حلقه وصل: روزنامه «سیاست روز» در سرمقاله شماره امروز خود نوشت:
انگلیس پیش از آمریکا بر ایران سلطه داشت، سلطه ای که باعث شده بود ایران از عقب افتادگی شدیدی رنج ببرد. اشغال ایران از سوی نیروهای انگلیسی و اقداماتی که در پس این اشغال علیه کشورمان اعمال کرد، ویرانی های زیادی به بار آورد. بریتانیای کبیر! بیشترین حضور و نفوذ را از زمان قاجار در ایران داشت و این حضور و نفوذ تا زمان پهلوی نیز ادامه داشت.
با وجودی که آمریکا نیز در ایران و بر روی سران کشور سلطه و احاطه داشت، باز هم انگلیس به یکه تازی های خود ادامه می داد، تا جایی که در کودتای 28 مرداد نیز نقش اصلی را بازی کرد.
انگلیس اکنون دلتنگ آن دوران است، دورانی که با دخالت و تصمیمات رژیم سلطه گر و اشغالگر بریتانیا بر سر ایران رفت، رژیم سلطنتی انگلیس با وجود پادشاهان بی کفایت و بی لیاقت توانست نفوذ خود را در ایران گسترش دهد تا جایی که حتی شاه را تغییر می داد، وزیران را تعیین می کرد، صدر اعظم را به شاه تحمیل می کرد و زمانی که صدر اعظمی همچون امیرکبیر روی کار بود، او را با توطئه و دسیسه به شهادت رساند.
فردی همچون امیرکبیر، مانع بزرگی بر سر راه نفوذ و تأثیر انگلیس در ایران بود، اقداماتی که امیرکبیر در زمان صدارت خود بر ایران داشت، بسیاری از برنامه های بریتانیا را به هم ریخت و اجازه نداد تا انگلیس بر سرنوشت و آینده ایران سوار شود، اما با وجود خیانتکارانی که دست نشانده رژیم سلطنتی انگلیس در بدنه و ساختار حکومت پادشاهی قاجار بودند، راه و روش انقلابی امیرکبیر در آن مقطع، ناکام ماند، اما اسطوره صدر اعظم شجاع ایران، الهام بخش برای آیندگان شد، اسطورهای که پس از گذشت بیش از 2 قرن از حضور و حاکمیت سازنده او در ایران همچنان یک نمونه نادر و بی نظیر در میان مردم شناخته می شود.
سیاست استکبار ستیزی صدر اعظم دوران ناصرالدین شاه بود که توانست، ایران را در بسیاری از زمینه های اقتصادی، سیاسی، نظامی و فرهنگی ارتقاء دهد.
در دوران پهلوی نیز انگلیس نقش اول را بازی می کرد، از انقراض سلسله قاجار و روی کار آوردن فردی بی سواد با نام رضاخان میرپنج و تاسیس پادشاهی پهلوی، انگلیس نقش اساسی داشت، حتی عزل رضاشاه و روی کارآمدن پسر او محمدرضا شاه نیز از دسیسه ها و توطئه های بریتانیا بود.
با این تاریخ غم انگیز سلطه انگلیس در ایران، انقلاب اسلامی به همه آنچه که تا پیش از آن فرصت حضور اتگلیس در ایران و تصمیم گیری در مهمترین ارکان نظام کشور وجود داشت، پایان داد و این اتفاق، هم برای انگلیس دردناک بود و هم برای آمریکا، چرا که پای این دو کشور از خاک ایران اسلامی قطع شد.
در جایی که حکومت سلطنتی انگلیس تا آن اندازه در ایران نفوذ و حضور داشت و برای همه مسائل کشور تصمیم گیری می کرد، بسیار سخت و دردآور بود که انقلاب اسلامی باعث قطع دست این کشور سلطه گر شود که همه منافع کشور را به تاراج می برد.
اما ماجرای این روزهای ایران و انگلیس، داستانی متفاوت با دوران قاجار و پهلوی دارد، انقلاب اسلامی ایران با این رژیم خبیث به گونهای رفتار می کند که گویی این جمهوری اسلامی ایران است که دست بالا را دارد و با اقتدار و توانمندی خود، بریتانیا را تحقیر میکند و اجازه نمی دهد تا این کشور در امور داخلی ایران مداخله کند و حتی حضور انگلیس در منطقه خلیج فارس را به چالش کشیده است.
درک این مساله که دوران قاجار و پهلوی پایان یافته و به زباله دانی تاریخ پیوسته، برای انگلیس دشوار است و هنوز تصور می کند، ایران از استقلال سیاسی برخوردار نیست، لکن سران این کشور همچنان مانند دوران قاجار در رؤیا و توهمات خود به سر میبرند، اما واقعیت های موجود و نوع رفتارها و برخوردهایی که ایران اسلامی با انگلیس دارد، نشان از حقارتی است که به ملکه انگلیس تحمیل می شود. جمهوری اسلامی ایران اکنون قدرت و اقتدار خود را به رژیم هایی که خود را ابرقدرت مینامند، تحمیل می کند، تا جایی که حتی واهمه ای از توقیف کشتی نفتکش انگلیس در تنگه هرمز ندارد. چنین اقدامی از سوی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران در حالی انجام می شود که ناوهای جنگی انگلیس و آمریکا در منطقه حضور دارند و مقابل چشمان آنها این نفتکش در تلافی توقیف نفتکش ایران در جبل الطارق، توقیف می شود.
آیا کشوری را سراغ دارید که بتواند با چنین اقتداری پهپاد فوق پیشرفته آمریکا را سرنگون کند و نفتکش انگلیسی را توقیف کند بدون آن که واهمه ای در دل داشته باشد؟
فرمان فرمانده کل قوا، تنها چهار روز پس از آن که فرمودند، «جمهوری اسلامی ایران، دزدی دریایی انگلیس خبیث را بی جواب نمی گذارد» کشتی انگلیسی توقیف شد و این اتفاق، نخستین واکنش ایران به دزدی دریایی انگلیس است و تا زمانی که کشتی ایرانی همچنان در توقیف انگلیس باشد، اقدامات مقتدرانه ایران نیز علیه انگلیس ادامه خواهد داشت.
سیاوش کاویانی