حلقه وصل: دکتر محمدرضا ترکی استاد یار دانشگاه تهران در یادداشتی که در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرده است گفته: محمّد مرسی، رییس جمهوری سابق مصر، سرانجام پس از ششسال بازداشت و محاکمههای پیدرپی و حتّی محکوم شدن به اعدام، در یکی از جلسات دادگاه جان سپرد و کار محاکمهکنندگانش را از جهتی راحت کرد!
دولت مستعجل او برآمده از «بهار عربی» در مصر و برخی کشورهای دیگر منطقه بود. در جریان این حوادث بود که جریان قدیمی «اخوانالمسلمین» در مصر به قدرت رسید. تصوّر در آغاز این بود که اخوانیها میتوانند روح دمکراسی و آزادیخواهی اسلام سیاسی را در دنیای اسلام تقویت کنند، امّا اینچنین نشد و حوادثی که میتوانست به «بیداری اسلامی» و تقویت استقلال و توسعه بینجامد، به تقویت «سلفیگری» و تعصّبات مرتجعانه و تروریسم در منطقه منجر شد.
مرسی به عنوان یکی از سران این جریان، برخلاف آنچه در آغاز تصوّر میشد، دست دوستی به سوی اسراییل دراز کرد و کوشید فلسطینیهایی را که از قضا گرایش اخوانی داشتند به نفع اسراییل سرکوب کند و در مضیقه قرار دهد.
روابط مصر با ایران، علیرغم آغوش گشودۀ ایران برای دوستی و برقراری روابط صمیمانه با این کشور، در دوران او هیچ گشایشی نیافت. او در سفر شتابزدهای که به ایران در جریان اجلاس سران کشورهای غیرمتعهّد داشت، خیلی سرسنگین و ترشرو ظاهر شد و در سخنرانیش به سوریه، از متّحدان ایران، تاخت و کلیدواژههایی را به کار برد که با وحدت اسلامی چندان تناسبی نداشت. سیاستهای داخلی او در مصر هم از او یک چهرۀ ضدّ شیعه به نمایش گذاشت. به همین دلیل بود که وقتی در جریان کودتای عوامل سعودی برکنار شد و به زندان افتاد، ایران عکسالعمل خاصّی نشان نداد.
جالب توجّهتر اینکه با وجود کینۀ سَلَفی مرسی از ایران و شیعه و براءت جستنهای مکرّر او از جریان مقاومت، کودتاگرانی که او را به زیر کشیده بودند، او را با اتّهاماتی از قبیل جاسوسی برای ایران در قفس محاکمه قرار دادند!
مرگ مرسی شاید نماد مرگ تفکّری باشد که یک فرصت تاریخی بزرگ را برای رشد و توسعۀ مسلمانان به دلیل رویکردهای مرتجعانۀ سَلَفی سوزاند و با دمیدن در آتش خشونت مذهبی کشورهایی مثل سوریّه را ویران کرد.
مرگ او حتماً آثاری در فضای سیاسی مصر خواهد داشت، امّا شاید بیشترین تأثیر را بر روابط کشورهایی چون ترکیّه و قطر، یعنی کشورهای اخوانی، با سعودی و کشورهای همپیمانش بگذارد و بر شکاف میان آنها بیفزاید