به گزارش حلقه وصل: «محمد علی وکیلی» فعال اصلاحطلب و نماینده مجلس دهم در گفت و گو با روزنامه شرق فضای جریان اصلاحات را انحصارگرایانه توصیف کرد و با انتقاد از طیف رادیکال این جریان که هسته مرکزی آنرا تشکیل داده و اجازه عرض اندام به جوانان را نمیدهند، اصلاحطلبان را بر خلاف ادعا و شعارهایشان خالصساز و دچار آپارتاید نسلی دانست.
وی در این باره گفت: چیــزی که الان قابل نقد اســت، جریان اصلاح طلب اســت. جریان اصلاح طلب یک شــعارش این بود که «ما به اصلاحطلبی جامعه محور معتقد هستیم که مضمونش این بود که ما اگر در لایه اجتماع برویم و از قدرت فاصله بگیریم، میتوانیم نیروسازی داشته باشــیم»؛ بنابراین میتوانیم با در اختیار داشــتن فضای دانشــگاه و جذابیت فعالیتها و گفتمانمــان، بخش نخبگی جامعه را جذب خودمان کنیم. ولی کو؟ کجاســت؟ نه فقط در درون جبهه اصلاحطلب شــاهد زایش جدیدی نیستیم، بلکه این خالصسازی که فکر میکردیم ویژگی جریان کاتولیک اصولگراست، یعنی جریان پایداری و فکر می کردیم اینها با خالصســازی عرصه را همچنان تنگ میکنند که یــک روز علی لاریجانی را از زیر چتر خارج میکنند، یک روز آقای ناطق، یک روز آقای هاشــمی را خارج میکنند و فردا ممکن اســت دامن خودشان را بگیرد، ولی این خالصسازی الان رسما شده روش پالایش جبهه اصالح طلبان.
این فعال اصلاحطلب افزود: جبهه اصلاحطلبان آمده به جای اینکه اعلان کند من با مســیری که از آن نتیجه گرفتهام فاصله نمیگیرم، قبل از اینکه بداند روی میز شورای نگهبان چند چند است، نامزدهای خود را اعلام میکند و پیش شرط ذکر می کند. من به شرطی در انتخابات میآیم که مثال یکی از این چند نفر کاندیدا شود. این در حالی است که هستند اصلاحطلبانی که قبل از اینکه بسیاری از احزاب اصلاحطلب در فعالیت سیاسی بدانند «فعالیت سیاسی» شرط و پیش شرطش چیست، اصلاح طلب بودند. بنابراین فکر میکنم این چرخه گردش نخبگانی متأســفانه الان در جریان اصولگرا موفقتر از جریان اصلاحطلب است.
وکیلی تصریح کرد: جریان اصلاحطلب الان باید به جای ســه نفر، ۳۰ نفر آدم جدید روی میز شورای نگهبان داشته باشــد. همان طور که جریان اصولگرا الان بیشتر از ۳۰ نفر دارد. خیل عظیم این جمعیت اصولگرا هســتند و کسی هم مذمتشــان نکرده که چرا آمدهاید. این قبح به جای اینکه بخشــی از گفتمان ما باشد که این آپارتاید نســلی و تصلب به قدرت و انحصار در قدرت ایــن ویژگی گفتمان اصلاح طلبی نبوده. ســابق بر این فکــر میکردیم این ویژگی گفتمان اصولگرایی بوده که اجازه نمیداد از یک نظام عمودی فکری و نســلی برخوردار شــویم، ولی الان به نظرم این نقیصه در جریان اصلاح طلب به مراتب بیش از جریان اصولگرا شده اســت. معتقدم «نه» به این آپارتاید نسلی انگیزه خودم برای حضور بود و به همین دلیل هم دست تک تک افراد غیرمشهوری را که آمدند و خودشان را عرضه کردند، میبوسم.
این فعال اصلاحطلب گفت: بحث دیگری است که من با شما موافق هستم. ولی مهم این تغییر شکلی است که اتفاق افتاده. تغییر شکلی در جریان اصلاحطلبی برتابیده نمیشــود. کدام بزرگ اصلاح طلبی در مناسبات سیاسی پا پیش گذاشته که بگوید من از این هسته دور خودم یک قدم عقبتر بروم و ذره بین بیندازم در خیل عظیم ملت یک آدم بیرنگی را پیدا کنم که از این ظرفیت نخبگی برخوردار است و در چرخه بیاورم.
وی در پاسخ به این سئوال که «شما قائل به ضعف در عملکرد احزاب اصلاحطلب هستید؟» بیان کرد: بلــه، چرخه حزبی، چرخه قبیله گری اســت. چرا احزاب جذابیتــی ندارند؟ چرا نگاه ملت همچنان به انگشت اقطاب است؟ به دلیل اینکه احزاب ما فامیلی و قبیلهای است. هر کس خودش و دوســتش و دوست ِ دوستش، تمام. از دوست دوست یک قدم عقبتر نمیرود. اقطاب هم در جریان اصلاحطلب وظیفه قطبی را به عقیده من درســت انجام نمیدهند، شــاید به دلیل مشغله یا کهولت سن است، والا اقطاب باید گام پیش بگذارند؛ بنابراین انتظار این است که اقطاب یک گام پیش بگذارند و سراغ چهرههای جدید بروند.