به گزارش حلقه وصل: صبح روز شنبه، 4 اسیر زن صهیونیست که قرار بود در ازای آزادی 200 اسیر فلسطینی آزاد شوند، با لباس نظامیان ارتش اشغالگر با اسکورت مجاهدان گردانهای القسام روی سکو میروند. از روز قبل آزادی این گروگانها رسانههای صهیونیست و تمام رسانههای جریان اصلی، تصاویری معصوم از زنان جوانی را مخابره کردند که 15 ماه تمام در اسارت گردانهای مقاومت بودند و حالا قرار است طی این مرحله از آتشبس به خانه برگردند.
حماس اما برای تثبیت روایتش نه بیبیسی دارد، نه سیانان و نه 200 سال تاریخ روزنامهنگاری مدرن و نه رسانههای عریض و طویل که او را در میزانسن فاتح قرار دهد. با این حال حماس دریافته است که بخشی از مبارزهاش برای آزاد کردن فلسطین و مردمش، بازپسگیری روایت مردم فلسطین است. مقاومت در عرصه روایت هم با دست خالی علیه 200 سال تاریخ روزنامهنگاری مدرن و 500 سال شرقشناسی که مردم این سوی جهان را هر آنگونه روایت میکرد که غرب میپسندید ایستاد. اسرا را صحیح و سالم و البته با لباس نظامی تحویل صلیب سرخ داد تا هویت اصلی این زنهای بهظاهر معصوم، در میان هیاهوی دهها رسانه امپریالیستی و صهیونیستی گم نشود. نه بیانهای در کار بود و نه خبری از پروپاگاندای بیسلیقه، یک تصویر از 4 زن در لباس نظامی که چهره سربازان اسرائیلی که با خیال راحت در 15 ماه اخیر از عملیاتهای نسل کشیشان در غزه محتوا تولید میکردند، کافی بود تا همه جهان از هویت آنها آگاه شوند. پیشتر وقتی حماس اسرای صهیونیست را سالم و آراسته و با لباسهای تمیز به صلیب سرخ تحویل داد درحالیکه یک پک از غزه به یادگار همراه داشتند؛ زبان دهها اندیشکده امپریالیستی که سالها بودجه گرفته بودند تا ثابت کنند اسلام بهصورت ذاتی خشونت دارد و مردان غیرسفیدپوست مسلمان موجوداتی خطرناکند؛ بسته شد.
حماس توانست همانطور که شروط خود در توافق آتشبس را تثبیت کند، تصویر خود را نیز در رسانههایی که همه علیه او هستند؛ تثبیت کرد. با رژهای مقتدرانه بلافاصله پس از آتشبس، منتشر کردن ویدئوهایی از شهید سنوار در میانه میدان و مناسک مفصل و حسابشده برای آزادی گروگانهای صهیونیست، حماس و غزه شمایل فاتح را در رسانه برای خود ثبت کرد و اجازه نداد که این تصویر پیروزی از سوی اشغالگران مصادره شود.
تاریخ انقلابهای ضداستعماری این منطقه پر است از نیروهای رهاییبخشی که تصویرشان توسط امپریالیسم مصادره شد؛ نیروهایی که گرچه سرزمینشان را از چنگال اشغالگران و استعمارگران آزاد کردند اما نتوانستند تصویرشان را از اشغالگران پس بگیرند. ملت فلسطین اما پا به پای مقاومت مسلحانه داستان گفت و روایت کرد و حالا توانسته است که تصویر و شمایل و روایت ملیاش را پیش از آزادی کامل سرزمینش از اشغالگران سرزمینشان که به فلافل و تبوله هم رحم نمیکنند، پس بگیرد.
حماس چگونه تصویر خود را پس گرفت
عملیات پیشدستانه طوفان الاقصی که شروع شد همه چیز برای یک پروپاگاندای عظیم صهیونیستی آماده بود. خبرسازیهایی مثل قطع سر نوزادان صهیونیست یا تجاوز به زنان صهیونیست، موجی از همدلی با صهیونیستها را در میان کشورهای شمال جهانی ایجاد کردند، حماس اما نه بیانیه تکذیب صادر کرد و نه ابوعبیده روبهروی دوربین درباره این شایعات سخن گفت. درحالیکه پیرز مورگان هر شب حامیان فلسطین را روی آنتن میآورد و از آنها استنطاق میکرد که آیا حمله 7 اکتبر را محکوم میکنند یا خیر، حماس بیتوجه تنها بر حق مردم فلسطین و مقاومت برای تعیین سرنوشت و خروج از اشغال تأکید میکرد. 15 ماه جنایت و نسلکشی در غزه که بهدرستی و با ظرافت لحظهبهلحظه از سوی مردم غزه روایت میشد توانست پروپاگاندای رسانهای صهیونیستها را بشکند؛ کمکم رسانههای غربی نیز نتوانستند حجم عظیم جنایات اسرائیل را زیر فرش پنهان کنند. کمتر کسی در جهان پیدا میشود که نسلکشی اسرائیل در غزه را انکار یا تأیید کند. با اینحال در طول این 15 ماه کل دستگاه رسانهای غرب نوک پیکان حمله را به سوی حماس نگاه داشت، هزاران ساعت آنتن و میلیونها کلمه را قویتر از سالهای قبل به خدمت گرفت که ثابت کند حماس تروریست است و مقاومت مردم فلسطین را مشروعیتزدایی کند. با اینحال در این لحظه به نظر میرسد حماس نیز توانسته است با مقاومت و با روایت مقاومت اتهام جعلی تروریست بودن را رد کند. استراتژیهای رسانهای مقاومت شبیه هیچکدام از درسهای پروپاگاندایی غربی نیست؛ مثل نبرد مسلحانهشان که تمام قواعد جنگی را به سخره گرفت.
الف. صدای وجدانهای بیدار
از نخستین شروط انتقال یک پیام، دانستن مخاطب است. هر پیام به تناسب مخاطب ساخته میشود. جزئیات هر پیام -چه در رسانههای جمعی و چه بیرون از آن- را مخاطب آن تعیین میکند. حماس و شخصیت نمادین رسانهایاش «ابوعبیده» از ابتدای حمله طوفان الاقصی، بهدرستی مخاطب خود را پیدا کردند و آنها را مورد تخاطب قرار دادند. ابوعبیده با مردم فلسطین و غزه سخن گفت و از ارزشهای اسلامی و سیره پیامبر حرف زد و این وقتی توانست تثبیت شود و رنگوبوی شعارزدگی نگیرد، که آنچه در میدان رخ میداد با آنچه ابوعبیده نمایندگی میکرد، تناسب داشت. او از وعدههای خداوند حرف میزد و آیه میخواند، درحالیکه رهبر حماس در میانه میدان میجنگید. آنچه در میدان رخ میداد نیاز به پروپاگاندای چند میلیون دلاری نداشت. حقیقت میدان که با سخنان راوی مقاومت حماس در غزه منطبق بود، عصای موسایی بود که مارهای خوشخطوخال تبلیغی صهیونیستها را میبلعید و هر پروپاگاندای صهیونیستی را به نفع خود تغییر میداد.
ابوعبیده و دیگر رهبران حماس، علاوه بر مردم غزه، با ملتهای تحت ستم نیز سخن گفتند. طنین صدای ابوعبیده وقتی داشت از استانداردهای دوگانه جهان و از ستم تاریخی استعمار که او آن را «لشکر کفر» خطاب میکرد، میگفت، بر جان همه مردمی که تجربه اشغال و استعمار و استثمار را داشتند مینشست. بدین وسیله حماس با سادهترین امکانات توانست مایی بسازد که وسعتش به اندازه کل تاریخ استعمار است. حماس از این طریق توانست از آفریقای جنوبی تا بومیان استرالیا، از میان وجدانهای بیداری که تاریخشان را فراموش نکردهاند، یارگیری کند و لشکری بسازد که هرجا شنیدند حماس تروریست است، از ضرورت و مشروعیت مقاومت بگویند.
ب. شما طاغوت هستید!
مقاومت حماس از ابتدای جنگ، پیش از آن و تا الان دشمنش را طاغوت خطاب کرد. لحن رهبران و سخنگوی حماس در قبال دشمنانش در هیچکدام از مراحل مقاومت تغییر نکرد. حماس مرعوب تصویرسازی اهریمنانگارانه از خود نشد و همچنین حاضر نشد برای آنکه بتواند همدلی و همراهی رسانههای غربی را جلب کند، از اصول خود کوتاه بیاید. مرزبندی و فاصلهگذاری حماس با اشغالگران وطنشان -که در ادبیات دینی حماس آنها را طاغوت خطاب میکرد- برای خوشامد «جهان» تغییر نکرد. حماس حتی آرتیکولیشن و زبان خود را برای جلب حمایتها و توجههای رسانهای تغییر نداد. استفاده آنها از آیات قران کریم، احادیث نبوی و ادبیات اسلامی بر هویت دینی این گروه کاملاً منطبق بود و حماس سعی در تغییر زبان خود نداشت، با این حال توانست با بخشی از چپهای جهان و دیگر گفتمانهای پسااستعماری ارتباط برقرار کند.
ج. نمیخواهیم صرفاً قربانی باشیم
در این 15 ماه نسلکشی، همهچیز برای ساختن میزانسن قربانی و جلب ترحم برای مردم غزه و حماس آماده بود. با این حال حماس و مردم غزه، آگاهانه علیه روایتهایی که آنها را صرفاً قربانیهای قابل ترحمی نشان میداد که مستحق کمکهای بشردوستانهاند، عمل کردند. تلاش مردم غزه برای روایت زندگی روزمرهشان در جنگ، استفاده از ادبیات مقاومت در این روایتهای روزمره و استفاده از ادبیات اسلامی و مفاهیمی مثل صبر و توکل را در این بافتار میتوان بازخوانی کرد و فهمید.
از سوی دیگر لحن و ادبیات رهبران حماس و سخنگوی آن، تأکید بر مقاومت و حماسه بود. ابوعبیده در سخنرانیهایش بهدرستی، جنایتهای رژیم تلآویو در غزه و حتی مخابره شهادت رهبران را نیز با لحنی حماسی و با تکیه بر همان ادبیات مقاومت بیان میکرد. حماس با آموختن از تجربه سالها مبارزه مردم فلسطین و دیگر ملتهای مستعمره، بهدرستی دریافته است ملتی که در هیبت یک قربانی قابل ترحم قرار بگیرد، تا جا گرفتن در موزههای مردمشناسی و تاریخ، فاصله چندانی ندارد. تأکید غزه و حماس از روز اول تا اوج روزهای کشتار و نسلکشی، بر مقاومت برای زنده مانده بهرغم نسلکشی اشغالگران مرگاندیش بود.
تصاویر جشن پیروزی مردم غزه و مجاهدان القسام در آغوش مردم در میان خرابیهای جنگ، بیش از هرمحتوایی توسط خود مردم غزه بازنشر شد؛ این همان غزهای است که اکثر فلسطینیها میخواهند ما آن را بشناسیم و به خاطر بسپاریم؛ نمادی از قدرت جمعی و مقاومت. امید آنها این است که این پیام در سراسر جهان طنینانداز شود، نه تنها برای ارتقای مرکزیت غزه و فلسطین در تمام گفتمانهای سیاسی، بلکه برای الهام بخشیدن به گروههای تحت ستم در سراسر جهان برای مبارزه بیوقفه برای حقوق خود.
ابوعبیده؛ رسانه تکنفره مقاومت
چهرهای پیچیده شده در چفیهای قرمز رنگ و انگشت سبابهای که برای تهدید دشمنان مقاومت حرکت میکند؛ این همه آن چیزی است که ما مردم جهان از ابوعبیده، سخنگوی گردانهای القسام میدانیم. حتی ممکن است نام او را نشناسیم اما چهره او، که مطلقاً هیچکدام از ویژگیهای یک شخصیت کاریزماتیک را ندارد، بر قلب و ذهن ما نقش بسته است. او تبدیل با آیکون و نماد مقاومت شد و مرجعیت و روایت گردانهای القسام را به دست گرفت. حضور ابوعبیده به عنوان سخنگوی گردانهای القسام، بر صفحه تلویزیون مردم عرب، به سال 2005 برمیگردد؛ زمانی که مقاومت فلسطین در یک شیفت رویکردی تصمیم گرفت به بازنمایی رسانهای خود اهمیت ویژهتری بدهد.
رسانه نظامی قسام از همان ابتدا تصمیم گرفت ویژگیهای اصلی آن دقت، صراحت و اختصار باشد. این امر سبب شد ظهور سخنگوی نظامی، ابوعبیده، مورد انتظار مخاطبان عرب باشد؛ زیرا آنها احساس میکردند که او فقط در مواقع ضروری ظاهر میشود. با این حال نمیتوان محبوبیت گسترده ابوعبیده در سال جاری را تنها با مهارتهای ارتباطی او توضیح داد. مردم حامی مقاومت در سراسر جهان پس از عملیات طوفان الاقصی منتظر «پیامآوری» بودند که اشتیاق آنها را به مبارزان منتقل کند و اخبار و پیروزیهایشان را گزارش دهد. وقتی ابوعبیده اخبار مقاومت را به گوششان رساند، او را بهعنوان نماد مقاومت پذیرفتند، بدون اینکه شخص او را بشناسند. آنان محبت و احترام به او را محبت و احترام به مبارزان میدانستند.
با اینحال، این مسئله تنها به ارتباط با مقاومت محدود نمیشود. ابوعبیده توانست نقشی فعال در عرصه رسانهای ایفا کند که فراتر از انتقال پیامهای قسام باشد. وقتی اخبار وحشتناک جنایات اشغالگران در غزه منتشر میشد، بسیاری در شبکههای اجتماعی ابوعبیده را «آرامکننده اعصاب» مینامیدند؛ چراکه او توانایی جذب نگرانیها و انتقال امید به مردم را داشت، بدون آنکه اخبار جعلی یا ساختگی بیان کند. با وجود سختی شرایط در میان آتش اشغالگران، ابوعبیده همیشه به چگونگی تأثیرگذاری روانی کلماتش بر شنوندگان عرب توجه میکرد و ترکیبی از احساسات قوی و زبان محکم ارائه میداد. شاید این یکی از کلیدهای اصلی ارتباط استثنایی میان او و مردم باشد: احترامی متشکل از دوجنبه؛ یکی توجه به احساسات و دیگری صداقت.
سخنان ابوعبیده که بهعنوان پیشقراول جنگ روانی علیه رژیم اشغالگر شناخته میشود، معمولاً شامل اطلاعات دقیق درباره وضعیت نبرد و پیامهای بلاغی دقیق برای طرفهای مختلف بود. سخنان او همچنین گاهی جنبه طنزآمیز دارد، مانند زمانی که گفت: «به رهبران و حاکمان امت عربی میگوییم، از دل نبردی که جزئیات آن را از طریق تلویزیونهای خود مشاهده میکنید، ما از شما نمیخواهیم که برای دفاع از کودکان عرب و مسلمان در غزه، خدای نکرده ارتشها و تانکهایتان را به حرکت درآورید و یا از مقدسترین مقدسات خود که توسط افراد بیخانمان هتک حرمت شده است، دفاع کنید.» جمله «خدای نکرده» بهسرعت در شبکههای اجتماعی منتشر شد و در زمینههایی که به بیعملی اشاره دارند، مورد استفاده قرار گرفت.
مهمتر از همه، همانطور که تحلیلگران در سراسر جهان میگویند، ابوعبیده به مردم عرب دروغ نمیگوید. او در طول دوران فعالیت خود، بهندرت اطلاعات نادرستی ارائه داده است. به همین دلیل، برخی از تحلیلگران اسرائیلی در شبکههای اجتماعی میگویند به سخنان ابوعبیده بیشتر از سخنان ارتش اسرائیل اعتماد دارند. بنابراین، این شمایل نقابدار با انگشت سبابهای که برای تهدید دشمنان تکان میدهد، به منبع اصلی برای آگاهی از مواضع مقاومت در غزه و تحولات نبرد تبدیل شده است؛ چه در اسرائیل، چه در جهان عرب. سخنرانیهای او معمولاً بلافاصله پس از انتشار در شبکههای ماهوارهای مختلف پخش میشود و از کانال تلگرام رسمی او نیز در دسترس است.