سرویس سیاست حلقه وصل - روزانه میتوان از لابهلای گزارشها و عناوین خبری رسانههای مکتوب و حتی غیر مکتوب، نکات قابلتوجهی استخراج کرد؛ موضوعاتی که میتواند برای مخاطبین قابلاستفاده و محوری برای تحلیل باشد، در گزارش روزانه "ویژههای حلقه وصل" نکات و تأملات قابلاستخراج از رسانهها برای مخاطبین عرضه خواهد شد؛ با «ویژههای حلقه وصل» همراه شوید.
*******
** فاضل میبدی: باید با مفتی های وهابی پشت میز مذاکره بنشینیم!
«محمد تقی فاضل میبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب در یادداشتی در روزنامه شرق با عنوان «فرصت ترمیم رابطه کشورهای منطقه» نوشت:«شرایط و تصاعد تنشها در منطقه خاورمیانه، جایی که کشورهایی با دین و اشتراکات فراوان کنار یکدیگر قرار گرفتهاند، اهمیت دخالت علمای این بلاد برای حل مسائل ایجادشده را دوچندان کرده است. به دلیل اینکه بعضی از این حکومتها بر اساس ایدئولوژی خود عمل میکنند و از طرفی اختلافاتی که در مسائل اعتقادی از سوی آنان دامن زده شده به حوزه سیاست هم کشیده شده است، حرکت در مسیر رفع تنشها دشوار به نظر میرسد».
فاضل میبدی در ادامه نوشت: «اگر علمای اسلام به معنای عام مسئله سر میز گفتوگو بنشینند و تساهل و تواضع نسبت به یکدیگر داشته باشند، میتوان به کاهش تنشها امیدوار بود. کاری که در شورای مشورتی واتیکان ۲ انجام شد؛ آنان پذیرفتند هر فرقهای از مسیحیت قابل نجات است و اینگونه نیست که دیگری در ضلالت و گمراهی باشد. علمای قم، الازهر، مفتیهای برخی کشورهای عربی و... میتوانند سالی یک بار در یک نشست جدی شرکت کنند و آنوقت اختلاف میان سران سیاسی هم کمتر میشود».
این فعال سیاسی اصلاح طلب در ادامه نوشت:«اختلاف شدید میان مذاهب، کار را به جنگهای نیابتی و طایفهایکردن منطقه کشانده و تکفیر یکدیگر، به امری رایج تبدیل شده است...با برخی تهدیدها، شعارها و مسابقهنظامیگذاشتن مشکل منطقه حل نمیشود... مسائلی مانند یمن، عراق، سوریه و فلسطین حتما میتوانند به شکلی که هیچ طرفی احساس شکست نکند، با یک مدل مشارکتی حلوفصل شوند».
طیف اصلاح طلب، نقش استکبار جهانی به سرکردگی آمریکا در وضعیت منطقه را نادیده گرفته و همواره توپ را در زمین داخلی می اندازد. این طیف هیچ اعتقادی به اصالت دستاورد ندارد و فقط به اصالت مذاکره می اندیشد! به همین دلیل بود که مقامات ارشد دولت روحانی در طول مذاکرات در اظهارنظری عجیب گفتند که «هر توافقی بهتر از عدم توافق است»!
حال فاضل میبدی مدعی است که باید با مفتی های وهابی پشت میز مذاکره بنشینیم. این جماعت پیش از این نیز مدعی بود که باید با داعش پشت میز مذاکره بنشینیم!
لازم به ذکر است که فاضل میبدی چندی پیش در اظهارنظری تأمل برانگیز مدعی شده بود که «امام حسین(ع) در روز عاشورا به دنبال صلح بود»! وی همچنین پیش از این در اظهارنظری عجیب خواستار تعطیلی عزاداری امام حسین (ع)برای یک سال شده بود!
** عباس عبدی: دولت روحانی درک درستی از روابط بین الملل ندارد
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم «عباس عبدی» با عنوان «معنای ظریف تحریم ظریف» نوشت:«در پی این تحریم، یک سوی ماجرا ظریف را برجسته کرد و به جایگاه قهرمانی رساند و سوی دیگر نیز لبه تیز حملات خود را به عوامل پیگیر برجام از جمله شخص آقای ظریف نشانه رفت. آقای ظریف هم در یک اظهارنظر عجیب اعلام کرد که اگر به عقب برگردد باز هم برجام را امضا میکند در حالی که واضح است که برجام به دلایلی به نقطه نامناسب و منفی رسیده است و باید نتیجه گرفت که ایشان با علم به این نتیجه آن را امضا کرده است و باید همه اینها را به مقامات مافوق خود میگفت...تحریم شدن آقای ظریف هیچ نقطه قوتی برای راهبردهای مبتنی بر گفتوگو محسوب نمیشود. چون در نهایت به بسته شدن این راه ختم شده است و این یک شکست است و نه موفقیت».
عبدی در ادامه نوشت:«به نظر بنده حتی اگر ترامپ هم نمیآمد و کلینتون انتخاب میشد، باز هم در اجرای برجام دچار مشکل و حتی مشکلات بدتری میشدیم...در توافقهای داخلی و اقتصادی نیز حتما باید ضمانت اجرای کافی وجود داشته باشد. اگر از بانک وام میگیریم به ازای آن وثیقه معتبر دریافت میکنند تا در صورت بازپرداخت نکردن وام، وثیقه معتبر و واقعی را به اجرا بگذارند... پرسش این است که وثیقه یا ضمانت اجرای تعهدات طرف مقابل نزد ایران چه بود؟ وثیقه ما روشن بود. بازگشت تحریمها و قطعنامهها. ولی وثیقه آنان چه بود؟ این وثیقه باید مبتنی بر قدرت باشد. اگر آنان به تعهدات خود عمل نکنند، ما باید میتوانستیم که مقابله به مثل کنیم. اگر چنین وثیقهای را نزد خود نداریم، نباید وارد چنین توافقی میشدیم. اگر وثیقه ملکی یا معتبری نگیرید، وام ندهید. زیرا بازگشت آن منتفی است و فقط به کرم و همت عالی وامگیرنده مربوط است که در روابط بینالملل چنین چیزی هم وجود ندارد و این روابط خالی از اخلاق و مروت و...است».
عباس عبدی تاکید کرد:«پرسش این است دوستانی که پیشنهاد مذاکره میدادند و به آن اصرار داشتند، چرا ضمانت اجرای آن را مورد توجه خود قرار ندادند؟ اگر قرار بود که وارد برجام شویم، باید فرض میکردیم که چنانچه طرف مقابل به تعهدات خود عمل نکرد ما چه باید انجام دهیم تا از ترس عمل ما، طرف مقابل به تعهداتش ملتزم باشد؟ به نظرم بسیاری از افراد درک درستی از ماهیت روابط بینالملل و سیاست واقعگرایانه ندارند و روابط بینالملل را به گفتوگو و صلحخواهی تقلیل میدهند، در حالی که روابط بینالملل در اصل متکی به قدرت است و بس».
برخی دولتمردان و فعالین اصلاح طلب، در سالهای اخیر با حمله به منتقدان، رویکرد «مقتدرانه» در سیاست خارجی را «تنش زایی» و «ماجراجویی» جا می زدند. این طیف بر همین اساس برجام را فتح الفتوح نامید. این در حالی است که به هیچ عنوان اصول بدیهی یک توافق بین المللی از جمله، همزمانی اجرای تعهدات، توازن تعهدات، تضمین اجرای تعهدات طرف مقابل و نحوه اقدام درصورت عهدشکنی طرف مقابل در برجام رعایت نشد.
این فعال اصلاح طلب با تاخیری حداقل ۴ ساله- از زمان امضای برجام تاکنون- اذعان کرده است که رویکرد دولت روحانی و وزارت خارجه به ریاست ظریف، با سیاست واقعگرایانه منطبق نیست و روابط بینالملل به گفتوگو و صلحخواهی تقلیل داده شده است و فاکتور بسیار مهمی به نام قدرت و اقتدار نادیده گرفته شده است.
** روحانی، هم در سال ۹۲ و هم ۹۶ شعارهای خوبی داد!
«احمد خرم» وزیر راه دولت اصلاحات در یادداشتی در روزنامه همدلی نوشت:«درباره ارتباط اصلاحات و دولت، جریان اصلاحات با دولت ائتلاف نکرد، حمایت بود، چون غیر آقای روحانی را یک مخمصه بیشتر و فشار بیشتر میدانستند. آمدند از آقای روحانی حمایت کردند، آقای روحانی هم الحق در دوره یازدهم شعارهای خوبی داد و حتی در انتخابات سال ۹۶ شعارهایی داد که از سال ۹۲ رادیکالتر بود...در دور دوم فکر میکنم دغدغه آقای روحانی- که در دولت یازدهم به نظر میرسید مردم دغدغهشان است- تغییر کرد. در دولت دوازدهم این موضوع به چیزهای دیگر تغییر کرد و این چرخش دغدغهها موجب سرخوردگی در جامعه شد تا جایی که اعتماد مردم نسبت به دولت کاهش پیدا کرد. همچنین مردم و به خصوص نخبگان جامعه نسبت به اینکه میشود در میانمدت یا کوتاهمدت مساله را به مسیر درست خود برگرداند، مایوس شدند. فکر میکنم اصلاحات باید یک آسیبشناسی از خودش داشته باشد».
چندی پیش «ابراهیم اصغرزاده» از فعالین اصلاح طلب گفته بود:«مشکل اصلاح طلبان این است که ظرف شش سال گذشته همه تخم مرغهایشان را در سبد دولت گذاشتند و تنها به دستاورد دیپلماتیک دولت در سیاست خارجی دل خوش کردند. حالا که شوک خروج از برجام و فشار حداکثری آمریکا نه تنها آن مهمترین دستاورد دولت در دیپلماسی را به خطر افکنده و بی اثر کرده، بلکه ناکارآمدی، سومدیریت و بحران فزاینده اقتصادی، مشروعیت اصلاح طلبان به عنوان حامی و همپیمان دولت را در موقعیت افول و سقوط قرار داده است».
«صادق خرازی» از فعالین اصلاح طلب نیز چندی پیش گفته بود:«من جریان اصلاحات را فاقد هدف و برنامه می دانم».
در حال حاضر اکثریت مطلق دولت در اختیار اصلاح طلبان است و این طیف نیز هیچ برنامه ای برای اداره کشور ندارد. بنابراین فعالین اصلاح طلب با توجه به نزدیک شدن به انتخابات در پی جداکردن سفره خود از دولت و همچنین تشویق دولت به حاشیه سازی و فرافکنی است. در این میان، مطالبات مردم و به خصوص مطالبات معیشتی برای اصلاح طلبان هیچ اهمیتی ندارد.