
سرویس تلنگر: همانطور که بیان شد روشهای انحرافی ایجاد شده توسط دشمنان با همه جذابیتهای دنیایی که دارد، با استقبال کم مواجه شد و همین مطلب سبب شد که آنها درصدد باشند که ریشههای اصلی دین یعنی قرآن، پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) را هدف قرار دهند، تا از این طریق به اهداف خود برسند.
همانطور که قبلا مطرح کردیم منحرفان درخصوص غزوات پیامبر، واقعه کربلا، امام زمان(عج)، شخصیت پیامبر(ص) قبل از بعثت و حتی معصومیت پیامبر(ص) ابراز عقیده کردند و در برخی مطالب هم به تحلیل قرآن پرداختند، معارضین اینبار قرآن کتاب مقدس مسلمانان و معجزه وحیانی پیامبر(ص) را توسط تحصیلکردهگان غرب نشین حوزه علمیه، مورد هجمه قرار دادند.
رادیو زمانه که با بودجه هنگفت پارلمان هلند و در راستای پروژه براندازی هلندی پایهگذاری شده است، به صورت برنامهریزی شده و با استفاده یکسری از عناصر و به خصوص روحانی نماهای دین فروش، گزارشها و مطالبی را منتشر میکند و با استدلالهای غیرمنطقی سعی میکند به خیال خام خود از مقدسات مسلمانان تقدسزدایی کرده تا از این طریق فرهنگ و اخلاق اسلامی را از جامعه دور نمایند.
اخیرا این رسانه معارض در مطلبی با عنوان «قرآن یک متن فراتاریخی یا زمانمَند و نقدپذیر؟» و با کمک روحانیون مورد وثوق رسانههای معارض، قرآن کتاب آسمانی را زیر سوال برده و سعی نموده ثابت کند که قرآن کتابی تاریخی و برای زمان خاصی بوده و نقدپذیر است.
این مطلب با بررسی نسخه خطی یافت شده 1370 ساله قرآن در دانشگاه بیرمنگام و سه برگ از یکی از نسخ خطی قرآن در دانشگاه توبینگن که قدمت آن بنا به نظر کارشناسان به ۲۰ الی ۴۰ سال پس از درگذشت پیامبر اسلام(ص) میرسد، شروع میشود.
رادیو زمانه با بیان این مطلب که «بازتاب رسانهای گسترده اینگونه خبرها این پرسش قدیمی را مجدداً در میان میآورد: منشأ قرآن چیست؟ یک متن تاریخی یا یک متن وحیانی؟» مطلب را از بیان حسن یوسفی اشکوری پی میگیرد.
قرآن باید مانند یک تاریخی با رویکرد انتقادی بررسی شود و نه اینکه فقط به تفسیر آن اهتمام کرد
این روحانی معارض که معروفیتش نشأت گرفته از مخالفت او با ارزشهای دینی و اسلامی است، میگوید: «بر خلاف انجیل و تورات پژوهشهای لازم پیرامون منشأ قرآن انجام نشده است. مسلمانان قرنها چنین میپنداشتند که قرآن سخن خداوند است که به پیامبر اسلام وحی شده و بنابراین علمای اسلام به جای آنکه قرآن را مانند یک متن تاریخی با رویکرد انتقادی بررسی کنند، به تفسیر آن اهتمام میکردند».
وی در ادامه با اشاره به تکاپوی غرب برای یافتن منشأ قرآن، ادعای خطرناک و شبههانگیزی را مطرح میکند و میگوید، عدهای گمان میکنند قرآن آمیزهایست از تعالیم تحریف شده یهود و مسیح و در همان حال عدهای قرآن را یک متن تحریفشده تلقی میکنند که در زمان خلافت عثمان توسط یاران پیامبر اسلام کتابت شده است.
اشکوری که از نظر این رسانه معاند، محقق دینی و روحانی آزاداندیش است، در پاسخ به این سوال که آیا قرآن یک متن بیتاریخ است که در لحظاتی متافیزیکی آفریده شده، بیان میکند: «با هر نگاهی به متن قرآن، قرآن نمیتواند بیتاریخ باشد. قرآن تاریخی است و آن اینکه برای مخاطبان خاص و در زبان و فرهنگ خاص و برای اهداف ویژه نازل شده و در این روند عملاً گریزی جز رعایت زبان و ادبیات مردمان مخاطب (فرهنگ زمانه) و رعایت مقتضیات زمان و مکان نبوده است. موضوع مهم «اسابالنزول» در فهم و تفسیر متن قرآن، مهری تأییدی است بر واقعیت تاریخیت وحی و نبوت».
جهان اسلام و مسلمانان گرفتار عقبماندگی و تأخر تمدنی هستند
این معارض که تحت تأثیر بیفرهنگی غربی قرار گرفته است، افزود: «علمای حوزهها که غالباً مسن و کهن سالاند، عموماً با جهان جدید و تحولات فرهنگی و مدنی و تکنولوژیک آن بیگانهاند و هنوز در جهان ماقبل مدرن زندگی میکنند. فقیهان و عالمان اسلامی گرفتار تأخر فرهنگی و زمانپریشیاند و به همین دلیل جهان اسلام و مسلمانان نیز دیری است گه گرفتار عقبماندگی و تأخر تمدنی هستند».
تحقیقات عمیق غرب درباره قرآن موجب بیاعتباری افکار و آموزههای مؤمنان میشود
وی گفت: «تحولات گاه شگرف علمی و فکری جهانی کمتر خواب سنگین حوزویان سنتی را آشفته میکند. در این نیم قرن اخیر تحقیقات گسترده و عمیقی در جهان غربی حول قرآن و تاریخ آن صورت گرفته که بخشهایی از آن موجب بیاعتباری افکار و آموزههای سنتی مؤمنان میشود».
وی همچنین در ادامه به طلاب زباندان و محقق در حوزه علمیه اشاره میکند و میگوید، این روحانیون از طریق تحصیل و گاه تحقیق در دانشگاههای غرب و حضور در برخی کنفرانسهای علمی و روابط فرهنگی و علمی با جهان مدرن تلاش میکنند دانش خود را روزآمد کنند.
آیات مدنی و حقوقی قرآن موقت و تابع زمان و مکان بودهاند
اشکوری همچنین در ادامه ادعا میکند: «روشنفکران یا نواندیشان مسلمان در جهان اسلام غالباً قرآن را تاریخی میدانند و از اینرو با رویکرد تاریخی این متن دینی را تفسیر و تعبیر میکنند. با توجه به این نگرش و روش فهم متن است که این نواندیشان مسلمان معتقدند که آیات مدنی و حقوقی اسلام و قرآن ثابت و جاودانه نیستند و از این رو این شمار احکام در همان آغاز نیز موقت و تابع زمان و مکان بودهاند».
وی میگوید: «قرنها نظریه فراتاریخیت قرآن رواج داشته و دارد و بر اساس آن تمام آیات قرآن و بالضروره دین اسلام و تمام معارف آن و بیشتر فقه و اجتهاد، تفسیر و تحلیل شده و به تودههای مذهبی و مقلد فروخته شده است. نخستین الزام منطقی باور به تاریخیت قرآن، تن دادن به نقدپذیری قرآن است و در این چهارچوب عالم دین باید قبول کنند که قرآن نیز مانند دیگر متون بشری است و میتواند از منظرهای مختلف ادبی، علمی، فلسفی، تاریخی (قصص قرآن)، حقوقی و... مورد نقد و بررسی و آزمون قرار بگیرد. روشن است که این نظریه الزاماتی دارد که در نهایت ممکن است اساس دیانت و معارف سنتی اسلامی (فقه و کلام و حدیث و تفسیر) را دچار مخاطرات کند و موجب تزلزل امور ایمانی بشود».
اشکوری مدعی شد، از منظر منافع و منزلت نیز اندیشه تاریخیت قرآن و اسلام، به زیان حامیان و حاملان سنتی دین است. زیرا نگاه تاریخی به وحی و نبوت و قرآن، به ویژه قرآن به عنوان معتبرترین سند دین شناخت مسلمانان، به کلی دین و معارف دینی و بیشتر فقه و تفسیر را از اختیار انحصاری فقیهان و مفسران رسمی اسلام خارج میکند و این حداقل به معنای نفی ولایت انحصاری عالمان دینی در تفسیر دین و به ویژه خلع ید از آنان در صدور فتوا به نام خدا و پیامبر است. به گونهای که نظراً و عملاً مقام و منزلت و موقعیت سنتی این متولیان نیز دچار دگرگونی بنیادین خواهد شد.
برخی از آیات قرآن برای تاریخ خاص بوده و موضوعیت آنها به محاق رفته است
فرشتیان دیگر کارشناس دینی رادیو زمانه در پاسخ به این موضوع که آیا قرآن یک متن بیتاریخ است که در لحظاتی متافیزیکی آفریده شده؟ گفت: اگر پیشینه مباحث مربوط به تاریخ قرآن را در نظر بگیریم درمییابیم که از قرن سوم هجری در بین دانشمندان علم کلام اسلامی، این بحث مطرح شده بود که آیا کلام خدا یعنی قرآن «قدیم» است یا «حادث»؟
این روحانی مقیم فرانسه در ادامه آیات قرآن را دوگونه دانست که برخی از آنها برای تاریخ خاصی بودهاند و موضوعیت آنها به محاق رفتهاند و به عبارتی اگر در زمان خاصی حادث شده باشد و متعلق به بستر تاریخی ویژهای باشد، أوامر و نواهی و دستوراتش فقط برای همان بستر تاریخی جنبه امر و نهی دارد، برای نسلهای دیگر، به یک حادثه تاریخی تبدیل میشود.
فرشتیان معتقد است که منظور از تاریخی بودن متن، گاهی «بشری» پنداشتن متن در برابر «الاهی» پنداشتن است و گاهی منظور متنی است که «کاربردی تاریخی» دارد و برای موقعیت خاصی نازل شده است که در برابر متن «فراتاریخی» بهکار برده میشود.
آن قسمت از فرامین متون مقدس که با خرد بشری ناسازگار است، آمریت خویش را از دست میدهد
وی نسبت به اینکه قرآن کتابی جامع و کامل برای تمامی بشر است، اشکال میگیرد و میگوید به همین اعتبار، کلیه فرامین همان متون کهن، امروزه بایستی اجرا شوند و اگر در اجرا مشکلی پیدا شود و یا با خِرد بشری ناسازگار باشد، این ناسازگاری به حساب نارسایی و ناتوانی خِرد بشری گذاشته میشود.
این روحانی مورد اعتماد رسانههای معارض در ادامه گفت: متون مقدس در ظرفهای تاریخی خاصی پدید آمدهاند که بسیاری از فرامین آن در همان ظروف قابل تفسیر و توجیه و اجرا هستند. لذا آن چه که در زمانه ما با خِرد بشری ناسازگار است، آمریت خویش را برای ما از دست میدهد، آنچه که از آن بخشها برای ما باقی میماند، ارزشهای فراتاریخی است.
در ادامه گزارش این رسانه معارض آمده است: « برای درک بهتر پیام، باید آن را در بستر واقعیات فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نزولش قرائت کرد. در بخشهای احکام اجتماعی قرآن، مثل حدود و قصاص را باید در همان متن تاریخیاش قرائت کرد، تا به کُنه هدف شارع از این قانونگذاریها پی بُرد».
این روحانی مورد قبول رسانههای معارض علت نگرانی عالمان دینی از تاریخی خواندن قرآن را ندانستن این موضوع میداند که آنها نمیدانند این نگاه تاریخی سرانجامش به کجا ختم میشود، و به همین دلیل تمایلی ندارند که با تاریخی دانستن متن، از قُدسی پنداشتن آن و از ابدی بودن آن کاسته شود. زیرا در آن سو، برخی از باورمندان به نگاه تاریخی به متن، در نهایت نتیجهگیری میکنند که متنی که تاریخ دارد، تاریخ مصرفی هم دارد و در نهایت تاریخ انقضایی هم دارد.
با مقدس دانستن قرآن اندیشیدن و بکارگیری خِرد نیمه تعطیل میشود
وی افزود: نگرانی اصلی رهبران سنتی دین، حفظ اصل و اساس دین و پیامهای دینی است، همانگونه که از قدیم رایج بوده. آنها باور و یقین دارند که این متن مقدس از جانب شارع مقدس، برای سعادت همه بشریت در همه اعصار و همه امکنه نازل شده است، فرامین آن را به همان شکل، امروزه برای بشر قرن بیست و یکم، وافی و بلکه کافی میدانند. در تعارض خِرد با متن، اولویت را به متن میدهند و اینگونه مقدس پنداشتن متن، کار آنان را تسهیل میکند و مسئولیتشان را تقلیل میدهد. اندیشیدن و بکارگیری خِرد نیز نیمهتعطیل میشود. با استناد به ظاهر متن، مسئولیت را متوجه متن (شارع) میکنند بدون آنکه خود مسئولیتی بپذیرند.
وی در پایان نتیجه گیری میکند که سنتگرایان، سخت به حفظ مرزهای دین و نشانهگذاری بین امر مقدس و امر نامقدس اشتغال دارند و خود را دژبان برج و باروهای امر مقدس میپندارند. ولی به هنگام نیاز به بازخوانی و تفسیر متون مقدس، برخی به دلیل راحتطلبی و آسودگی خاطر، و برخی دیگر به دلیل نگرانی از کاهش باورهای معنوی و قُدسی دینداران، حاضر نمیشوند از ظاهر متن دست برداشته و به خویش زحمت خردورزی بدهند. زیرا آن خردورزی، مسئولیتآفرین هم هست. سنتگرایان ترجیح میدهند مسئولیت تفسیر و بازخوانی متون مقدس را متقبل نشوند. آنان از زیرِ بارِ تاریخیِ شرح وظایف خویش شانه خالی میکنند و با مقدس انگاشتن متن، از بازخوانش آن خودداری میورزند.