به گزارش حلقه وصل، رهبر انقلاب اسلامی در بیانیهی «گام دوم انقلاب» با مرور تجربهی ۴۰ سالهی انقلاب اسلامی اعلام کردند: انقلاب «وارد دوّمین مرحلهی خودسازی و جامعهپردازی و تمدّنسازی شده است». گام دومی که باید در چارچوب «نظریهی نظام انقلابی» و با «تلاش و مجاهدت جوانان ایران اسلامی» بهسوی تحقق آرمانِ «ایجاد تمدّن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظمی (ارواحنافداه)» برداشته شود.
به همین مناسبت پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR طی سلسله یادداشتها و گفتگوهایی در قالب پروندهی «گام دوم انقلاب» به بررسی و تبیین ابعاد مختلف این بیانیه میپردازد. در ادامهی سلسله مطالب این پرونده، دکتر حجتالله عبدالملکی استاد دانشگاه معارف اسلامی و اقتصاد در یادداشتی به بررسی و تبیین الزاماتِ حرکت موثر در حوزههای اصلی مرتبط با گام دوم انقلاب پرداخته است.
* چهل سال پر فراز و نشیب را پشت سر گذاشتهایم اما در این چهل سال، انقلاب اسلامی از همهی مخاطرات عبور کرده و اکنون به یک جوان برومند تبدیل شده است. مقایسهی چهل سالگی انقلاب اسلامی با چهل سالگی یک انسان، قیاسی به جا نیست. انسان در چهل سال اول زندگی نقطهی اوج خویش را گذرانده است اما در ارتباط با تمدنها اینگونه نیست. چهل سالگی یک تمدن مانند دوران گذر از نوجوانی است که تازه از مخاطرات عبور کرده و از آب و گل درآمده است. انقلاب اسلامی ما، در این مقطع قرار دارد و آمادهی جهشی بسیار جدی است. مقام معظم رهبری چهل سال دوم را با این پیام شروع میکنند که اکنون بایستی اوج بگیریم. ایشان تأکید دارند که ما از سختیها عبور کردهایم و در این مرحلهی اوجگیری بایستی به چندین مورد توجه جدی داشته باشیم.
* چرا جوانان؟
حال این سوال پیش میآید که چرا رهبری جوانان را مخاطب قرار دادهاند؟ در همهی ادوار یک تمدن نیرویی بسیار قوی لازم است تا آن مرحله با سرعت و قدرت طی شود. در ابتدای انقلاب و تشکیل نظام اسلامی، جوانان نسل اول انقلاب انرژی و نیروی محرکهی اصلی را برای کشور فراهم کردند. در مراحل بعدی مسائلی چون جنگ، دوران سازندگی، دوران جنگ نرم، تهاجم فرهنگی، جنگ سیاسی و … را داشتیم. در تمامی این مقاطع انرژی اصلی را قشر جوان فراهم میکردند و در این مرحله که چهل سال دوم انقلاب اسلامی را پیش رو داریم جوانان را بایستی مخاطب قرار داد. در مرحلهی دوم جوانان دو ویژگی مهم دارند.
* ۱. ویژگی نخست این است که اکنون جوانان بسیار با بصیرت و معنویت هستند و حتی در این موارد از سطح جوانان اول انقلاب بالاتر هستند. در این پیام رهبر انقلاب در خصوص مشکلات اخلاقی و لجنزاری که حاکمان قبل از انقلاب به زندگی مردم و جوانان کشانده بودند نیز صحبت به میان میآورند و اینکه با شروع انقلاب گندزدایی از فضای اجتماعی و خانوادگی اتفاق افتاد و طبیعتاً قرار است جوانانی با معنویت بالاتری در دورهی دوم انقلاب، سکان کار را در دست بگیرند.
* ۲. ویژگی دوم مجهز شدن جوانان به عنصر علم و فنآوری است. جوان دههی پنجم انقلاب اسلامی از جهت دانش و سطح آگاهی به مراتب از جوان قبل یا اوایل انقلاب پیشرفتهتر است. قطعاً کشوری که از نظر علمی در جغرافیای علم و فنآوری دنیا تا سال ۵۷ هیچگونه جایگاهی نداشت اکنون یکی از قدرتهای علمی و کشورهایی محسوب میشود که در تولید علم و فنآوری حرفی برای گفتن دارد. در برخی محورها حتی جزو نخستینها هستیم. حدود چهارده تا پانزده میلیون نفر جوان تحصیلکرده یا در حال تحصیل در مقطع دانشگاهی داریم. چه در دورهی قبل از انقلاب و چه در دورههای انقلاب و این به اصطلاح جریان جوان که حدود چهل میلیون نفر از جمعیت کشور را مجموعاً تشکیل میدهند با صلاح معنویت، علم و فنآوری اکنون آمادهی این استکه دومین مرحلهی اوجگیری انقلاب اسلامی را رقم بزند، بنابر این رهبر انقلاب جوانان را خطاب قرار میدهند.
* امیدبخشی، مهمترین مؤلفه بیانیه
در این بیانیه مهمترین مؤلفه، مسئلهی امیدبخشی است. رهبر معظم انقلاب تأکید دارند که از امید واهی دادن و همینطور وادادنها پرهیز میکنند. ایشان سعی دارند فضای امیدوارکننده و چشماندازی قابل حصول را در این پیام بیان کنند و تأکید دارند که دشمن اتفاقاً آنچه که هدف قرار داده همان امید ملت است. نقطهی انحطاط انقلاب زمانی استکه مردم و بهخصوص جوانان امید خود را از دست بدهند. سعی کنید امید را در خود حفظ کرده و آنرا در جامعه نشر دهید.
* محورهای اقتصادی بیانیه
از نظر موضوعی نیز رهبر انقلاب به تمامی مسائل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و … پرداختند و از این میان شاید از نظر مردم ما، مسئلهی اقتصاد اهمیت بیشتری داشته باشد. چرا که متناسب با وضعیتی استکه طی میکنیم.
* ۱. مهمترین گلایهی مردم در حوزهی اقتصادی و معیشتی است. رهبری تأکید بسیار مهم و بهجایی دارند که اگر رویکردهای انقلاب در زمینههای مختلف از جمله اقتصاد رعایت میشد و مسئولین به آن پایبند بودند و حتی گله میکنند که مسئولین در مقاطعی پایبندی لازم را نداشتند در غیر اینصورت دستاورد جدیتری اتفاق میافتاد. اگر در بُعد اقتصادی سه مولفهی اصلی مورد توجه قرار میگرفت و محقق میشد، قطعاً شرایط بهتری را میگذراندیم. رهبری نیز به این موارد اشاره کردند. اولین مولفهی اقتصادی بحث استقلال در سیاستگذاری اقتصادی است. رهبری قبلاً نیز با عناوینی چون الگوی اسلامی اقتصادی پیشرفته و با نام اقتصاد مقاومتی به آن پرداختند. اقتصاد مقاومتی همان رویکرد مستقل از سیاستگذاری اقتصادی است فارغ از چارچوبهای فکری اقتصاددانان غربی که متأسفانه میبینیم برخی هنوز از آن تفکرات در حوزهی اقتصاد استفاده میکنند.
* ۲. دومین محور در بحث اقتصاد مسئلهی احترام و ایمان به ظرفیتهای داخلی استکه در این مورد هم متأسفانه برخی از افرادی که بهنوعی نمایندگان جریان غربی در داخل کشور هستند دائماً این ظرفیتها را نهی کرده و به تمسخر میگیرند.
* ۳. سومین مؤلفه بحث مبارزه با مفاسد اقتصادی و اجرای عدالت است. رهبری این موضوع را به عنوان محوری جداگانه مطرح کردند. این مورد ارتباط مستقیم و تنگاتنگ با مسئلهی اقتصاد دارد. رهبر انقلاب اسلامی تأکید بر عدالت و طهارت اقتصادی را شرط مشروعیت تمام مسئولین درنظر گرفتهاند که بایستی برقرار باشد و به آن توجه شود. این مورد در ارتقای وضعیت معیشت مردم بسیار موثر است.
* ۴. رهبری چندین بار در این بیانیه مطرح کردند که جوانان مؤمن و دانا و مسلط بایستی در موضوعات مختلفی چون اقتصاد شرکت داشته باشند و تاکید رهبری بر این موضوع است که مواردی که بیان میشود در قالب سیاستهای کلی، قوانین و مسائل راهبردی قانون اساسی مطرح شده اما در مرحلهی اجرایی باقی مانده و برای این بحث بایستی جوانان کار را به دست بگیرند.
* چگونگی انتقال مسئولیت به جوانان
رهبری خطاب به مسئولین ارشد و سران کشور اعم از مسئولین دولتی و سایر قوا این موضوع را الزام میکنند که آن جوانان دانا و مؤمنیکه گفته شده را شناسایی کنید و کار را به ایشان بسپارید.
* ۱. ایشان به دولت تأکید میکنند گروههایی از جوانان مؤمن و دانا در داخل دولت کار را به دست گیرند. به نظر من به طور مستقیم مخاطبین ایشان وزرا هستند که بایستی زمینهی حضور جوانان را در داخل دولت فراهم کنند. طبیعتاً ضعفی اساسی وجود دارد چرا که متأسفانه دولت شدیداً پیر است و به اصطلاح شکاف نسلی در دولت وجود دارد و این مسئله مجاهدتی از سوی مسئولین میطلبد تادستور رهبری را جامع عمل بپوشانند.
* ۲. بخش دیگر یا نوع نگاه دیگر این استکه جوانان تلاش کنند تا کار را بهدست گیرند. به هر حال سال آینده انتخابات مجلس را پیش رو داریم و حتی سال بعد از آن انتخابات ریاست جمهوری را داریم و بنده فکر میکنم تکلیفی بر دوش جوانان مؤمن است تا وارد صحنه شوند.
* ۳. نگاه و توضیح سوم در خصوص جایگاه جوانان این است که لزومی ندارد منتظر دستیابی به مناصب باشند. در همین شرایطی که قرار دارند و بر اساس اختیاراتی که اکنون دارند وارد فضا و بستر اقتصادی شوند. مثلاً موضوع کارآفرینی موردی استکه نیازی به منصب و مقام و ثروت ندارد. جوان اگر مهارتهای کارآفرینی را کسب کرده و روحیات و از ویژگیهای روانشناسانهی یک کارآفرین آگاهی یابد به اصطلاح خود را در معرض تربیت کارآفرینی قرار میدهد.
بنابراین قادر است وارد عرصهی اقتصاد شود. لزومی ندارد که حتماً جوانان مسئولیتهای اقتصادی را داشته باشند. ترکیب فضای تولید و با فضای تحصیل نیز به کارآفرینی دانش بنیان تبدیل خواهد شد.