به گزارش حلقه وصل، به مناسبت سالگرد درگذشت علیاکبر ابوترابیفرد نوشت: خلاصهای از ویژگیهای ابوترابیفرد و تاثیری که در طول دوران اسارت بر اسرای ایرانی در بند رژیم بعث عراق داشت را میتوان در 2 کلمه «ابر فیاض» که رهبر معظم انقلاب در خصوص مرحوم ابوترابی به کار بردهاند، دید. نهتنها ایشان، بلکه اسرایی که سالها دردها و سختیهای زندگی در اردوگاههای رژیم بعثی عراق را تجربه کرده بودند بر این نکته واقفند که ابوترابی وجودش سراسر فیض و رحمت برای اسرا بود. رهبر معظم انقلاب در وصف ابوترابی گفته بود: «او همچون خورشیدی بر دلهای اسیران مظلوم میتابید و چون ستاره درخشانی، هدف و راه را به آنان نشان میداد و چون ابری فیاض، امید و ایمان را بر آنان میبارید.»
نقطه رهایی در اسارت
در شرایطی که گرداب اسارت و رنجهایی که هر لحظه از سوی سربازان عراقی بر اسرا وارد می شد زندگی را بر آنان سخت روحشان را غرق در فضای ناامیدی و بیم و امید میکرد ابوترابی قدم در فضای سخت اردوگاه ها گذاشت. با حضور او، فضای خشک اسارت رنگ دیگری گرفت، برداشتها از مقوله اسارت دیگر نه آن فضای خوفناک و اندوهگین بلکه نقطه رهایی برای رشد معنوی و رسیدن به درجات عرفانی شد، پرواز کردن پرنده روح در فضای قفس گونه اسارت را فردی چون ابوترابی که روح بلندش فراتر از کالبد مادی درجات خاص اخلاقی و عرفانی را طی کرده بود به اسرا آموخت.
ابوترابی پدرانه برای اسرا به عنوان یک رهبر فکری نه در جهت مبارزه با نظامیان بعثی که به دنبال بارور کردن صفات نیک و محسنات اخلاقی دشمن هم برآمد. او با ویژگیهای اخلاقی خود حتی دشمن را هم به مرید خود کرده بود، عزیزالله فرخی از آزادگان دوران دفاع مقدس در رابطه با ابوترابی گفته است: «اگر شخصی برای نخستین بار با حاج آقا برخورد میکرد، با مهربانی برخورد میکرد و او را در آغوش میگرفت. زمانی که شخص به نشانه احترام دست میداد تا زمانی که شخص خودش نمیخواست دستش را رها نمیکرد. اگر شخصی نمیدانست که برخورد اول است گمان میکرد که سالها یکدیگر را میشناسند. عراقیها را نیز در اولین برخورد جذب خود میکرد. برخی از سربازها و درجه دارهای عراقی به او احترام میگذاشتند».
زاهد شب و شیر روز
چمران به او عنوان «زاهد شب و شیر روز» را داده بود و در توضیح این عبارت گفته بود: «عارف شیدایی که راز و نیازهای عاشقانهاش با خدای بزرگ در نیمههای شب، دل عشاق عالم را آب میکرد، اما در عین حال رزمنده ای بود که در صحنه نبرد توفان به پا می کرد و فریاد خشمش زهره را آب می نمود و اراده اش پولاد را خجل می کرد.» شیری که مقاومت و صبوری اش را از ایمان و سیر سلوک معنویش در خدمت به خلق و به اسرای دربند گرفت و چنان با صبر و مقاومت در مقابل دشمن ایستاد که چون گنجینه ای از صبر و استوار و نمادی از آزادگی و رادمردی در بین همگان شناخته شد. وقتی از او پرسیده بودند که تا کجا باید به مردم خدمت کنیم گفته بود تا جایی که شما خاک شوید و خلق خدا برای رسیدن به خواستههایشان از روی شما عبور کنند. او سلوک عارفانه را در گوشه عزلت و خانه نشینی نیافته بود، به میان مردم رفت و از میان مردم به آسمان پل زد.
پاک باش و خدمتگزار شعار معروف حاج آقا ابوترابی و یادگاری او به اسراست که اگر پای صحبت های اسرای دوران دفاع مقدس بنشینیم این جمله را حتما خواهیم شنید. هر کس از اسرا که وصف ابوترابی را می شنید به دنبال راهی برای رساندن خود به او بود تا از این فیض عظیم بهرهمند شود و روحش در زندانهای بعث با مقاومت جانانه و دمی که از ابوترابی گرفته بود صیقل داده شود.
ارمغان ابوترابی، برداشت زیبا از اسارت
برداشت زیبا از اسارت، ارمغان ابوترابی فرد به اسرا بود، رزمندگانی که با هدف هجوم و پیکر و شهادت به میدانهای رزم آمده بودند حالا خود را در چنگ دشمن در اسارت میدیدند، در چنین شرایط سختی او در نصیحت به یکی از اسرا گفته بود «اگر بتوانی همه زندگی و هستی و جوانی خود را در مسیر الهی قرار دهی، توشهای از اسارت بردهای» نگاه ابوترابی به اردوگاههای عراق به چشم یک زندانی اسیر نبود او اردوگاه های عراق را محلی برای رشد و کسب فیض و دانشگاهی انسانساز می دانست. فضایی که باعث می شود در عین نزدیک شدن به خدا درسهای بزرگ زندگی را در آن آموخت.
آزادگان او را نه موجودی زمینی بلکه پیامبری میدانند که همراه اسرا شد تا حلقه کسب درجات معنوی و پربارتر کردن روح در اسارت باشد. با در نظر گرفتن شرایط دشوار اسارت به اسرا گفته بود که انسان توانایی تحمل هر مشکل و عبور از مانعی را دارد به شرط اینکه درست تحمل کرده و راه صحیح زندگی خودش را تشخیص بدهد و در آن حرکت کند، انسان توانایی این را دارد که کشتی زندگی خود را از میان طوفانهای سخت و فرسودگیها رهایی ببخشد، این ابزار در اختیار انسان همان قوه عاقله و نیروی تفکر، رهنمودهای انبای الهی و قدرت تصمیم گیری و اراده انسان است.