سرویس دریچه: حجتالاسلام سیدمحمدرضا آیت یکی از سخنرانان در دیدار رمضانی حوزویان با رهبر معظم انقلاب بود که متن سخنان وی بدین شرح است:
صلوات و سلام خدا بر نبی مکرم و اهلبیت مطهرشان، که لحظهای از جهاد جدا نشدند.
درود خدا بر علمای مجاهد اسلام و درود خدا بر بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی که امتی را از اسارت و حقارت چکمههای استکبار جهانی رهایی بخشید.
سلام بر محضر رهبر حکیم و فرمانده مجاهدی که در این زمانهی پر فراز و نشیب، سکاندار هدایت انقلاب شکوهمند اسلامی است.
ما بر این منت الهی به خود میبالیم و بر کوتاهی اطاعت امرتان شرمنده و عذرخواهیم. امیدواریم که با قدمهای عالمانه و جهادی، بتوانیم در گام دوم انقلاب و در پرتو اوامر حضرت عالی؛ بار شرم را به بال عزت و تعالی بدل کنیم، و با کنار زدن موانعی که در مسیر شکوفایی حوزهی تمدن ساز ایجاد شده، زمینههای ظهور منجی عالم بشریت عجلاللهتعالیفرجهالشریف را فراهم نماییم.
آنچه امروز و در گام دوم انقلاب آشکار است، تسلط و تعمق غالب طلاب و بدنه جوان حوزه نسبت به مبانی انقلاب و منظومه فکری امام راحل عظیم الشأن و مقام معظم رهبری در مقایسه با گام نخست انقلاب است. آحاد طلاب جوان، ضمن تقدیر از محاسن بسیار حوزهی موجود و تقدیر از مسئولان دلسوز، مطالبات همه جانبهای برای تحقق بخشیدن دارند.
امروز نه تنها بحث رسالت جهانی عالمان دین مطرح است؛ بلکه امروز، به واقع جهان به ایران آمده است و از تعامل و تقابل متناسب، نه گریزی هست، و نه جایی برای تعلل و تشکیک.
در جنگ با نظام هزارپای سلطه، که به شدت مصر و متمرکز بر شیطنتهای خویش است؛ چگونه ممکن است که بدون نظامسازی دقیق، بدون تربیت اصولی متخصصان و به کارگیری هوشمندانهی آنان، و نیز بدون وحدت و انسجام و تمرکز کامل؛ به غلبه و پیروزی بر باطل فکر کرد؟
آیا سیره متخصص پروری امام صادق علیهالسلام بر ما حجت نیست؟! با این همه دلیل روشن، منتظر چه حجت دیگری باشیم تا به سازماندهی دقیق، و تدارک قرار گاهی برای جهاد همه جانبه اقدام کنیم؟ وعدهی الهی منتظر اقدام ماست: «و لینصرن الله من ینصرة إن الله لقوى عزیز»
رهبر عزیز و حکیم
در راستای تخصصگرایی حقیقی، نکاتی در ۵ محور، به اختصار عرض میشود.
۱. ترکِ نگرش حاشیهای و درجهی دوم به علوم تخصصی
به یقین اسلام دین جامع است و معارف آن نظیر ندارد. استخراج گنجهای معارف بشری از دل آن، منوط به توجهی متمرکز و عمیق است. از این رو، ما محتاج نگاهی هستیم که سهم اصلی تفقه در دین را منحصر در فقه اصغر نداند. امروز ما با جبههای منسجم و سازمانی حرفهای مواجهیم، و به هر سو مینگریم، حضور و آرایش جنگی آن را مشاهده میکنیم. در چنین شرایطی نمیتوان به چیزی جز آرایش منسجم تخصص محور فکر کرد.
٢. لزوم جزئیتر شدن تخصصها
امروز مسئلهی جزئیتر شدن رشتههای تخصصی، یک بحث جدی و راهبردی است. پس نباید استثنا را قاعده کرد، و باید از ایدهآل جامعپروری چشمپوشی کرد، و به فایدهمحوری و تخصصگرایی حقیقی پرداخت.
٣. تربیت متخصص مبتنی بر نیازها و نگاه جهانی
امروزه ما علاوه بر اندیشههای مخالف، با دو طیف بسیار وسیع دیگر از مخاطبان جهانی مواجهیم: تشنگان حقیقت و معرفت، و ملتهایی که مستقیماً از انقلاب اسلامی ایران طلب الگو میکنند.
از این رو، تربیت نیروی متخصص در سطح جهانی، رسالتی گریزناپذیر و حیاتی است. این آرمان، در سایهی شکستن حصارهای خودساخته، آموزش کار آمد و استاندارد، پژوهش محوری و نه انباشت اطلاعات، آزاداندیشی علمی، تضارب افکار، و افزایش حمایتهای هدفمند مادی و معنوی از فعالیتهای دانشپژوهان، قابل دستیابی است.
۴. شناسایی استعدادها و جهتدهی مناسب به آنها
چگونه ممکن است برای جمع کثیری از قابلیتهای گوناگون، یک برنامه کلی تدارک دید و منتظر بهترین نتایج بود؟ بی توجهی به استعدادمحوری، خود از موانع جدی پیش روی بالندگی حوزه است.
۵. ایجاد سازوکار مناسب برای ارتباط علمی مؤثر با مراکز دانشگاهی
امروز با یک تعامل علمی نزدیک، با همکاری و همفکری متعهدانه؛ میتوان به گفتمانی غالب و موفق در زمینههای مهم روز و از جمله مسئلهی مهم علم و دین رسید، و الگویی موفق به دنیا عرضه داشت.
این ۵ مورد و موارد دیگر، به نظر ضرورت تنظیم سندی جامع، پیرامون بایستههای تخصصگرایی در حوزه امروز را نشان میدهد؛ تا با بهره از رهنمودهای رهبر عزیز، و با همفکری گروههای تخصصی، به ابعاد و ارکان تخصصگرایی جهادی، جهانی، نافذ، و کارآمد پرداخته شود.
رهبر عزیزتر از جان
این همه، تنها نیمی از راه است و نیمه ی دیگر، بهرهوری صحیح و بهینه از نیروی انسانی تربیت شده در عرصههای مورد نیاز است.
به نظر میرسد میان نیازهای امروز جامعه و مطالبات حقه جناب عالی، از سویی و از سوی دیگر، ظرفیت نهادهای حاکمیتی حوزه با توجه به اینکه تمام توان خود را به کار بستهاند، خلأ و فاصله وجود دارد.
پیشنهاد مشخص ما در این زمینه، ورود تشکلهای خودجوش انقلابی در جهت بهرهوری هر چه بیشتر به میدان جهاد علمی و فرهنگی است. برای موفقیت در چنین امر خطیری، تشکیل یک «قرارگاه فرماندهی» برای شناسایی نیروها و به کارگیری درست و بجای آنها ضروری است.
همانگونه که در جهاد نظامی، این قرارگاه و مرکز فرماندهی است که اولاً وضعیت دشمن را رصد و شناسایی میکند و ثانیاً متناسب با آن، از نیروهای آزموده و کارآمد بهترین بهره را برده، و هر یگان و نیرویی را در جای مناسب خودش قرار میدهد؛ ما نیز امروز به چنین قرارگاهی در فضای جبهه علمی و فرهنگی نیازمندیم؛ تا از تشتت، تکروی، اختلاف و سردرگمی نیروها رها شویم و همچون لشکری واحد، در مقابل دشمن صفآرایی کنیم.
محورهای اصلی فعالیت این نهاد، به طور خلاصه چنین خواهد بود:
هیأتهای اندیشهورز، گروههای شناسایی تهدیدها و فرصتها، و نیز قوتها و ضعفها، ارتباطدهی و ابلاغ گزارش مطالبات به مراکز، تشکیل گروههای لازم، عملیاتهای طبقهبندی شده، نظارت و سنجش حسن انجام عملیات، گزارش مستمر از همکاری مراکز، و اعلام امتیاز و رتبهی سالانهی اقدامات آنها.
تحقق این امر تنها با استفاده از ظرفیت طلاب جوان و خوش فکر و با بهرهمندی از تجارب مسئولان دغدغهمند حوزه، میسر است. قرارگاهی که پویا و چابک و به دور از موانع اداری و سازمانی باشد، تا بتواند رسالت و نقش خطیر و مقدس خودش را به خوبی ایفا کند، إنشاءالله.