به گزارش حلقه وصل، محمد ایمانی تحلیلگر مسائل سیاسی و فعال رسانهای در کانال تلگرامی خود نوشت: وقتی برجام را (صرف نظر از خوبی و بدی آن) از عملکرد شش ساله دولت برمی داریم، تقریبا هیچ چیزی در کفه ترازو باقی نمی ماند. این ایراد بزرگی است که می توان از آن به عنوان #رکود_زدگی دولت یاد کرد. آنچه به عنوان رکود تورمی به اقتصاد ما جاری شده، ناشی از همین بی عملی یل سوء رفتار مفرط در دستگاه های مختلف اجرایی است.
به عنوان مثال، بخش مسکن که همواره جزو بازار های پر رونق بوده و موجب رونق تولید، اشتغال زایی و ارزش افزوده اقتصادی بوده، اکنون با رکود سنگین وبی سابقه در طول نیم قرن گذشته دست و پنجه نرم می کند.
بنابر اعلام اتحادیه مشاوران املاک، معاملات مسکن نسبت به مرداد 97، با رکود 78 درصدی در تهران و 53 درصدی در کل کشور روبرو شده است. قیمت ها در همین یک سال، بالغ بر 120 درصد افزایش داشت.
این به معنی دریغ کردن ظرفیت های میلیونی اشتغال از جوانان، زمین خوردن صنعت مسکن و صدها صنعت مرتبط با آن، و همچنین گرفتار شدن مردم به تورم قیمت مسکن و اجاره بهاست.
مشابه همین کارنامه رکود تورمی را می توان در بسیاری دیگر از بخش های تولیدی و اقتصادی رصد کرد. علت چیست؟ این که بسیاری از مدیریت های اجرایی، دچار رکود فکر و برنامه، و فقدان روحیه و نشاط و اراده جوانانه هستند.
سر تیتر اخبار روزنامه ها در یک هفته گذشته را مرور کنید. جز برجام بازی دولتمردان و تلاش برای ایجاد دوقطبی سرگرم کننده درباره خدمت و خیانت آقای ظریف، چیز دیگری هم مشاهده می کنید؟
برجام مرده؛ چون قرار بود مبتنی بر منطق توافق و تعامل دو طرفه باشد. برجام حتی اگر سفره مردم را رنگین و معیشت آنها را فراخ کرده بود -که درست برعکس است- اکنون وجود خارجی ندارد.
با این وجود، دولت همچنان اصرار دارد اولا ماهیت و عایدی برجام را وارونه روایت کند و ثانیا روی امواج دوقطبی در این باره، اسکی روی آب ترتیب دهد. چون هیچ چیز دیگری در کارنامه خود ندارد.
به تعبیر برخی جامعه شناسان و اقتصاد دانان و سیاست شناسان همسو، دولت با انعقاد برجام -و نه حتی زیر پا ماندن آن توسط ظرف مقابل- تمام شد؛ یعنی همان سال 94 یا حداکثر سال 96.
دولت پس از این تاریخ، در اغلب زیر مجموعه های مدیری اصطلاحا فقط "برگزار" شده است. این بی تحرکی، موجب کاهندگی مداوم و تحلیل رفتن بیشتر نیروها و توانمندی های ملی می شود.
دولت یک تیم است و اگر بد بازی می کند، یا به علت بازیگران نابلد و بی روحیه است، یا به خاطر مدیر و سرمربی ناتوان است و یا این که تیم، یک بازی بیشتر بلد نبوده که همان هم لو رفته و حریف، از همان نقشه به عنوان ابزار ضد حمله و گل زدن های پی در پی استفاده می کند.
چه باید کرد؟ دو راه وجود دارد. یکی این که مدیر و مربی و تیم تغییر کند که این متوقف به انتخابات سال دو سال دیگر است. راه دوم این است که در انتخابات سفند ماه آینده، مجلسی مستقل از دولت، دارای شایستگی های نظارتی و مطالبه گر روی کار بیاید.
مجلسی که بتواند دولت را به ریل برنامه ریزی درست، اهتمام به ظرفیت های ملی و منطقه ای، و خلاقیت و پرکاری و کارآفرینی برگرداند. و اگر دولت ناتوان از تغییر و باروری بود، پس از اتمام حجت، به موضوع عدم کفایت در #دولت_رکود بپردازد.
مجلس جوان و انقلابی و کاربلد و دارای انسجام تیمی، مقدمه تشکیل دولتی جوان و با اراده و پرنشاط است. و از همین حالا باید برای چنان مجلس و نمایندگانی اهتمام کرد.
باید تکالیف و اختیارات کم نظیر مجلس را بازخوانی و بر اساس آن، برای تیمی شایسته و منسجم از نمایندگان که قادر به هم افزایی و تقسیم کار درست باشند، برنامه ریزی کرد.