سرویس دریچه: آیتالله صدیقی امام جمعه تهران اخیرا در جمع دانشجویان دانشگاه امام صادق علیه السلام به سخنرانی پرداخته و پیرامون موضوعاتی همچون فضیلت ماه رجب و چگونگی نزدیک شدن به خدا و همچنین بیانیه گام دوم رهبر معظم انقلاب اسلامی خطاب به جوانان سخنانی را خطاب به دانشجویان ایراد کرده است.
در ادامه متن این سخنرانی آمده است:
عالم هفت باطن دارد. عالمِ دنیا، اگر دنیا از ریشه "دنو" باشد، یعنی عالم نزدیک و تنها عالمی است که در آن خطا و عصیان خدا انجام می شود و این از پستیهای دنیاست. امیرالمومنین(ع) میفرمایند: «از پستی دنیا همین بس، که کسانی جرئت پیدا میکنند و جسورانه گناه میکنند».
شیاطین در این دنیا جولان میدهند؛ اما در عوالم دیگر اگر بخواهند ورود پیدا کنند، با شهاب ثاقب آن را میزنند . ولی ما دو عالم دیگر هم داریم؛ یکی عالم مثال، که خواب روزنهای برای شناخت آن عالم است. جسممان اینجاست، اما با روحمان، هر جایی میتوانیم برویم. جسم محدود است، اما روح در مدت کم، در لا زمان، به هر جا سیر میکند. در عالم زمان ما به آینده دسترسی داریم؛ گذشته را درک نمیکنیم، اما رویاهایی میبینیم که در آینده، در زندگی برایمان اتفاق میافتد.
عالمی داریم که در آن جسم نیست، ولی صورتها هستند؛ که همان عالم مثال است. از این عالم بالاتر هم هست؛ به نام عالم عقل. افرادی مانند علامه طباطبایی به این عالم رسیده بودند. از عالم صورت به عالم بساطت رسیدند.
میان بزرگان ما بحث است که آیا فنای ما فنای اسمائی است، یا اینکه می شود از اسماء خدا عبور کرد، و فانی در ذات خدا شد.
بعضیها معتقدند که فناء فی ذات الله هم امکان دارد. اجمالا عالمی که در آنجا وحدت هست و مرزی وجود ندارد، این عالم وقتی پایین میآید، در آن تعین و صورت به وجود میآید و پایینتر که میآید، تکاثف(کثیف نه به معنای آلودگی، بلکه در مقابل لطیف) به وجود میآید. عالم برزخ، عالمی لطیف است. در عالم معنا، دیوار مانع دیدن ما و حرکت و عبور ما نمیشود. امام صادق(ع) به یکی از شاگردان خود که میخواست ایشان را امتحان کند و ببیند که امام از پس پرده هم مطلعاند یا نه، فرمودند: «تو فکر کردی این دیوارها حجاب ماست؟». اگر ما صالح باشیم، رویاهای صادقهای که میبینیم، نشانه این احاطه ماست.
حقیقتی در وجود انسان هست که وقتی این چشم دنیاییاش را ببندد، چشمی دیگر باز میکند. وقتی گوشش را از صداهای فریبنده این عالم ببندد، گوش الهیاش باز میشود. حدیث شریفی وجود دارد که میفرماید: «لا یَزال یَتَقرَّب اِلیَّ العبد بِالنَّوافِل، حتَّی احِبَّه» یعنی هیچ کسی در مقام تقرب به من، وسیلهای بهتر از فرائض ندارد. واجبات، نردبانی است که ما را به خدا نزدیک میکند. ولی بندگانِ موفق، علاوه بر پیروزی در عرصه واجبات، نسبت به مستحبات مراقبه دارند؛ اینها کمر بستهاند و هیچوقت هیچ مستحبی را ترک نمیکنند.
حضرت آیتالله بهجت میفرمودند، ما در نجف که بودیم، این حدیث قدسی، در میان خواص دست به دست میشد که «اذا اطِعت رضیت و اِذا رَضیت بارَکت و لیسَ لِبَرکتی، نهایَة» به این معنا که من با اطاعتم راضی میشوم و وقتی راضی شوم، برکت میدهم و برکت من، نهایتی ندارد.
راه جلب رضایت خدا، این است که سبک زندگی انسان، اطاعت از خدا باشد. نمونهاش علامه مجلسی که درمورد ایشان گفتهاند که هیچ عمل مستحبی را، اعم از عبادات و دستگیری از مردم و حل مشکلات، ترک نمیکردند و در کنار این کارها، اینقدر هم کتاب و رساله و تولید علم داشتهاند.
«لا یَزال یَتَقرَّب اِلیَّ العبد بِالنَّوافِل، حتَّی احِبَّه» "همیشه بندگان من، التزام به نوافل دارند، آنقدر در این مسیر استقامت میورزند که من مدال محبت خود را به آنها میدهم. من آنها را دوست می دارم. وقتی محبوب من شد، دیگر من و او نداریم. من گوش و چشم و دست او میشوم" در این صورت انسان دیگر محدود به جسم نیست.
آیت الله بهجت فرمودهاند: خدا شانزده چیز به من داده است که یکی از آنها این است که پشت سرم را همانگونه میبینم که جلوی رویم را. یعنی برای دیدن، نیازمند چشم سر نیستند. و چشم دلشان باز شده است. و در جایی دیگر فرمودهاند: «ما هرچه را بخواهیم بدانیم، میدانیم» احاطه برزخی داشتند و عالم در چنگشان بود .
انسان میتواند آیینه خدا بشود. خدا احاطه دارد، ما هم میتوانیم احاطه داشته باشیم. با این تفاوت که این احاطه را خدا از خودش دارد، اما ما از او به لطف او داریم. ما جلوه و آیه خدا میشویم . ماه رجب، چنین ظرفیتی دارد. پذیرایی سفره این ماه، با این که ماه ولادت امیرالمومنین(ع) است، به عهده دو امام دیگر است، که در دعای ماه رجب میخوانیم: «اَللّهم اِنّی اَسئَلکَ بالمولودَینِ فی رَجَب محمد بنِ علیٍّ و علیِّ بن محمدٍ المنتَجَب» یعنی امام جواد و امام هادی علیهما السلام.
در زمان های خاصی، بعضی از ائمه، برای ما ویژهاند. یعنی در آن ایام انسان از طریق آنها زودتر به خدا میرسد. و پذیرایی این ماه، به عهده امام جواد و امام هادی علیهما السلام است. روز اول این ماه، ولادت امام باقر(ع) است.
چند نکته درمورد امام محمد باقر(ع): ایشان از نظر احیاء دین و گسترانیدن سفره علم و معرفت، اولین پرچمدار یک نهضت فرهنگی، عرفانی، کلامی، علمی و اخلاقی است. امیرالمومنین(ع) نهج البلاغه دارند، بیش از صد دعا از ایشان به یادگار مانده است؛ اما به دلیل شرایط زمانشان، برای تربیت شاگرد توفیق زیادی نداشتند. امام سجاد(ع)، نیز از فقط از طریق دعا توانستند تاثیرگذاری داشته باشند. اما اولین امامی که رسما حوزه تشکیل دادند و دانشمندان در رشتههای مختلف از محضر ایشان بهره بردند، امام باقر بودند.
پیامبر خدا(ص) جابر را پیک مخصوص قرار دادند، برای ابلاغ سلامشان به امام باقر(ع) و اینگونه این امام را معرفی کردند و فرمودند هم اسمش، اسمِ من است و هم شمایلش شمایل من. و این نشاندهنده این است که امام باقر هم اسم و هم رسمشان، دلربا و شبیه به پیغمبر خدا بوده است.
ایشان صاحب نقش در کربلا بودهاند. در مجلس یزید، آنجا را تحت هیبت خودشان قرار دادند و به یزید فرمودند: «مجلس تو شبیه به مجلس فرعون است، اما تفاوتی هم با آن دارد و آن تفاوت هم علتی دارد». یزید که تحت تاثیر نفوذ کلام ایشان قرار گرفته بود، بیاختیار پرسید "چه تفاوتی؟" و امام فرمودند: «در مجلس فرعون موسی و هارون را دست بسته و اسیر آوردند، همینگونه که تو فرزندان پیامبر خدا را به اینجا آوردهای. تفاوتش این است که وقتی تو از اطرافیانت پرسیدی با این اسیران چه کنیم، همه گفتند قتل عامشان کن. ولی در مجلسِ فرعون، وقتی او همین سوال را از یارانش پرسید، گفتند تبعیدشان کنید. آنجا کسی فتوا به قتل نداد و اینجا همه پیشنهاد قتل دادند. این فساد اخلاقی علتش این است که آنها حرامزاده نبودند، اما اطرافیان تو همه اینگونهاند». که نتیجهاش ناامنی، خونریزی و آدمکشی است.
امام باقر(ع) در سنین کودکی این هشدار را به عالمیان دادند، که امروز هم ما باید حواسمان جمع باشد که لیبرالها میخواهند سبک زندگی غربی داشته باشیم.
ایشان نسل امام حسن(ع) و امام حسین(ع) را به هم پیوند دادند. مادرشان دختر امام حسن مجتبی(ع) و پدرشان فرزند امام حسین(ع) است. در روایت هست که مادرشان صدیقهای بودهاند که در آل پیامبر، مانندی نداشتهاند.
امام باقر(ع) موسس و ایجادکننده علوم حوزوی و تخصصی بودهاند، و امام صادق(ع) مکمل. حدود یک میلیون و پانصد حدیث از پیامبر و ائمه در اختیار ما هست که حدود یک میلیون حدیث، از این دو امام است. جابربن یزید جعفی یکی از شاگردان و اصحاب امام باقر(ع) بود. روزی به دیدار امام رفت و در مسیر برگشت، سواری حاملِ نامه امام به سرعت به سمت او میآمد، در نامه نوشته شده بود که خود را به جنون بزن... چند روز بعد حاکم دستور داد که گردن جابر را بزنند و سرش را برای او ببرند و وقتی عامل حاکم به او خبر داد که جابر دیوانه شده است، حاکم دست از سر او برداشت و اینگونه جان و ایمانش حفظ شد.
امام اگر بخواهد کسی را حفظ کند، دستش بسته نیست؛ همانگونه که جابر را در پرده جنون حفظ کرد. امام زمان خود را باور کنید.
طبق بیانیه گام دوم رهبر انقلاب، اعجاز پیشرفت و استقامت این چهل سال در مقابل قدرتهای بزرگ، به ما امید میدهد و همه اینها از الطاف امام عصر(عج) است. حضرت آقا در بیانیه گام دوم، هرچه گفتهاند الهی و هدفمند است و از وجودشان میجوشد. خودسازی، جامعهورزی و تمدنسازی را از ما خواستهاند. از خودمان غافل نباشیم، مشکلات درونی خود را حل کنیم، خود را پاکیزه کنیم، نه اینکه همیشه یقه دیگران را بگیریم. این خیلی مهم است که انسان تواصی به حق و صبر داشته باشد و سعی در ایجاد اتحاد در جامعه داشته باشد و تمدنسازی هم به عهده ماست. اینکه نظریات اسلام و برنامههای تمدن اسلامی، نمونه عینی داشته باشد.