به گزارش حلقه وصل: در دو سال آخرِ عمر رژیم پهلوی، برخی چهرههای شاخص، وقوع انقلاب و سقوط پهلوی را پیشبینی کرده بودند؛ اما هیچگاه صدای این افراد از سوی شاه شنیده نشد. در نهایت محمدرضا شاه در آبان ۱۳۵۷، مقابل دوربین ظاهر شد و پیام خود را خطاب به مردم ایران خواند.
شاه در این پیام به وجود ظلم و فساد در حکومت خود اعتراف کرد و به صراحت اعلام کرد که انقلاب مردم، مورد تأیید است.
شاه در پیام خود خطاب به مردم، اعترافاتی کرده است که میتوان بهعنوان سندی بر حقانیت انقلاب اسلامی از آن یاد کرد. محمدرضا پهلوی در این بیانیه میگوید: شما ملت ایران، علیه ظلم و فساد بهپا خاستید. انقلاب ملت ایران نمیتواند مورد تأیید من، بهعنوان پادشاه ایران و بهعنوان یک فرد ایرانی نباشد.
وی با بیان اینکه موج اعتصابها نیز که بسیاری از آنها بر حق بوده، بیان میکند که: من آگاهم که به نام جلوگیری از آشوب و هرج و مرج این امکان وجود دارد که اشتباههای گذشته و فشار و اختناق تکرار شود.
من آگاهم که ممکن است بعضی احساس کنند که به نام مصالح ملی و پیشرفت مملکت و با ایجاد فشار، این خطر وجود دارد که سازش نامقدس فساد مالی و فساد سیاسی تکرار شود.
حتی محمدرضا در این پیام، در مقابل مردم سوگند خورد که خطاهای گذشته و بیقانونی و ظلم و فساد دیگر تکرار نشده، بلکه خطاها از هر جهت جبران نیز گردد.
چه کسانی انقلاب را پیشبینی کرده بودند؟
یکی از مهمترین اشخاصی که وقوع انقلاب را پیشبینی کرده است، اسدالله علم، وزیر دربار و نخستوزیر دوران پهلویِ دوم است؛ میتوان علم را بهعنوان یکی از وفادارترین چهرهها به محمدرضا پهلوی دانست. علم در ۲ مرداد ۱۳۵۶، در نامهٔ خود، وضعیت اسفبار کشور را برای شاه شرح میدهد و میگوید که با این روند، انقلاب در پیش است.
اما محمدرضا پهلوی، نه تنها هشدارهای اسدالله علم را جدی نمیگیرد، بلکه او را به استعفاء مجبود میکند.
رسول رئیسجعفری، نویسنده و پژوهشگر، در زمینهٔ «پیشبینیهای تحققیافته در باب فروپاشی حکومت پهلوی»، به تازگی در مؤسسه مطالعات دین و اقتصاد سخنرانی کرده است. وی در این سخنرانی به چند مورد از این پیشبینیها از سوی چهرههای غربی، پرداخته است.
این پژوهشگر، پر صحبتهای خود چنین میگوید: کسانی بودهاند که وقایع را از منظر اجتماعی پیشبینی میکردند. در ۸ آبان ۱۳۵۷، «جان دی استامپل»، مسئول امور سیاسی سفارت آمریکا، در گزارش خود به واشنگتن، نوشته است: «پس از دو دهه نخستینبار است که امکانها و احتمالات دیگر، غیر از تداوم حکومت شاه بر سر زبانها افتاده است».
همچنین، «ویلیام اچ سالیوان»، در ۱۸ آبان ۱۳۵۷، در یادداشتهای روزانهٔ خود، درباره احتمال فروپاشی رژیم، اینطور مینویسد: «بد نیست که وضعیتها و گزینههایی هم که هیچگاه، پیش از این ممکن به نظر نمیرسید، بررسی شود».
رئیسجعفری در ادامه سخنان خود میگوید: تازه در اواخر آبان ۵۷، کاردار کنسولگری آمریکا در تبریز، در گزارشی، از نارضایتی شدید افسران ارتش در تبریز خبر داده بود.
دو تن از متخصصین دانشگاهی باسابقه در امور ایران نیز، این مسأله را مورد پردازش قرار دادهاند. «ماروین زونیس» در گزارشی که به وزارت امورخارجه آمریکا فرستاده بودند، رویدادهای ایران را به «بهمن» تشبیه کرده و این فروپاشی را خیلی ناگهانی دانسته بود؛ «جیمز بیل» هم آن را به «آتشی افتاده در جنگل» تشبیه کرده بود.