم، ولی اگر منطق قدرت را انتخاب کنند ما در میان میدان آماده مبارزهایم.»
او در مورد برجام نیز گفت: «ما برخورد تصعیدی در راستای عدماجرای برخی بندهای برجام داشتهایم، یعنی به موازات عملکرد اروپاییها، در عین پایبندی به برجام، در حال رفع تعلیقها هستیم، چراکه در برجام با چند کشور با گرایشهای سیاسی راهبردی مختلف مواجه هستیم. وقتی آمریکا از برجام خارج شد، روسیه و چین گفتند خروجتان را به تاخیر بیندازید تا ما از ظرفیتهایی که در برجام هست برای احقاق حقوقتان استفاده کنیم، لذا از یکسو برخلاف مفاد برجام، درحال خرید نفت ما هستند و از سوی دیگر به اروپاییها برای احقاق حقوق ما فشار میآورند. بنابراین عدمخروج رسمی ما از برجام به معنای تسلیم شدن ما نیست.»
دانشجویان انقلابی راههای ممنوعه را باز کردند
مخبردزفولی، دبیر سابق شورای عالی انقلاب فرهنگی گفت: «بهعنوان یک راوی شاهد در عرصه علم و فناوری با قاطعیت میگویم ۴۰سال نخست انقلاب توام با پیشرفت و تامین زیرساختهای سختافزاری و نرمافزاری بوده است، البته ضعفهایی هم بوده که باید جبران شود. موفقیت در ۴۰ساله دوم انقلاب جز با زیرساخت امید محقق نمیشود. اگر به نقش خود آگاهی کامل نداشته باشید نمیتوانید امانتدار خوبی برای نسل آتی باشید. در ابتدای دهه هفتاد در تولید علم، رتبه زیر نیمدرصد داشتیم، ولی دانشجویان انقلابی راههای ممنوعه را باز کردند تا جایی که امروز دو درصد تولید علم جهان را داریم و سرعت رشد علمی ایران تا ۱۳ برابر متوسط جهانی برآورد شده است. براساس مستندات علمی، ۹۸درصد تولید علم دانشگاه تهران مربوط به بعد از پیروزی انقلاب بوده و ایران جزء ۱۳ کشور دارای چرخه کامل سوخت هستهای، ۱۴ کشور دارای توانایی غنیسازی اورانیوم و ۱۵ کشور دارای دانش و فناوری سلولهای بنیادی است.»
او با اشاره به پروژه استنفورد و نفوذ در عرصههای علمی کشور برای به عقب راندن پیشرفتهای علمی کشور گفت: «پروژه نفوذ در جریان علمی کشور، شوخی نیست؛ تلاش اولیه دشمنان ما چه در داخل و چه خارج از کشور، توقف جریان علمی کشور بوده و دانشمندان ما بهخاطر کارهای علمی پیشرفته در بازداشت آمریکا هستند و در ایران هم ترور فیزیکی میشوند. با این وجود به همت شما جوانان و زیرساختهای فراهم شده تاکنون، میتوانیم ضعفها را جبران کرده و در ۴۰ساله دوم به مرجعیت علمی دنیا برسیم. نیروهای انقلابی نه نسبت به نقاط قوت و نه نقاط ضعف نباید دچار افراط و تفریط شوند، بلکه باید با انرژی گرفتن از دستاوردها، برای جبران ناکامیها همت انقلابی و جهادی داشته باشند.»
نظارت استصوابی یک بحث انحرافی است
ابراهیم متقی، عضو هیاتعلمی دانشگاه تهران گفت: «در انقلاب انگیزه کنش ارتباطی بسیار بالا بود و شبکههایی ایجاد میشد که هر یک کارکرد خاصی داشت؛ چریکهای فدایی، مجاهدین خلق، جبهه ملی و حزب توده، شبکههای قویتر از سازمانهای حرفهای داشتند اما استراتژی امام، استراتژی کنش تودهای بود و هیچگاه استراتژی جنگ مسلحانه علیه رژیم شاه را نپذیرفت، زیرا معتقد به آگاهسازی و منسجمسازی فضای اجتماعی بود که خودش بتواند یک جنبش فراگیر اجتماعی داشته باشد. در آن زمان نیروهای تهدیدکننده جدی وجود داشتند که اگر توانش را داشتند به هیچوجه در نابودی گروههای اسلامگرا تردید نمیکردند، لذا ما دانشجویان هم باید در دانشگاه میبودیم، هم در مناطقی مثل کردستان و ترکمنصحرا که منافقان و گروههای انحرافی آشوب به پا کرده بودند. از اینرو بنیانگذاران سپاه و جهاد سازندگی، همین جوانان 20 و ۲۵ ساله بودند که در انقلاب آبدیده شده و کار تشکیلاتی میکردند و اگر نبودند انقلاب دچار ضعف میشد. امروز تهدید، جدیتر و فراگیرتر است؛ رویکرد غرب این است که جامعه، منفعل و منتقد بیخیال و زمامداران، به فکر منافع خود باشند و درنهایت انقلاب و نیروهای آن و رهبری منزوی شوند تا فضای اندیشه انقلاب و رهبران عزت، عدالت و حکمت به حاشیه برود. امروز عصر ارتباطی جدیدی شکل گرفته و فضای کنش ارتباطی در فضای مجازی است؛ تحولات سیاسی امروز نیز عمدتا ماهیت شبکهای دارد، چون جامعه شبکهای شده و انسان شبکهای انسان برتر است، درحالی که در عصر صنعتی انسان صنعتی حرف اول را میزد. در این عصر که به راحتی میتوان از یک شبکه به شبکه منتقل شد، مساله اصلی جذابیت است و هر کس بتواند حرکتهای پرشتاب انفجاری انجام دهد، قدرت به دست میآورد؛ اگر شبکه یا پیام نداشته باشیم و مخاطب در فضای دیالوگ انتقادی با ساخت اجتماعی خود و رقیب قرار نگیرد، مطمئنا دیگران جای ما را میگیرند.»
متقی گفت: «برای ارزیابی وضعیت کنونیمان ابتدا باید ببینیم چه هستیم و کجا قرار داریم؛ اصلیترین ویژگی کشور ما جامعه در حال گذار است؛ برخلاف جوامع سنتی و توسعهیافته، جامعه در حال گذار ما دستخوش مسائل و بحرانهایی همچون بحران مشارکت، مشروعیت، نفوذ و هویت است و میزان موفقیت خود را باید در میزان عبور از این بحرانها جستوجو کنیم. هر کشوری جای ما بود با این نرخ رشد جمعیت، مهاجرت و حاشیهنشینی، با بحرانهای پایانناپذیری روبهرو میشد. ما گرفتار دو مشکل اساسی هستیم که یکی از آنها توسعه آموزش عالی بدون توجه به اشتغال فارغالتحصیلان است و دلیل وجود این چالش این است که معلمها روش کار عملی با رشته، تامین زندگی و هویت داشتن را به شاگردان آموزش نمیدهند.»
او با اشاره به این موضوع که طرح نظارت استصوابی یک بحث فرعی است، گفت: «مشکل ما این مسائل نیست؛ مگر سال ۹۴ در شهرهای مختلف اصلاحطلبها رای نیاوردند؟ کارویژه نماینده مجلس، تصویب قانون و نظارت بر اجراست، اما چند درصد نمایندگان این کار را انجام میدهند؟ ۹۰ درصد دغدغهشان مسائل حاشیه و کارهای فرعی است؛ مشکل این است که مسئولان دنبال حل مشکلات بنیادین جامعه نیستند، وگرنه نظارت شورای نگهبان مانند همه جای دنیا، یک نظارت قانونی است که اصولا باید استصوابی باشد.»
متقی ادامه داد: «فرهنگ جامعه ما فرهنگ مصلحت است، تا جایی که در نظام سیاسی هم مجمع تشخیص مصلحت نظام داریم. مصلحت، یک مکانیسم برای بقا و مربوط به یک فضای خاص اضطراری است نه همیشگی، اما عدالت یک ضرورت است؛ کشوری که در آن عدالت خدشهدار شود بهگونهای اجتنابناپذیر دچار ظلم میشود و مطابق صریح روایات کشوری که دچار ظلم شد بقای چندانی نخواهد داشت. مساله اصلی ما نظارت بر چگونگی اجرای سیاستها و الگوهای رفتاری حکومت است؛ در انتخابات پیشرو شورای نگهبان باید نگاه فراگیرتر داشته و به نمایندگان هشدار دهد در حوزه اختیارات خودشان شعار دهند و بعد که رأی آوردند هم بررسی کند کدام شعار را عملی کردهاند؟»